مردی به نام شقایق

ای دل نگفتمت نرو از راه عاشقی / رفتی بسوز کین همه آتش سزای توست...

مردی به نام شقایق

ای دل نگفتمت نرو از راه عاشقی / رفتی بسوز کین همه آتش سزای توست...

مردی به نام شقایق

از درد سخن گفتن و از درد شنیدن
با مردم بی درد ندانی که چه دردیست!

***

شقایق وحشی آزاده است و تعلقی ندارد.

در دشتهای دور، لابه‌لای سنگها می‌روید و به آب باران قناعت دارد

تا همواره تشنه باشد و بسوزد.

داغدار است و گلبرگهای سرخش را نیز گویا به خون آغشته‌اند.

شهید نیز آزاده است و فارغ، قانع، تشنه، سوخته دل و داغدار و غلطیده در خون

اما میان این دو چه نسبتی است؟

*******
اگرچه برگهایی زرد دارند
و در دل شعله هایی سرد دارند
کسی اما نمیفهمد که یک عمر
"شقایق"ها دلی پر درد دارند...
******
به ظاهر مرد:.متاهل:.
کارشناسی مهندسی شیمی
ارشد مهندسی هسته ای
صنعتی اصفهان:.

مدیر مهندسی یه پتروشیمی تو جنوب کشور فعلا!:.
متاسفانه ساکن تهران!

فقط حسین...
همین.

طبقه بندی موضوعی

کلمات کلیدی

بایگانی

پربیننده ترین مطالب

محبوب ترین مطالب

آخرین نظرات

پیوندها

متاهلانه 2: حریم دعوا!

شنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۸، ۱۱:۴۵ ق.ظ

سلام


مقدمه اول:

همیشه به خانومم گفتم ازدواج یعنی شروع اختلافا. شما دو تا لیوانو هم که کنار هم بذارید یه جیرینگ صدا میدن اولش. حالا در نظر بگیرین دو تا انسان کاملا متفاوت، با دو تا شخصیت کاملا متفاوت، با دو تا فرهنگ و محیط کاملا متفاوت، دو تا جنس کاملا متفاوت و هزارتا دیگه ازین کاملا متفاوت ها،‌قراره بیان زیر یه سقف و با هم زندگی کنن اونم بصورت مشترک! همینجا عمق فاجعه پیداس که چه مسائلی ممکنه پیش بیاد.


مقدمه دوم:

ازدواج پیوند دو نفر نیست. ازدواج عملا پیوند دو تا خانواده هم نیست. ازدواج پیوند دو تا طایفه (فامیل) یا حتی دو تا فرهنگه! پس باید معادلات حاکم بر این دو تا فرهنگ رو به رسمیت شناخت اولا. ثانیا تو تصمیمات و رفتارها در نظرشون گرفت.


مقدمه سوم:

برای هر خونواده ای عزیزترین و حساس ترین داراییش بچه هاشه. و این عزیزی و حساسی تا آخر عمر باقی میمونه. پس خونواده ها (خصوصا پدر مادرا) حتی بعد از ازدواج هم روی بچه هاشون حساسن و نمیتونن ببینن کسی اذیتشون کنه یا براشون ناراحتی ایجاد کنه و در این صورت بشدت واکنش نشون میدن. (این واکنش میتونی بیرونی باشه میتونه درونی باشه ولی حتما هست.)



اصل مطلب:

یکی از قرارهایی که با خانومم اوایل زندگی گذاشتیم این بود که "حریم دعوا"هامون رو حفظ کنیم و تحت هیچ شرایطی نذاریم مسائل درون خانوادمون به بیرون درز کنه. اختلاف و سوء تفاهم و تفاوت نگرش و حتی دعوا و درگیری تو همه زندگی ها هست و تا حدیش هم طبیعیه(بخاطر مقدماتی که عرض کردم)

اما این وسط چیزی که مهمه "توانایی مدیریت اختلافات" هست. یکی از اصلی ترین پارامترها در مدیریت اختلافات این هست که زن و شوهر بتونن با مهارت هایی که دارن (مهارت عشق ورزی، مهارت مذاکره و گفتگو موثر، مهارت گذشت یا...) مشکلات رو بین خودشون حل کنن و نذارن مشکلات به بیرون از خونواده منتقل بشه خصوصا خصوصا خصوصا به پدر مادر ها.


