مردی به نام شقایق

ای دل نگفتمت نرو از راه عاشقی / رفتی بسوز کین همه آتش سزای توست...

مردی به نام شقایق

ای دل نگفتمت نرو از راه عاشقی / رفتی بسوز کین همه آتش سزای توست...

مردی به نام شقایق

از درد سخن گفتن و از درد شنیدن
با مردم بی درد ندانی که چه دردیست!

***

شقایق وحشی آزاده است و تعلقی ندارد.

در دشتهای دور، لابه‌لای سنگها می‌روید و به آب باران قناعت دارد

تا همواره تشنه باشد و بسوزد.

داغدار است و گلبرگهای سرخش را نیز گویا به خون آغشته‌اند.

شهید نیز آزاده است و فارغ، قانع، تشنه، سوخته دل و داغدار و غلطیده در خون

اما میان این دو چه نسبتی است؟

*******
اگرچه برگهایی زرد دارند
و در دل شعله هایی سرد دارند
کسی اما نمیفهمد که یک عمر
"شقایق"ها دلی پر درد دارند...
******
به ظاهر مرد:.متاهل:.
کارشناسی مهندسی شیمی
ارشد مهندسی هسته ای
صنعتی اصفهان:.

مدیر مهندسی یه پتروشیمی تو جنوب کشور فعلا!:.
متاسفانه ساکن تهران!

فقط حسین...
همین.

طبقه بندی موضوعی

کلمات کلیدی

بایگانی

پربیننده ترین مطالب

محبوب ترین مطالب

آخرین نظرات

پیوندها

حسییییییییین آآآآآآراااااااام جاااااااانم....

دوشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۲، ۰۲:۱۰ ب.ظ

آنهایی که اهل محفل و هیئت باشند باید با این ذکر "حسین آرام جانم" که چند سالی است برسر زبان هاست؛ خاطره های زیادی داشته باشند...

برای من این جور اتفاق ها هیچ وقت ساده نیست و همیشه تا مدتی ذهنم را درگیر می کند.

ظاهرش را که نگاه می کنم؛ توی  چینش این سه تا کلمه کنار هم، نه اتفاق شاعرانه ای افتاده نه فراهنجاری رخ داده نه اثری از شگردهای بیانی و زبانی به چشم می خورد و نه آن چنان هنری خرج شده که بخواهد چنین نتیجه و التذاذی داشته باشد ...

اما بارها و بارها و بارها دیده ام که چطور این سه تا کلمه؛ دل هایی را شعله ور کرده و محفلی را به آتش کشیده...

کاری به ادامه ی این سه تا کلمه ندارم...

کاری به "حسین روح و روانم" و "حسین دورت بگردم" و اینها ندارم...

همه ی اتفاق ها توی همین "حسین آرام جانم" می افتد...

بیشتر که این سه تا کلمه را باخودم تکرار می کنم احساس می کنم یک جایی پشت این کلمه ها باید یک پارادکس باشد...

نه از جنس پارادکس های شاعرانه...

شاید یک چیزی بالاتر...

باز هم که تکرارشان می کنم می بینم هم پارادکس است هم حس امیزی .

اما این حواس پنج گانه نیستند که با هم آمیخته می شوند...

دوباره تکرار می کنم: "حسین آرام جانم"

این پاردکس و این حس امیزی نه توی این کلمه ها که دارد توی دل من اتفاق می افتد...

مثلاَ توی "با دوست پریشانم و بی دوست پریشان" دلنشینی و التذاذ هنری این مصرع به خاطر تداعی حس پریشانی ست که هم با دوست هست و هم بی دوست؛

اما واژه ها از سنخی نیستند که حس پریشانی را به تو منتقل کنند.

باید خودت آن را تصور کنی و خلق کنی. باید بروی سراغ صندوقچه ی خاطرات و تجربه های شخصی ...

باید با دوست بودن ها و بی دوست بودن های خودت را مرور کنی...

حکایت " حسین آرام جانم" اما حکایت دیگری ست...

