مردی به نام شقایق

ای دل نگفتمت نرو از راه عاشقی / رفتی بسوز کین همه آتش سزای توست...

مردی به نام شقایق

ای دل نگفتمت نرو از راه عاشقی / رفتی بسوز کین همه آتش سزای توست...

مردی به نام شقایق

از درد سخن گفتن و از درد شنیدن
با مردم بی درد ندانی که چه دردیست!

***

شقایق وحشی آزاده است و تعلقی ندارد.

در دشتهای دور، لابه‌لای سنگها می‌روید و به آب باران قناعت دارد

تا همواره تشنه باشد و بسوزد.

داغدار است و گلبرگهای سرخش را نیز گویا به خون آغشته‌اند.

شهید نیز آزاده است و فارغ، قانع، تشنه، سوخته دل و داغدار و غلطیده در خون

اما میان این دو چه نسبتی است؟

*******
اگرچه برگهایی زرد دارند
و در دل شعله هایی سرد دارند
کسی اما نمیفهمد که یک عمر
"شقایق"ها دلی پر درد دارند...
******
به ظاهر مرد:.متاهل:.
کارشناسی مهندسی شیمی
ارشد مهندسی هسته ای
صنعتی اصفهان:.

مدیر مهندسی یه پتروشیمی تو جنوب کشور فعلا!:.
متاسفانه ساکن تهران!

فقط حسین...
همین.

طبقه بندی موضوعی

کلمات کلیدی

بایگانی

پربیننده ترین مطالب

محبوب ترین مطالب

آخرین نظرات

پیوندها

نمی شود؟

دوشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۲، ۱۱:۵۳ ق.ظ

یا ثامن الحجج دل ما وا نمی‌شود ..!

خیلی تلاش کرده‌ام، اما نمی‌شود ..!


هر جا که رفته‌ام و به هر کس که گفته‌ام،

گفته به دست من گره‌ات وا نمی‌شود ..!


اصلاً به هر که رو زده‌ام گفته با تشر:

هر جا که می‌روی برو ! اینجا نمی‌شود ..!


نازم به شاعرت که چه زیبا سروده است:

وقتی دل شکسته مداوا نمی‌شود ..!


دستت بزن به دامن سلطان که هر جواب

از او شنیده می‌شود الّا، « نمی‌شود » ..!


حالا من شکسته دل خستهٔ غریب

رو کرده‌ام به سوی تو آقا، نمی‌شود؟ . . .


+هیس...

یه حسی بهم میگه همه از اینجای حرم خاطره دارن... نه؟



++

دلم یک زیارت تک نفره میخواهد

تک و تنها

مثل قدیم ترها

فارق از فکر غذا و جای خواب و بقیه دنیا


که فقط تو باشی و...

تو...

نمی شود؟

۹۲/۰۴/۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
مردی به نام شقایق

نظرات  (۲۸)

۳۱ تیر ۹۲ ، ۱۱:۲۳ عزیز عاقبتی
روزه و روزه دار وقتی می تواندزیبایی و معنویت خود را نمایان کند که روزه دار با بهره گیری از تعالیم واحادیث و دستورات قرآن و ائمه بتواند فضیلت های اسلامی و اخلاقی را در زندگی بکار گیرد.مثلاً کارمند، کارگر، معلم و دکتر مهندس و وزیر در امور روزانه و مسئولیت های خویش صداقت و عدالت در کار ورفتار اسلامی و خوش را با مردم داشته باشند.

پاسخ:
پاسخ:
سلام

حق...
سلام عزیزم وبت خیلی خیلی قشنگه اگه دوس داشتی به منم سربزن

پاسخ:
پاسخ:
سلام

ممنون

ولی ترو خدا!!!
ازین الفاظ بکار نبرید!!

ترو خدا فکر ما هم باشین یه ذره!
۳۱ تیر ۹۲ ، ۱۲:۵۲ هما یوسفی
سلام
لینک الحاقی مشکل داره ارور میده..
یا علی

پاسخ:
پاسخ:
سلام

بررسی شد

مشکلی نبود که!

یبار دیگه امتحان بفرمایید لدفن

یاعلی
سلام علیکم
طاعات و عبادات و بندگی هاتون قبول درگاه حق...

