لیوان...
شنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۰۵ ق.ظ
اگر تنهاترین شهر باشی
و حتی با خودت هم قهر باشی
تو آن لیوان لبریز غمی که
دلم میخواست پر از زهر باشی*
*
این شعر اولش این بوده (نمیدونم کدوم بهتره! شاید هیچکدوم!):
اگر حتا به کامم زهر باشی
و یا با شعرهایم قهر باشی
تو آن لیوان لبریز غمی که
دلم میخواست مثل نهر باشی
۹۲/۰۵/۱۹
فوت کنی
تا عطر نفس هایت
را با خود بیاورد
برای دلم کافیست . . .
بروز شدم دوست عزیز
یادت نره بهم سر بزنی
منتظرت میمونم