مردی به نام شقایق

ای دل نگفتمت نرو از راه عاشقی / رفتی بسوز کین همه آتش سزای توست...

مردی به نام شقایق

ای دل نگفتمت نرو از راه عاشقی / رفتی بسوز کین همه آتش سزای توست...

مردی به نام شقایق

از درد سخن گفتن و از درد شنیدن
با مردم بی درد ندانی که چه دردیست!

***

شقایق وحشی آزاده است و تعلقی ندارد.

در دشتهای دور، لابه‌لای سنگها می‌روید و به آب باران قناعت دارد

تا همواره تشنه باشد و بسوزد.

داغدار است و گلبرگهای سرخش را نیز گویا به خون آغشته‌اند.

شهید نیز آزاده است و فارغ، قانع، تشنه، سوخته دل و داغدار و غلطیده در خون

اما میان این دو چه نسبتی است؟

*******
اگرچه برگهایی زرد دارند
و در دل شعله هایی سرد دارند
کسی اما نمیفهمد که یک عمر
"شقایق"ها دلی پر درد دارند...
******
به ظاهر مرد:.متاهل:.
کارشناسی مهندسی شیمی
ارشد مهندسی هسته ای
صنعتی اصفهان:.

مدیر مهندسی یه پتروشیمی تو جنوب کشور فعلا!:.
متاسفانه ساکن تهران!

فقط حسین...
همین.

طبقه بندی موضوعی

کلمات کلیدی

بایگانی

پربیننده ترین مطالب

محبوب ترین مطالب

آخرین نظرات

پیوندها

سینه ام میسوخت...

يكشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۲، ۰۶:۱۵ ق.ظ
وسط میدان جنگ بودم

تیر دوشکا با صدای زیری مستقیم به سمتم آمد و آمد و آمد...

مثل برق از سینه ام عبور کرد و از پشتم خارج شد.

سینه ام آتش گرفت انگار...

.

.

دیدم روی زمین افتاده ام

تیر جوری سینه ام را سوراخ کرده بود

که خاک زیر بدنم را میدیدم.

خون از سینه ی شکافته شده ام بیرون میریخت...

چه رنگ زیبایی داشت!

سرخ سرخ... رنگ عاشقی...


میخواستم نفس بکشم

نمیشد

ه... ه... ه...

نمیشد...

سینه ام میسوخت.

انگار سرب داغ تویش ریخته باشند...

ه... ه... ه...

میخواستم داد بزنم

نمیشد...

ه... ه... ه...

سینه ام میسوخت...

یکی در گوشم روضه های فاطمیه میخواند

میخواستم صدا بزنم مادر... یا زهرااااااااا....

نمیشد...

ه... ه... ه...


صدای نفس هایم را میشنیدم

آخر کار بود...

نفس های آخر...

یا... زه........

بوی عطر عجیبی می آمد

.

.

.

***

چشم باز کردم

همسرم به شدت تکانم میداد

ترس و اضطراب همه وجودش را گرفته بود.


هنوز نمیتوانستم نفس بکشم

ه... ه... ه...

دستم را گذاشتم روی سینه ام

هنوز سینه ام میسوخت....


پ.ن:

میشود آیا حضرت محبوب

این خواب که دیده ام ، رویای صادقه باشد؟!

میشود آیا

کودکان من هم

اینگونه باشند؟!



بقول مرحوم ذاکر

ارباب دیگه خسته شدم

خلاصم کن....

۹۲/۰۳/۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰
مردی به نام شقایق

نظرات  (۱۳)

سلام
انشاالله شهید بشید-
مردم خواب میبینند م.نم خواب میبینم-
التماس دعا
یا علی مدد را شدیدا عشق است

پاسخ:
پاسخ: سلام

انشاالله...

یاعلی جان
گفته ام من که بروی کفنم بنویسند
نام زیبای تو را تا به قیامت عشق است
حتی کلاغ ها هم
برای اشک ریختن
به شانه های مترسک تنهای گوشه مزرعه پناه میبرند
سلام
مهم مطیع بودنه
مهم راضی بودن به رضای اونه، هرچی خودش خواست
درسته شهادت خیلی خوبه أما نکنه شهادت شده اله من!!!

درپناه امن معبود مهربان باشید

پاسخ:
پاسخ:
سلام

حق فرمودید

خدا به داد دلمان برسد

یاعلی
دوباره دل بی قراره
آقا عنایتم کن
امشب اجابتم کن
زدم قید خودم رو
بکش و راحتم کن

+باصدای سیب سرخی

پاسخ:
پاسخ:
زده ام قید خودم رو
من که سرتا پا حجابم
چشامو بستم دوباره
توی صحن انقلابم...
آقا گداتو پس نزن
اون که فقط میخواد یه چیز
عمری کبوترت میشم
برای من دونه بریز....