ببینید هر اختلافی بین زن و شوهر پیش بیاد(اینجا منظورم زن و شوهر های هنجار هست نه ناهنجار! اونا موضوعشون متفاوته که بعدا دربارشون صحبت میکنیم) حتی اگه بزنن همه لت و پار کنن، تهش دو دقیقه بعد یا نهایتا دو روز بعد با یه بغل و بوس و هم آغوشی و عذرخواهی حل میشه. ولی اگر این اختلاف رفت بین پدر مادرها حتی بعد از حل شدنش هم تو ذهن اونا باقی میمونه و اثرات بسیار مخربی داره که چندتاش رو عرض میکنم:



1-تغییر ذهنیت والدین نسبت به همسر فرزندشون

ذهنیتشون نسبت به همسر فرزندشون تغییر میکنه و منفی میشه (این ذهنیت ممکنه تا آخر عمر باقی بمونه و بشه مبنای برخوردشون حتی!) ینی اون مشکل بزودی بین زن و شوهر حل میشه ولی بین پدر مادرا و همسر فرزندشون ممکنه حل نشه و اثراتش باقی بمونه.

این قضیه به شدت به کاهش احترام فرد در خانواده همسر هم لطمه وارد میکنه و خصوصا وقتی سر و کله بچه ها پیدا میشه نمودش و اثرات منفیش بیشتر از قبل میشه. خدایی ما هم باشیم حاضر نیستیم احترام قبل رو بذاریم به کسی که مثلا سر دختر عزیز دُردونمون داد زده!


2-استرس شدید از نابسامانی وضعیت فرزند بعد ازدواج

والدین دچار استرس و نگرانی شدید میشن ازینکه حس میکنن شرایط فرزندشون خوب نیست و فکر میکنن که فرزندشون با همسرش دچار مشکل هست(هر چند این مشکل ممکنه خیلی سطحی و زود گذر باشه) و این مشکل تبدیل میشه به یه غول تو ذهن پدر مادر (خصوصا پدرمادر هایی که تجربه کمتری دارن یا مثلا اولین فرزندشون ازدواج کرده)

این غول شبانه روز روحشون رو میخوره و زخمی میکنه و واقعا تبدیل میشه به یه سوهان روح براشون.

لذا خوشی و لذت زندگی میشه برای بچه ها ولی ناراحتی و حرص و اضطراب برای پدرمادرا که خب خدایی نامردیه دیگه!


3-تصمیمات و رفتارهای احساسی و خلاف عقل

ممکنه بخاطر علاقه شدیدشون به فرزند درگیر محاسبات و تصمیمهای احساسی بشن و کارهایی رو انجام بدن که تا آخر عمر هم به خودشون آسیب بزنن هم به بچه هاشون که الان همسرن باهم و قراره یه عمر با هم زندگی کنن (نمونه اش هفته گذشته سر یه دعوای خیلی معمولی و بحث زن و شوهری بین همکار ما و خانومش، خونواده خانوم از یه شهر دیگه نصفه شب اومدن و بابای دختر خانوم که از قضا همین یه دختر رو هم داره و تجربه کمی داره با همکار ما درگیر شدن و کار به زد و خورد فیزیکی و پلیس و دادگاه و این چیزا کشیده! حالا سر چی؟ سر اینکه مثلا امشب بریم فلان جا غذا بخوریم یا بهمان جا! به همین مسخرگی تا آخر عمر این دو تا خونواده چشم دیدن هم رو ندارن!)


4-برداشت ها و قضاوت های یکطرفه

اصولا هیچ قاضی یا داوری با شنیدن حرفهای یک نفر حکم نمیکنه. از طرفی هیچ قاضی یا داوری حق نداره برای دعاوی نزدیکانش(بخاطر علاقه و ارتباطی که وجود داره) حکم کنه. این موضوع جزو قوانین مشاوره ه هست و یه مشاوره نمیتونه به نزدیکانش مشاوره بده.