اومدم یه سری جاهای این شعر رو براتون کامنت کنم،واقعا حیفم اومد از بین این همه ابیات زیبا انتخاب کنم...

پاسخ:
پاسخ:
سلام

شمام همینطور

ممنون از خوش سلیقگیتون خواهر/برادر

یاعلی
سنگ زیر پای تو لعل بدخشان می شود
خار ، با فیض نگاهت سرو بستان می شود

گر نسیمی از سر کویت وزد سوی جحیم
دود آن عود و شرارش برگ ریحان می شود

زخم بی داروی جان و درد بی درمان دل
هر دو باخاک سر کوی تو درمان می شود

غم ندارم گر مرا در آتش دوزخ برند
چون برم نام تو را آتش گلستان می شود

مردگان روح را احیاگر جان می کند
هر که جسمش دفن در خاک خراسان می شود

گو اجل جان مرا گیرد ز کافر سخت تر
چون نگاهم بر تو افتد مرگ ، آسان می شود

در مفام رافتت این بس که نام چون تویی
روز و شب ذکر من آلوده دامان می شود

در بیابانی که لطفت ضامن آهو شود
گر گذار گرگ افتد گرگ چوپان می شود

گردش چشم تو را نازم که با ایمای آن
نقش شیر پرده ناگه شیر غران می شود

ناز بر فردوس آرد فخر بر رضوان کند
هر که یک شب در خراسان تو مهمان می شود

هر که چشمش اوفتد بر گنبد زرین تو
گاه ، مجنون گاه ، خندان گاه ، گریان می شود

گر به قعر نار ، شیطان بر تو گردد ملتجی
وادی دوزخ به چشمش باغ رضوان می شود

غرفه هایت همچو روی حور گل انداخته
بس که روز و شب ضریحت بوسه باران می شود

هر که با اخلاص گوید در حریمت یک سلام
اجر آن بالاتر از یک ختم قرآن می شود

مور اگر یک دانه با لطف تو گیرد در دهن
بی نیاز از خرمن زلف سلیمان می شود

در کنار حوض صحن تو که رشک کوثر است
زنگی ار صورت بشوید ماه کنعان می شود

پور موشایی و در طور تو هر کس لب گشود
همکلام ذات حق ، چون پور عمران می شود

سائل کوی تو گر خواهد به دست قدرتش
خاک، مشک و سنگ، لعل و ریگ، مرجان می شود

در هوای جرعه ای از جام سقا خانه ات
خضر اگر در کوثر افتد باز عطشان می شود

خاک اگر شد خاک کویت مرهم زخم دل است
آب اگر شد آب جویت آب حیوان می شود

هر که شد زوار تو در طوس ای روی خدا
زائر ذات خدای حی سبحان می شود

آستان قدس تو دارالشفای عالم است
درد این جا بی دوا و نسخه درمان می شود
هر که از مهمان سرایت لقمه ای گیرد به دست
مهر در دستش کم از یک قرصه نان می شود

وانکه خوابش می برد در پشت دیوارت شبی
ماه در بزمش کم از شمع فروزان می شود

هر که را تابید بر سر آفتاب صحن تو
گر رود در سایه طوبی پشیمان می شود

بی تو صبح عید سال نو اگر آید مرا
صبح عید وسال نو شام غریبان می شود

با تو گر شام عزای دوستان باشد مرا
خوب تر از ظهر روز عید قربان می شود

در صف محشر پریشانی نبیند لحظه ای
هر که با یاد غمت این جا پریشان می شود

تا ابد زین میهمان داری که مامون از تو کرد
شرمگین از مادرت زهرا خراسان می شود

با تمام زشتی و آلودگی در سوگ تو
قطره های اشک بحر غفران می شود
***استاد حاج غلامرضا سازگار***
ببخشید چندقسمت شد کامنتم!
بلاگفاست و محدودیت ثبت کامنت...عفو بفرمایید.

استشمام عطرخوش بهشت عاشقی را نه زود،که زودتر از زود برایتان آرزودارم...
به قول حافظ:
"گشته ام در جهان و آخر کار
دلبری برگزیده ام که مپرس"

التماس دعا
یاحق.