+صدای حمید علیمی
سلام بسیار خوب و زیبا بود خیلی خوشم اومد براتون از درگاه ایزد منان خوشبختی و آرامش و موفقیت رو خواستارم.
التماس دعا یا علی مدد.

پاسخ:
پاسخ:
سلام

نام ارباب ماست که زیباست
نه حرفهای ما!

نوکرتم داداشم

موفق باشی و حسینی

یاعلی
چنین رویایی ام آرزوست...


حتی با همان خون!سرخ سرخ

پاسخ:
پاسخ:
خوشا بحال انان که
با خون گلوی خود نوشتند حسین...

یاعلی
سلام
میخواستم اجازه بگیرم شعر گلو تون را توی وبلاگم بنویسم
اما نمیدونستم شاعرش را چه کسی بنویسم

پاسخ:
پاسخ:
سلام

اگر برای خداست

بگذار گمنام بمانم...(وصیت نامه شهید گمنام)

تو وبلاگتون عرض کردم خدمتتون

مایه مباهات ماست که نوشته های ما تو مجالس ارباب خونده بشه و مردم اشک بریزن

یاعلی
۲۲ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۳۱ سید مسیح شاه چراغ
سلام

اشک غزل با " محراب خون " به روز شد و منتظر حضور شما است

یا علی

پاسخ:
پاسخ:
سلام

خوندیم و لذت وافر بردیم
اجرتون با صاحب شعر

یاعلی
۲۲ خرداد ۹۲ ، ۲۰:۳۷ قیام برای الله
سلام علی جان شدیدا تو وبلاگت از تفکر رهبری دفاع کن و مطلب بنویس-از گفتمان جلیلی هم همینطور وظیفه ماست

پاسخ:
پاسخ:
سلام

چشم
ها سلام خوبی ؟
هنوز که زنده ای؟!!
پست قبلیت رو که دیدم اولش فکر کردم برا سعید جلیلی نوشتی و لی آخرش
بابا غصه نخور تو هم ی روز شهید میشی(بر وزن تو هم ی روز دکتر میشی!!!)
جدی خواب دیدی؟بیخیال بابا تو دیگه کی هستی اگه واقعی باشه از این به بعد باید پز بدیم که رفیقمون خواب شهادت می بینه.خودمون رو عشقه!
/سعید جلیلی:ما هم همان چیزی را داریم که آنها دارند اما مزیت های نسبی را می توان براساس ظرفیت های بومی خودمان بسازیم.
در دوران جنگ همان تیپ و لشکر که در عراق بود ما هم داشتیم ولی در لشکر عراق، فرمانده خود می نشست و به سربازش می گفت برو جلو اما در لشکر ما فرمانده خود جلو می رفت و به سربازش می گفت بیا این فرق بین لشکر ما با لشکر عراق بود.

دشمن رو باید از دور دید رو ببین:http://bachehayeghalam.ir/go.php?vid=29193&_t_=1371095886890

پاسخ:
پاسخ:
سلام ممد جون
آره دادا
متاسفانه هنوز زنده ایم

حیف که فقط خواب بود.

کاش صادقه بود رویایم

یاعلی
۲۴ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۳۳ خادم الحسین (ع)
سلام

ای چشمه نور، انشعاباتت کو؟
ای خانه ات آبــاد، خراباتـــت کو؟
در شهر نشانه ای ز تبلیغ تو نیست!
ای عشق، ستــــــــاد انتخـــاباتت کو؟

یا علی
التماس دعا

پاسخ:
پاسخ:
اینجا دل شیعیان ستادست برایش...

یاعلی
نفرین به این تباهی !این لحظه های تکرار

یک استکان چای و سیگار پشت سیگار

با سفره های ممتد دستی به رخ کشیدن

تصویر عکس قلبی بر روی قلب دیوار

افسوس لحظه ها را با هر بهانه خوردن

وانگه به این زمانه لیچار پشت لیچار



پاسخ:
پاسخ:
سلام داداش

سیگار پشت سیگار
لیچار پشت لیچار.....

وبت زیبا بود

یاعلی
۲۷ خرداد ۹۲ ، ۱۳:۱۸ اینجا ستاره ای تنهاست
التماس دعـــــــــــــا...


سلام
بروزم!
یا حق

پاسخ:
پاسخ:
سلام

محتاجیم داداش

ما دیگه روز و شبمون یکی شده! خوش بحال ما که به روزید

یاعلی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">