ولی با انتقال مشکلا به پدر مادرا، اولا غالبا حرفهای یه نفر شنیده میشه و اون وجه ماجرا مغفول میمونه که خودش باعث انحراف برداشت و قضاوت میشه. از طرفی بخاطر علاقه و پیوند شدیدی که بین والدین و بچه ها هست غالبا (نه همیشه!) حق به فرزند خودشون داده میشه بجای اینکه حق و حقیقت بصورت واقعی شناخته بشه و بر اون اساس تصمیم گیری بشه و مشکل ریشه ای حل بشه. لذا ورود پدر مادرها و قضاوتاشون در بسیاری از موارد (نه همه موارد) کارو بدتر میکنه بجای اینکه بهتر کنه!


5-ارائه راه حل های غلط

هر خونواده ای حتی خونواده جدید تشکیل شده، برای خودش خط مشی و قوانینی داره. حتی اگه اون قوانین رو ننوشته باشن هم بصورت ناخودآگاه این قوانین تو زندگی جاری میشه.

الزاما قوانین خونه من با قوانین خونه پدرم یکی نیست و حداقل بخاطر فاصله بین نسل ها و نگرش هاشون این قوانین بخش هاییش متفاوته و لذا هنگام تصمیم گیری ها ممکنه به نتایج متفاوتی ختم بشه.

در حل مسائل خانوادگی هم دقیقا همینطوره و راه حل ها متناسب با قوانین حاکم بر خانواده تدوین و اجرا میشن. با ورود پدر مادرها به مشکلات یک زوج جوان، راه حل هایی که ارائه میشه غالبا بر اساس قوانین و روش های حاکم بر اون خانواده هاست بدون در نظر گرفتن چارچوب و قوانین خانواده جدید!

لذا بعضا راه حل هایی ارائه میشه که یا غلطه یا حداقل بهترین راه نیست! (نمونه بارزش برخوردهای عروس و مادر شوهر یا برعکس هست که تو این قضیه نگاه مادرهای قدیم با عروس های جدید بسیار متفاوت و راه حل هاشون هم برای حل این مسئله متفاوته و اگر بخوایم رو راه حل های قدیم بریم جلو واوبلا میشه)



جمع بندی:

با نگاه به مسائلی که مطرح شد، ما تصمیم گرفتیم "حریم دعوا" هامون رو نگه داریم و نذاریم هیچ وقت مسائل و مشکلاتمون به خونواده هامون کشونده بشه و از دعوا و قهر و اختلاف ما یا حتی بی پولی و سایر مشکلاتمون مطلع بشن. اینکه چقدر موفق بودیم تو این قضیه به کنار، ولی واقعیتش اینه که بعد حدود 10 سال مطمئنیم این تصمیم تصمیم درستی بوده و میتونیم توصیه کنیم به سایر دوستان که شما هم این کارو انجام بدین :)



توصیه کوچک برادرانه:

در مواقعی که زوجین نتونن مشکلشون رو خودشون حل کنن (یا بخاطر نداشتن تجربه و مهارت حل مشکل، یا واقعا بزرگ بودن و غیر قابل حل بودن اون مسئله) و نیاز به ورود نفر سومی برای شنیدن حرفها و ارائه راهکار برای حل مسئله هست، پیشنهاد میکنم بجای رفتن سراغ خونواده ها، به مشاور امین، دلسوز و باسواد که سابقه و تجربه بالایی در مشاوره زوجین داشته باشه مراجعه بشه (نه هر کی چارتا کتاب روانشناسی خونده و یه مرکز مشاوره زده برا پول گرفتن از مردم!)

چون هم بی طرف برخورد میکنه، هم تخصصش شناخت ریشه ای مشکله و میتونه بر اساس اون شناخت ریشه ای راه حل ریشه ای برای حل مسئله ارائه کنه اونم بصورت علمی نه خاله قزی بازی.


ان شاالله که شاد باشید و خوشبخت ^_^

۹۸/۰۴/۲۲ موافقین ۱۱ مخالفین ۰
مردی به نام شقایق

متاهلانه

نظرات  (۲۴)

۲۲ تیر ۹۸ ، ۱۱:۵۱ وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
سلام
دقیقا همینطوره دیگه شما
همه جوانبش روهم گفتید

حتی بنظرم بعد از برطرف شدنش هم حتی بعد گدشت جندماه یا چندسال از اون قضیه هم نباید بازگو بشه
پاسخ:
سلام

بله. اثر منفیش رو میذاره هر وقت بازگو بشه.