پاسخ:
پاسخ:
سلام

والا من از طرف بلاگفا عذر خواهی میکنم از خدمتتون (آیکون شرمندگی)

ازین دعاها کردید که آدم نمیدونه چی جواب بده!

در ازای زحماتتون این شعر رو که حضرت به حقیر عنایت کردند هدیه میکنم خدمتتون:

باب الجواد...بارش باران... نگفتنیست
اذن دخول بر لب یاران نگفتنیست

صدها هزار زائرو عاشق میان صحن
عرض ادب به شاه خراسان... نگفتنیست

نجوای یار وقت سحرها شنیدنیست
بانگ اذان و مرقد جانان نگفتنیست

باده ز کاسه های طلایی بجای آب
خوردن ز دست ساقی عطشان نگفتنیست

نقاره میزنند... صدای فرشتگان
حین نزول سوره ی "رحمن" نگفتنیست

آئینه کاری حرمت نفس من شکست
رمز به خود شکستن آسان نگفتنیست

صحن عتیق"قبله ی ما مایل تو" است
سجده به پای قبله ی خوبان نگفتنیست

گویند در حریم شما توبه میخرند
شرم جوان سر به گریبان نگفتنیست

کنج حرم نشستن و تنها و بی صدا
شیرینی تلاوت قرآن نگفتنیست

یک قصه بیش نیست غم عشق منتها
تفسیر عشق ناب بدین سان نگفتنیست

نابرده رنج گنج به انسان نمیدهند
راز ورود روضه رضوان نگفتنیست

یک پرده اشک روی نگاهم نشسته است
دست به سینه...ضریح سلطان... نگفتنیست

دستم رسید تابه کمند ضریح یار
دست نیاز و زلف پریشان نگفتنیست

پای ضریح...پنجره فولاد... بوی سیب
وقت غروب... ذکر"حسین جان"... نگفتنیست

یاعلی
۳۱ تیر ۹۲ ، ۱۴:۳۳ خانم معلم
سلام ...
ممنون که سر زدید . کامنت جالبی بود . بعد کلی خستگی ، لبخندی بر لبمان نشست ...

منم عزیزی تو عسلویه دارم ... خدا حفظ تون کنه ...

فقط چرا اسم وبلاگتون شقایقه ؟خب آدم اشتباهی میگیرتتون

پاسخ:
پاسخ:
سلام

خدایا چی میشد مردم یه ذره فقط یه ذره احتمال میدادن که بعضی اسمها اول اسم گل های طبیعت بودن. بعدن توسط خانمها غصب شدن!!!

آی مردم... بخدا شقایق اسم گله نه اسم... (آیکون کوفتن کله تو دیفال!)

ممنون که سرزدید

خعلی خوشالمون کردین.

خدا همه اونایی که تو جهنم(شما بخونید عسلویه!) کار میکنن رو حفظ کنه. (از همه نظر)

دعاگوتون هستیم

یاعلی
۳۱ تیر ۹۲ ، ۱۵:۱۶ مجنون علی
درود بر تو
اى هشتمین سپیده
- اگر از سایه ساران درود مى پذیرى-
باران نیز به اِزاى تو پاک نیست.
و بر ما درود
- اگر فاصله خویشتن تا تو را،
تنها بتوانیم دید-
اى آفتاب،
ما آن سوى ذرّه مانده ایم!
* * *
من آن پرنده مهاجرم
که هزار سال پریده است
اما هنوز،
سواد گنبدت
پیدا نیست.
آخ که بال کبوتران حَرَمت
از چه تیرهاى زهرآگین خسته است
شکسته است.
* * *
اى عرش !
اى خون هشتم !
نیرویى دیگر در پرم نه !
که ما را هزار سال
نه رهتوشه اى بر پشت بود
و نه شمشیرى در دست !
و مگر در سینه ،
عشق مى افروخت
مى سوخت ،
که چراغ تو ،
روشن ماند.
* * *
رشته اى از زیلوى حَرمت
زنجیر گردن عاشقان
و سلسله وحدت است
و خطى که روستاها را به هم مى پیوندد.
* * *
گل مُهره هاى ضریحت
دلهاى بیرون تپیده ما
تبلور فلزى ایمان است.
چنان گسترده اى
که جز از حلقه ضریحت نمى توان دید !
تو را باید تقسیم کرد
آن گاه به تماشا نشست
خاک تو ، گستره همه کائنات
و پولاد ضریحت
قفسى ست
که ما
یارایى خود را
در آن به دام انداخته ایم
تو سرپوش نمى پذیرى
طلاى گنبدَت
روى زردى ماست
از ناتوانى ادراکمان از تو
که بر چهره مى داریم
* * *
تو مرکز وُفورى
کِشتهاى ما از تو سبز
پستانهاى ما از تو پر شیر است.
تو مَدار نعمتى
سیبستانهامان
سرخى چهره را
از زردىِ قبّه تو وام دارند
و گنبد تو
تنها و آخرین آشتى ما
با زر است
هر چند اگر
فریب زراندوزان تاریخ باشد
* * *
شتر از مسلخ
به فولاد تو مى گریزد
آهن تو
پیوند جماد و نبات و حیوان
بخشش تو ،
اعطاى خداى سبحان است
وقتى تو مى بخشى
دست مریخ نیز
به سوى سقاخانه ات
دراز است.
ناهید و کیوان و پروین ،
دیروز ، صف در صف
در کنار من و آن مرد روستا ،
در مضیف خانه تو
کاسه در دست
به نوبت آش
ایستاده بودیم.
* * *
کاش ( ایستاده) بودیم !
تو ایستاده زیستى
هر چند
با میوه درختى گوژ و نشسته
مسمومت کردند.
اما ،
شهادت
تو را ایستاده ، درود گفت.
و اینک جایى که تو خوابیده اى
همه کائنات به احترام ایستاده است.
۳۱ تیر ۹۲ ، ۱۵:۱۶ مجنون علی
* * *
من با اشک مى نویسم
شعر من
عشقى است
که چون مورچه
بر کاغذ راه افتاده است
اى بلند !
سلیمان وار
پیشِ روى رفتار من
درنگ کن !
سپاه مهرت را بگو
نیم نگاهى به جاى مورچگان بیفکند.
* * *
تو امامى !
هستى با تو قیام مى کند
درختان به تو اقتدا مى کنند
کائنات به نماز تو ایستاده
و مهربانى
تکبیرگوى توست
عشق
به نماز تو
قامت بسته است
و در این نماز
هر کس مأموم تو نیست
(مأمون) است !
درست نیست
شکسته است.
تاریخ چون به تو مى رسد
طواف مى کند.
* * *
یا کلمة الله !
عرفان در ایستگاه حَرمت
پیاده مى شود
و کلمه
چون به تو مى رسد
به دربانى درگاهت
به پاسدارى مى ایستد !
شعر من نیز
که هزار سال راه پیموده
هنوز ،
بیرون بارگاه تو
مانده است.
على موسوى گرمارودى
یا امام رضا

پاسخ:
پاسخ:
سلام

آقا غرق لذتمون فرمودید

دستتان همیشه در دست امام رئوف

یاعلی
۳۱ تیر ۹۲ ، ۲۱:۲۳ خادم الحسین
سلام
یا حسین آیه آیه ی قرآن ام تویی



افتاده به خاک جسم بی پیرهنت

قطعه قطعه شده تن بی کفنت

حمد است و برائت است و اعراف و فجر

سی پاره ی قرآن مجید است تنت


دلمان را هوایی امام رضا کردید
التماس دعا
یا علی

پاسخ:
پاسخ:
سلام

این روزها

سوره ی یوسف را میخوانم و

آه میکشم

از تصویر زنی که

از بالای بلندی.....

اگر یعقوب حق داشت نابینا شود

پس.................


محتاجیم شدیدن
یاعلی
سلام
طاعات و عبادات و این زیارت از راه دور مقبول آن مهربان ترین !
هم شعر قشنگ بود و هم این کنج و ... والبته شعر جوابیه صبا بیشتر به دل نشست
شبهای قدر برای ماهم دعا بفرمایید بی زحمت! برای اینکه عاشق خودش کند فقط خودش!

پاسخ:
پاسخ:
سلام
طاعات و عبادات شما هم قبول بزرگوار
خدارو شکر دل بچه شیعه ها به هم نزدیکه و بساط لذت بردنشون به ذکر اهلبیت همیشه فراهم.