بنظرم یکی از وظایفی که گردن ماها هست اینه که آرامش روانی پدرمادرایی که اینقدر برای بزرگ کردن ما زحمت کشیدن رو به هم نزنیم. یکی از مصداق هاش همین هست.

به اندازه کافی پدر مادرا استرس بچه هاشون رو دارن. ما با کارهامون استرشون رو بیشتر نکنیم


ممنونم بابت فرمایش متینتون^_^
۲۲ تیر ۹۸ ، ۱۲:۴۳ شنگول العلما
سلام 
بله واقعا همین طوره. 
به نظرم این موضوع در کلمه حافظات للغیب در آیه 34 نساء هست. 
حفظ اسرار و مشکلات خانواده در نبود همسر. 
مشکل کوچک قابل حل درون خانواده، با درد دل کردن یا مشورت با پدر و مادر یهو می شه مشکل بزرگ و قهر. 



پاسخ:
سلام

چه جالب. ازین زاویه نگاه نکرده بودم به این آیه.

ممنون که نگاهتون اغشته به قرآنه :)

+
دقیقا
به قول اون لاکپشته تو کتاب دبستان "لعنت به دهانی که بی موقع باز شود"
یکی از نمودهاش همین موردی هست که شما فرمودین ^_^
سلام
خیلی عالی گفتین، حالا این که در مورد دعوا و مشاجره هستش، من فراتر از این می دونم...
یادمه تازه ازدواج کرده بودم میومدم همه چی رو برای مادرم می گفتم، خوشی ها و رفت و آمد ها و ... یه بار پدرم بهم گفتن دخترم لازم نیس همه چی رو تعریف کنی.
علتش این بود، مثلا همسر من بشدددددت مهمان دوست بود و وقت و بی وقت مهمون می آورد خونه.... من خوب جوان بودم و مشکلی نداشتم، اما مادرم کفری میشد که چرا مثلا بی خبر اومدن یا زیاد‌ مهمون میگه، تو درس داری نمیرسی به خودت و ...
البته حرفش بد نبود اما همون که شما گفتین، ذهنیتش نسبت به همسرم خراب میشد و این اول کار رو برای خود من سخت می کرد و حس خوبی نبود که خانواده نسبت به عزیزت دید خوبی نداشته باشن، علاوه بر اون، اینکه تلقین منفی باعث میشد منم برم تو فکر که مادرم مثلا اینو راست میگه و... در حالیکه قبلش راحت با موضوع برخورد کرده بودم.
در مورد مشاور هم خیلی‌مهمه که اون فرد خیر زندگی ما رو بخواد و بدونیم قصدش اینه حتما مشکل با محبت رفع بشه، نه هر روشی!

خدا خیرتون بده عالی گفتین...
پاسخ:
سلام

ممنونم از مطرح کردن تجربیاتتون.

دقیقا همینطوره که میفرمایید.

بعضا مشکلاتی که برای زوجین پیش میاد مشکلاتی هست که توسط نزدیکان القا میشه. مشکلاتی که اصن اگر مطرح نمیشد مشکل نبود.


خدا زندگیتون رو با برکت و با نشاط نگه داره تا تهش...
۲۲ تیر ۹۸ ، ۱۳:۰۱ دچارِ فیش‌نگار
مخصوصا به آخوند هایی که مشاوره میدن اعتماد نکنید :)
جدی میگم
مشاوره علمه
پاسخ:
سلام

آخوندهایی هستن که علم مشاوره رو دارن و واقعا کار کردن سالها و قابل اعتمادن.

ولی اونایی که صرف آخوند بودن مشاوره میدن من نتیجه مثبتی توشون ندیدم و نظر شمارو تایید میکنم. غالبا هم حرفهای کلی و قشنگ میزنن بدون ریشه یابی درست.