بی شک دعاگوی همه بزرگوراران خصوصا شما هستیم

فقط خودش...

یاعلی
۰۱ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۳۴ جوان انقلابی
بر خلاف دست، چشمم پر تر از این حرف هاست

آب سقا خانه ات تب بُرتر از این حرف هاست

این گرفتارت شدن ها حُر تر از این حــرف هاست

نان بدون عشق تو آجرتر از این حرف هاست

پاسخ:
پاسخ:
حتی رسول ترک شما می دهد شفا

الحق سگان کوی شما خیر دیده اند

سلام

آقا کیف کردیم ازین شعر

یاعلی
۰۱ مرداد ۹۲ ، ۱۲:۴۳ جوان انقلابی
بدون اجازه لینکت کردم! اگه میتونی پس بگیر :)

پاسخ:
پاسخ:
سلام

نوکرتم داداش

ما غلام بچه های مشتی مثه شمائیم

مگه جرئت میکنیم پس بگیریم؟!

دعاگوئیم داداش

راستی سن خوبیه!
این سن شما رو من خیلی دوس داشتم. روزای سخت ولی قشنگی رو گذروندم تو این سن.

انشاالله بزودی مخاطب خاص اصلی!

یاعلی
۰۱ مرداد ۹۲ ، ۱۲:۵۶ جوان انقلابی
مخاطب خاص اصلی!!! هههه :) انشاالله هر چی خیره همونه!

راستش سوالم فقط جنبه ی سوال داشت نه هیچ چیز دیگه ای!

یه سوال ساده بود داداش جون.

پاسخ:
پاسخ:
نوکرتم مشتی

هر سوال دیگه ای هم داشتی بنده در خدمتتم.
هرچیش رو بلد بودم جواب میدم
هر چیش رو هم بلد نبودم میرم میپرسم بهت میگم

یاعلی
جانم به این شعر....
جان به این عکس............
مستمون کردی...

پاسخ:
پاسخ:

امشب ، شب تغییر در ضرب المثل هاست ...

هرچه گدا کاهل بود آقا کریم است ......

سلام عزیزم

جانم به این دل با صفات...

نوش جان دلت..

آقا کریم است
سلام...
عیدتون مبارک...
طاعات قبول ان شاالله


این ++ شما چقدر حس عجبیه...
سنگین...
زیارت تک نفره
که فقط تو باشی و...
تو...


طلبیده شدین...
واسه ما هم بخواین این را...
التماس دعا
یا حق

پاسخ:
پاسخ:
سلام

عید شما هم
طاعات شما هم

بعضی چیزا هست
نمیشه با کلمات وصفش کرد
این از هموناس...

بروی چشم.
دعاگوی همه رفقا هستیم اگر بطلبند.

یاعلی
شعر فوق العاده بود.خیلی دوستش داشتم
این گوشه هم که گوشه ی دوست داشتنی و ناب منه! خیلی خاطرش رو میخوام!‌:)

پاسخ:
پاسخ:
این گوشه
نزدیکای سحر...
یه عده هم از پشت سرت دم بگیرن:

حسییییییییییییییین آراااااااااااااااااام جاااااااااااااااااااانم...

+اشک
دمت گرم
فقط امام رضا

پاسخ:
پاسخ:
سلام عزیزم

فقط...


ابری شدم به نیت باران شدن فقط

مور آمدم برای سلیمان شدن فقط



باید ز گوشه چشم تو کاری بزرگ خواست

چیزی شبیه حضرت سلمان شدن فقط



باید به شیعه بودن خود افتخار کرد

راضی نمی شوم به مسلمان شدن فقط



دنیای دیگریست اسیری و بردگی

آن هم به دام زلف کریمان شدن فقط



لا یمکن الافرار ز تیر نگاه تو

چاره رسیدن است و قربان شدن فقط



در خانه ی کریم کفایت نمی کند

یک لقمه نان گرفتن و مهمان شدن فقط



این لطف فاطمه است و عشق است تا ابد

سرمست از نوای حسن جان شدن فقط

خدا را شکر اکثر زیارتها ++بوده اگه هم نبوده به زور تبدیلش کردیم. یاد پارسال به خیر همچین ساعت هایی سه تایی رسیدیم مشهد، چند ساعت گشتیم با زبون روزه یادمه از شدت تشنگی گریه میکردیم خیلی حالمون بد شد خیلی زیاد ولی ارزششو داشت. ولی تو اوج بی جایی اقا برامون سر فلکه اب یک جا نگه داشته بودند. انقد نزدیک بودیم. قیافه مون دیدنی بود از این همه کرم اقا، پک های کوچک افطاری که هر شب به همه زایرها میدادن همچین که نگاه به گنبد میکردیم و میخوردیم با تمام وحود همراه با محبت امام رضا میرفت تو رگامون یعنی به معده نمیرسید، تا بعد شب های قدر موندیم. عین رویا بود تصمیم گرفتنمون حرکت کردنمون رسیدنمون ده روز که اونجا بودیم بهشت بود، بهشت...یک بار هم برا عرفه اینجوری شد اون دفعه هشت تایی رفتیم هرکی از یک شهر یکی یزد یکی شیراز یکی اصفهان..خوب بود نه، نه ،عالی بود محشر بود رویا بود،خانم بودنم بیشتر از این اجازه نمیده ولی اگر مرد بودم بیخیال تمام قانون و کاروان ها میرفتم عراق ده روز نیت میکردم پیش مولا علی ده روز هم کربلا..ماه رمضون پیش حضرات میموندم...آقایون از ویژگی اقا بودنشون نهایت استفاده رو ببرند. بعضیها میگن تو اگه پسر بودی کلا نبودی! راست هم میگن..
خلاصه که معجزه رو معجزه دیده باور میکنه..
به قول دوستی آرام مایوس شوید معجزه خبر نمیکند..
لحظه لحظه زندگیم معجزه بوده..م.ن به معجزه یقین دارم..
یا علی

پاسخ:
پاسخ:
سلام
از کریمی اما رئوفه دیگه. برای ما هم ازین اتفاقا افتاده (همون معجزه!)
ماه رمضان تا حالا نبودم اونجا ولی خیلی دلم میخواد...

مرد بودن مشکلات و محدودیت خاص خودش رو هم داره
خصوصا بعد ازدواج!
مام قبل ازدواج اصن نبودیم. خخخخخخخخخخ

ولی یه سری مسئولیتها هست رو دوش آدم که امام رضا یه نیگاه میکنن میگن تو بشین از همون جا سلام بده... بقیش با من!

اون ده روز نجف کربلارو پایه ام.
ینی یه روزم به آخر عمرم مونده باشه آخرش اینکارو میکنم به لطف خدا

یاعلی
یک از اقایونی که مشتری دایم جلسات حاج اقا معماره تعریف میکرد نمیدونم دنیا انقد کوچیکه شاید خودتون دیده باشیدشون
میگفت کارم پرورش میگو هست، شش ماه سا اوج کارمه شش ماه سال کاری ندارم شش ماه رو خوب کار میکنم خرج سال دربیاد شش ماه بعد رو میزنم به جاده تنها، پیاده راه می افتم میرم مشهد بیست روزتو راهم که برسم میرم پیش آقا میمونم بقیه ما ه هام پیاده میرم کربلا نجف و..، پیش حضرات میمونم، یک بار هم تو بیابونها تو ظلمات شب گیر کرده بود امیدی به رنده بودن نمونده بود براش پاشم زخمی شده بود ابم انگار تموم ولی امام رضا مهمون نوازن میفرستند پی اش...با گریه تعریف میکرد..مرد به ایم میگنا بعضی مردها انقد سوسولن حال آدم بد میشه حیف کلمه مرد که بهشون بگی میگی کربلا میگه بمب میذارن...
التماس دعا
یا علی

پاسخ:
پاسخ:
خوش بحالشون
یکی از دوستان ما (ازونایی که 60 سال اختلاف سن داریم!) هم همینطور شد بنده خدا 7 روزه رفت کربلا 7 ماه موند. البته ایشون از عرفا و اهل سلوک مشهد هستن. از استادمون که جویا شدیم گفتن جذبه اباعبدالله ایشون رو گرفته و ایشون نمیتونه برگرده
ما که نفهمیدیم ینی چی ولی بعد از 7 ماه استادمون رفتن برشون گردوندن.