احادیث و روایات بعضا شبیه دارو هستن.
باید حتما توسط پزشک بیماری تشخیص داده بشه و متناسب با اون داروی مناسب با دز مناسب تجویز بشه.

اینکه یه دارو برای هر کسی که مثلا سر درد داره تجویز بشه ضررش به مراتب بیشتر از منفعتشه.
۲۲ تیر ۹۸ ، ۱۴:۴۸ دچارِ فیش‌نگار
منم منظورم همینا بود که فرمودید
پاسخ:
قربون شوما


میگما 
چرا آواتار شما و سایه خودش میایه یکیه؟!
۲۲ تیر ۹۸ ، ۱۵:۳۳ امّــــــــ شــــــــــهــــــــرآشــــــــــوبـــــــ
سلام
عالی بود
اتفاقا چندروز پیش داشتم همین مسئله رو به دوتا از دوستای مجردم میگفتم.
زن و شوهر باهم خوب میشن ولی کینه ی عروس و داماد از دل مادرپدرا بیرون نمیره، حرمتا هم میشکنه.

پاسخ:
سلام

ممنونم


اتفاقا مفصل باید درباره "حرمت" ها هم بنویسیم و حرف بزنیم...
۲۲ تیر ۹۸ ، ۱۶:۲۰ دچارِ فیش‌نگار
:) زوجیم چون
پاسخ:
چه مدل زوجی اونوخ؟

زوج هنری و اینا شنیده بودیم 
ولی نشنیده بودیم زوج وبلاگی :)))


ولی دمت گرم خیلی باکلاسه

یه زوج وبلاگی هم واس ما جور کن آواتارمون یکی باشه ما هم با کلاس بشیم
۲۲ تیر ۹۸ ، ۱۶:۲۶ دچارِ فیش‌نگار
شما خانمت آدرست رو داره
نمیشه 😕
پاسخ:
هعییییییییییییییییییییییی

(آیکون کندن همین چارتا شوید موی باقیمانده)


آقا من یه وبلاگ دیگه میزنم اصن...
۲۲ تیر ۹۸ ، ۱۶:۳۰ دچارِ فیش‌نگار
فقط خواهشا سعی کن سایه بزنی :)))
پاسخ:
اسمشو نمیگم لو نره :)

سایه مردی به نام شقایق داره میایه :)

چطوره؟

۲۲ تیر ۹۸ ، ۱۶:۴۲ پلڪــــ شیشـہ اے
سلام علیکم.

سپاس
چه قدر نکته با اهمیتی رو فرمودید.
و حتی به نظرم این سر پوشانی رو باید از معیارهای ازدواج قرار داد. چون بعدا خیلی داستان میشه. 


سوالی داشتم از خدمت تون. مشاوره کار درست توی شهر خودمون لطفا بهم معرفی کنید.
پاسخ:
علیکم السلام

ارادتمند.

بنظرم کسایی که نمیتونن مشکلاتشونو خودشون حل کنن هنوز سن ازدواجشون نرسیده حتی اگه 40 سالشون هم شده باشه. به عبارت دیگه همینی که شما فرمودید.
مهارت حل مسئله درون خانواده باید جزو چیزایی باشه که دو نفر قبل از ازدواج تو هم دیگه دیده باشن و مطمئن باشن ازش.


+
والا من تهران بیشتر سراغ دارم

اصفهان یکی رو میشناختم معرفی کردم به همکارا سه ماه دیگه وقت داده بهشون!!!

بازم میپرسم اگه پیدا کردم حتما خدمتتون معرفی میکنم.
بسیار عالی بود و کامل :)
خیلی ممنون.
پاسخ:
سلام

نظر لطف شماست :)
۲۲ تیر ۹۸ ، ۱۷:۱۴ پلڪــــ شیشـہ اے
سپاس گزارم.
پاسخ:
ارادت :)
۲۲ تیر ۹۸ ، ۱۷:۱۵ دچارِ فیش‌نگار
آقا جلو فالورات حیا کن حداقل :))
پاسخ:
چشم 🙈 
سلام علیکم
به نکات بسیار مفیدی اشاره کردید.
بسیار سپاسگزارم.
پاسخ:
سلام

ارادتمندم

خداروشکر که مفید بوده ^_^
کاملا حق باشماست، به نظرم مشکلات افراد باید در درون خانواده‌شون حل بشه و بعد اگه نیاز بود افراد با تجربه و عاقل و بالغ که یا مشاور باشه یا فرد معتمد خانواده که پیشنهاد و راه‌حل‌های درست بده، چه اشتباهات بزرگ‌تر و دردسرهای بیشتری که با همین راهنمایی‌های اشتباه اطرافیان و خانواده‌های طرفین که پیش نمیاد!
دلسوزی‌های بیش از حد و مشاوره‌های به اصطلاح پیرزنی گاهی شرایط رو خیلی بدتر میکنه‌‌.
پاسخ:
سلام


بله دقیقا همینطوره


بعلاوه اینکه "هنر حل مسئله" یا "مهارت حل تعارضات" یکی از پارامترهاییه که زوجین قبل از شروع زندگیشون باید حتما داشته باشن یا کسب کرده باشن.
سلام
خیلی سخت شد
پاسخ:
سلام

تازه هنوز به جاهای سختش نرسیدیم داداش

بذار برسیم به تعادل بین خونواده خود و همسر
اونوخت درباره سختیاش صحبت میکنیم...
پست خوبی بود
حالا من بهش اضافه میکنم در مقام مادر و پدر زوجین که قرار گرفتین چنان همیشه هوادار طرف مقابل باشید که فرزندتون کلا بیخیالتون بشه، روشی که مامان من همیشه در پیش گرفته:دی

ولی جدای از شوخی گاهی والدین به دلایل مختلف بیش از حد مراقب زندگی فرزندانشون میشن و در این شرایط، جا انداختن این حریم شخصی براشون خصوصا توسط فرزندی که میخواد نهایت احترام رو براشون قائل باشه سخت میشه

و اما مشاور
این روزها مشاوری که به تعادلی از بحث تخصصی روانشناسی و مشاوره و آموزه های دینی و اخلاقی واقف باشه -با همه ادعایی که در پیشرفت داریم -واقعا سخته
و در جواب کامنت جناب دچار
به نظر من یکی از مهارت ها اساسی هر آخوندی لازمه بهش مجهز باشه اطلاعات روانشناختی و مشاوره است که بدون این مهارت ها حتی چنددقیقه صحبتش بعد از نماز های یومیه در مسجدش هم تاثیر اکمل رو نداره، چه برسه به حل اختلافات خانوادگی و ...
ولی در عین حال همه آخوندها رو یکسان نبینیم:)
پاسخ:
سلام

ممنونم لطف دارید شما

بله

در مواقعی که بچه ها رعایت نمیکنن و مسائلشون رو میارن پیش پدرمادرا بهترین کار همینه که مامان شما انجام میدن :))))  (البته استثنائاتی هم داره که اینجا بحثش نیست)


پیدا کردم مشاور خوب یکی از نعمتهای بزرگ خداس :))))


رونوشت به همه آخوندهای محترم و محترمه ^_^


+
ممنونم از اشتراک تجربیات ارزشمندتون
فرمودین مشاور کاردرست در تهران سراع دارید لطفا معرفی میفرمایید؟
پاسخ:
سلام

دکتر روشن رو چون خودمون خدمتشون بودیم میتونم پیشنهاد بدم.
آدرس و ایناشو باید بپرسم خدمتتون بدم.

۲۵ تیر ۹۸ ، ۲۳:۳۱ صهــ ـبـا
سلام جناب

خیلی ممنون از مطلب مفیدتون. خیلی بهره مند شدیم.
و البته که به مرور شناختمون که از هم بیشتر و بیشتر میشه نیازمون به مشاور هم کمتر و کمتر میشه. بنظرم از یه جایی به بعد خودمون بهترین مشاورای زندگی خودمون میشیم که از پس همه چی برمیایم. و شاید این نقطه خیلی هم ایده آل و دور از دسترس نباشه اگه که خوب برای همدیگه و زندگیمون وقت بذاریم.

مجددا ممنون از مطلب ارزشمندتون. خیر ببینین
پاسخ:
سلام

خداروشکر که مفید بوده خانم دکتر

بمرور زمان شناخت ها بیشتر میشه و تنش ها کمتر. ولی جسارتا هم همچنان معتقدم نیاز به مشاور و راهنما داریم ینی حداقل برای خودم این نسخه رو تجویز میکنم.