ازین سوسولا که فرمودین اینقد اینجا داریم! من کلا در حال حال بهم خوردنم!
بمب که خوبه! طرف اگه کرم ضد آفتاب حلزونشو نزنه نمیاد سر کار! میمیره بدبخت...

مرد هم مردای قدیم...
خدا قسمت همه عاشقا بکنه
خیلی دلم میخواست اولین سفری که میرم کربلا تک و تنها باشم پای پیاده...
حیف که این آرزو رو باید..........
هعیییییی
مطمین بودم اینو میگید(کامنت اول)
کلا هی قصد میکنم حرف نزنم بازه هم حرف میزنم
متوجه هستم منظورتون رو
با علم به اینها گفتم
میشه جمع بست..چون خیلی ها جمع بستند
+
میشه.قطعا میشه.(کامنت اول و دوم)
یا علی

پاسخ:
پاسخ:
کلا آدم تابلویی ام!
حرفام از قبل معلومه نه؟

کاشکی بشه.
ما که دیگه دلی برامون نمونده
گرچه همه میگن تو مجنونی اخرشم بیخیال خانم بودنت همین کار رو میکنی! از تو هرکاری برمیاد..م.ن هی میگفتم هی قبول نمیکردن..فکر میکردن کله ام باد داره احساسی حرف میزنم..م.ن عارم نمیشکه احساساتی ام احساساتی بودن یک حسنه..اما حرف ما رو قبول نکردن خودشون که مبتلا میشدن یا عمل میکردن خودشون میشدن بدتر از م.ن
خیلی بسته گفتم فکر کنم هیچکس هیچی نفهمید..مهم نیست
یا علی

پاسخ:
پاسخ:
همینه دیگه

حسینه دیگه...

عاشق نشدی نمیدونی دیوونگی عالمی داره...

خیلیا این احساسات رو نمیفهمن

خدا کنه همه تجربه کنن

خدا کنه همه بیچاره بشن...

همه بیچاره حسین بشن

همه دربدر بشن...

همه عاشق بشن...

همه...
شما تابلو نیستید م.ن جواب آدمها رو از حفظم. برا همینم میگم هیچی نگم خودشون برسن بهش ولی دلم طاقت نمیاره سر باز میکنه حرفام. مهم نیست . میگذره برا هر کس یک جور.
+
م.ن همه جوری مشهد رفتم ماهر رمضونش عجیب بک چیز دیگه اس
نصیبتون
یا علی

پاسخ:
پاسخ:
امان از دل! (فقط همینو میتونم بگم...)

+ همه جورش عشقه...

اون کامنتو خودم اصلاحش کردم

زحمت کشیدید

یاعلی

اینم برید حالشو ببرید:

ربنا مال تو ای زاهد پاکیزه سرشت،
دم افطار همین نام حسین مارا بس
سلام
سوالتون رو الان دیدم
همه فکر مکنند اینجای حرم کنج دنج خودشونه ولی همه اشتباه میکنند و اینجا کنج دنجیست برای همه!
یعنی درست حس میکنید
یا علی

پاسخ:
پاسخ:
سلام

کنج دنجیست برای همه

و چقدر دلم تنگ این کنج دنج است.

قسمت همه بزودی انشاالله
سلام داداش گلم خیلی دوستت دارم برای شعرها خیلی لطف کردی

پاسخ:
پاسخ:
سلام

قربونت برم عزیز

نوش جان دلت

یاعلی
۰۲ شهریور ۹۲ ، ۱۹:۳۹ اینجا ستاره ای تنهاست
سلام
اجازه استفاده از شعر را دارم؟
یا حق

پاسخ:
پاسخ:
سلام

کپی برداری از مطالب این وبلاگ

شرعن
عرفن
قانونن


حلال
مجاز
بدون مشکل است.

+هر چیزی که کمک به نشر معارف اهلبیت میشه باعث خوشحالی قلبی ماست
یاعلی
۰۶ شهریور ۹۲ ، ۰۶:۵۲ اینجا ستاره ای تنهاست
سلام
خداقوت
شاعر این شعر کیست؟

پاسخ:
پاسخ:
سلام

این از معدود شعرهاییه که شاعرش رو نمیشناسم

خدا به قلم این شاعر برکت بده

یاعلی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">