دلیل اصلیش هم عدم اموزش مناسب دختر و پسرهاس قبل ازدواج.

ما برای همه چی آموزش میبینیم و تست میدیم (مثلا همین رانندگی) الا برای مهمترین بخش زندگی که زندگی خونوادگی و زناشوییمونه.

بعدشم در برهه های مختلف زندگی مسائل و مشکلات مختص همون زمان پیش میاد.

مثال واقعیش خود من!
مشکلاتی که الان دارم با مشکلات 8 سال پیشی که داشتم کاملا متفاوته و بعضا نمیدونم چجوری باید حلش کنم.
مثال دقیقترش برای خودم مدیریت زمانه.
این روزا اینقدر کارهای بچه ها زیاده که اصلا شاید نرسیم با خانومم دو سه جمله در روز حرف بزنیم! و این یعنی جدا شدن و این جدا شدن تبعات زیادی داره.

برای همینه که همیشه استفاده از افراد با تجربه تر کمک کننده اس (با تجربه هایی که جامع باشن و تخصصش رو داشته باشن که راهنمایی کنن آدمو)


با این وجود کاملا موافقم که اگر وقت بذاریم برای هم میتونیم بالای 90 درصد مشکلات رو حل کنیم ^_^

ممنونم از حضورتون و نظرتون 
۲۶ تیر ۹۸ ، ۱۶:۵۰ وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
سلام
ی پیشنهادی ب ذهنم رسید
 ک درمورد تربیت فرزند هم بنویسید
هم تجربه دارید و هم باقی دوستان هستند
ی دوره ایی مجردهای گروه زیاد بودن ولی الان فکرمیکنم متاهلها بیشتر شدن
نمیدونم شاید چون خودم دارم دنبال مطالب بدرد بخور برای تربیت میگردم اینو میگم
ولی بنظرم جاش خیلی خالیه  و لازمه

البته ک اول باید سبک زندگی ها درست بشه ولی بنطرم میشه همزمان هردو مطلب رو پوسش داد 

پاسخ:
سلام و عرض ادب

اتفاقا پیشنهاد بسیار خوبیه
ولی باید صبر بفرمایید تا مجدد مطالعاتم رو تو این موضوع انجام بدم.

راستش سالها پیش مطالعه داشتم رو این موضوع
چند وقت پیش مجدد رفتم سراغ فایلها و کتابهایی که داشتم و دوباره دارم میخونمشون چون دیدم واقعا نیازه و خیلی خلاء دارم تو رفتار با بچه ها

ان شاالله سعی میکنم خلاصه ای از مطالب رو اینجا جمع آوری کنم که کاربردی باشه

+
اجالتا برای اینکه کارتون راحتتر بشه یه دوره خدمتتون معرفی می کنم که هم کاربردیه هم خلاصه هم علمی هم اسلامی هم شخص ارائه دهنده رو میشناسم و کارش رو دیدم. دوره ای که خودم مجدد دارم میبینمش و اتفاقا چون تصویری هم هست اصلا آدم خسته نمیشه و دوست داره تا تهش ادامه بده.

دوره تربیت فرزند دکتر شاهین فرهنگ رو پیشنهاد میکنم برای شروع تهیه کنید و ببینید فیلماشو. من دوره های زیادی رو دیدم ولی این هم خلاصه اس هم کاربردیه هم شعاری و ازین چیزا که تو کتابا مینویسن نیست. عملی آموزش میده و برای خودم خیلی مفید بوده.
امیدوارم برای شما هم باشه ^_^

۲۶ تیر ۹۸ ، ۱۷:۲۴ وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
بسیار سپاسگذارم

ماهم شمارو حمایت میکنیم و در مباحث شرکت میکنیم ان شاءالله موفق باشید و البته همه موفق باشیم چه در زندگی و چه در مراحل تربیت فرزند

بازهم ممنون
یاعلی
پاسخ:
شما بزرگوارید

ممنونم از همراهیتون
در مورد مطرح نکردن با مشکلات با خانواده ها یاد این جمله افتادم:
سر آدم اگر هم میشکنه بهتره توی کلاه خودش بشکنه...

واقعا باید روی کلمه "حریم" که شما استفاده کردید تامل کرد...
نه فقط دعوا، هر چیزی که حریم یک زوج باشه، جزو اسرار اون زوج هست...
و این یک قاعده هست که اگر سِرّ رو در نزد نااهل فاش کنید اثرات خوبی نداره...
حتی این یک اصل هست که انبیا و ائمه هم مامور به بیان و اظهار دین الهی هستن نه اسرار الهی...
برای اسرار الهی هرگز مامور به بیان "عمومی" نیستن... حتی در عصر ظهور...
پس اسرار زندگی مشترک باید حراست بشه...
اما یه وقتهایی لازمه انسان مشاوره بگیره... از کی؟
پدر و مادر؟ نمیدونم
برادر و خواهر بزرگتر؟ نمیدونم
مشاور؟ نمیدونم
باید از کسی مشورت گرفت که بتونی سِرّ زندگیت رو براش بگی 
باید تشخیص داد که فلانی اهلیت این رو داره که سِرّ در نزدش بازگو بشه...
برای من ممکنه والدین باشن...
برای شما نه...
نظر من اینه...
فرمایش شما در بیان مصادیق تا 90 در صد درسته...
اما بنظرم قاعده نیست...
یعنی اهلیت اون شخص برای در میان گذاشتن سِر خیلی مهمه...
این نظر منه... ممکنه خظا باشه
عامدانه از کلمه "اهلیت" استفاده کردم چون معتقدم بزرگترین کانون نظام هستی (خانواده) علی القاعده پیچیدگی هایی داره که گاهی واقعا نمیشه از یک "متخصصِ" حالا متعهد، انتظار زیادی داشت...
پاسخ:
سلام


بله دقیقا فرمایشتون صحیحه و استفاده از واژه اهلیت هم کاملا بجا

اون بخشی هم که به عنوان مشاور امین و دلسوز و کاربلد بند همطرح کردم درواقع زیرمجموعه همین اهلیت هست (یه جورایی پارامترهای اهلیت رو داشتم عنوان میکردم. البته این واژه فراتر از چیزی هست که بنده تعریف کردم و کامل تر و صرفا برای نزدیکی ذهن من این چند مورد رو گفتم که بشه لمسش کرد.)


ان شاالله خدا خودش یه فرد دارای اهلیت رو سر راه زندگیمون قرار بده که رشدمون بده 

تشکر ^_^
۲۷ تیر ۹۸ ، ۲۰:۲۰ صهــ ـبـا
بله. درست میفرمایید. احتمالا ما چون زندگیمون استیبل شده من همچین نتیجه ای گرفتم. شاید با اومدن بچه یا تغییر شرایطمون ما هم مشکلات جدیدی پیدا کنیم که خودمون نتونیم مستقلا حل و فصلش کنیم.
حق با شماست.
پاسخ:
بزرگوارید

بله همینطوره که میفرمایید.
بعضی وقتا خدا زندگی رو میذاره رو ویبره :)

و یه موقعیتایی پیش میاد که ادم هیچجوره نمیدونه باید چیکارش کنه. اونجاس که مشاور امین و دلسوز بکار میاد.

در هر صورت امیدوارم هیچ وقت چیزی پیش نیاد که نتونید دونفری حلش کنید :)

#آیت_الله_جوادی_آملی: در سورهٴ مبارکهٴ بقره فرمود: (هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ) زن و شوهر آبروی یکدیگر را باید حفظ بکنند و محرم یکدیگر باید باشند، اسرار یکدیگر را برای پدر و مادرشان هم نقل نکنند.

🔸همان طوری که لباس آبروی آدم را حفظ می‌کند و انسان را از سرد و گرم زمانی و زمینی حفظ می‌کند زن و شوهر باید یکدیگر را از سرد و گرم حوادث روزگار حفظ بکنند (هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ).

پاسخ:
 سلام

دقیقا تعبیر بجایی فرمودید

جا داره خیلی زن و شوهرا به این تعبیر قرآن فکر کنن...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">