وقتی "حسین" را می گویی یک جور بی قراری به تو دست می دهد و تو همان موقع داری می گویی

"آرام جانم"...

این بی قراری را خودت با تمام وجود حس می کنی .

انگار بی قرار کسی می شوی که فقط او می تواند بی قراری ات را آرام کند...

این آرامش را هم با تمام وجود حس می کنی.

بعد این حس بی قراری و این حس آرامش انگار توی دلت چنگ می اندازند...

تشبیه نارسا و کوچکی ست اما مثل وقتی می شود که توی جاده از سربالایی های کوچک بالا و پایین می روی هم لذت دارد و هم دلهره...


اصلاً همه ی اتفاق ها توی همین کلمه ی حسین است...

هم زمان که تو را بیقرار می کند آرام می کند...

هم زمان که تو را آرام می کند بیقرار می کند...



پ.ن:

فما احلی اسمائکم...*

در نامت حلاوتی است

و در تکرار نامت

حلاوتی دیگر...

 

حسین

حسین

حسین


حتی بیشتر...

۹۲/۰۳/۱۳ موافقین ۰ مخالفین ۰
مردی به نام شقایق

نظرات  (۱۰)

فقط حسین...
یا علی مددی

پاسخ:
پاسخ:
فقط حسین...
«آن نقطه که زیر باء بسم الله است *** آن راهنمای کل خلق الله است»
«گنجیده در آن نقطه تمام قرآن *** آن خال لب علی ولی الله است»
یا علی

پاسخ:
پاسخ:
سلام

به به به

ماشا الله

من بخال لبت ای دوست...

سر و جانم فدای علی

یاعلی
اللهم صَلِّ علی المُعَذَّبِ فی قَعْرِ السُّجون
خدایا! درود بفرست بر شکنجه شده در قعر زندان‏ها و تاریکی چاه‏ها
ظُلَمِ الْمَطامیرِ ذی السّاقِ الْمَرضُوضِ بِحِلَقِ القُیُود
همو که ساق پای نازنینش بر اثر حلقه‏هایِ زنجیر کوبیده شده بود
ما که نمی فهمیم، این ها شده عادت زبان که البته اگر همین هم شده باشد
یا باب الحوائج، شما را بر زنجیر هایی که گواه غربت تو اند
زنجیر دلمان را از ولایتت نگسل ...
یا امام موسی کاظم

پاسخ:
پاسخ:
سلام

یا باب الحوائج
یا موسی ابن جعفر...

از گوشه ی زندان...
+ صدای حمید علیمی
سلام..
وبلاگ قشنگی داری ولی گرافیکش نظرمو نگرفت
پست هاتم خوب بود سعی کن مطلالبو از خودت بنویسی..
من ی چت روم دارم..وبلاگ هارو دونه دونه میرم نظر میزارم
خوش حال میشم اونجا با هم بحرفیم از این گذشته با بقیه هم میتونی بحرفی...
خوب سرتو درد آوردم دیگه..خواستی بیا

پاسخ:
پاسخ:
سلام
جانم؟!
عوض میکنم براتون جییییییییگر!
دیگه چی؟!
از خودم بنویسم؟!
رو چشمم؟!
دیگه چی؟!

چت؟

خوردنیه یا پوشیدنی؟

حالا چند هست قیمتش؟
۱۸ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۲۸ اینجا ستاره ای تنهاست
تا حسین داریم بی تردید اهل عزتیم
شیعه با عشق حسین احساس لذت میکند...

«السلام علیک یا ابا عبدالله»


(شعری که گذاشتید بسیار زیبا بود،ممنون
مصرع هاش خط به خط از جنس همان نگفتن هاست..
اجازه استفاده در وبم را دارم؟)

پاسخ:
پاسخ:
سلام

آره والا...

حتی با نام حسین احساس لذت میکند...

اختیار دارید

اکپی مطالب این وبلاگ حتی بدون ذکر نام منبع و نویسنده نه تنها هیچ اشکالی نداره بلکه خیلی هم باعث خوشالی میشه

موفق باشید و سربلند

یاعلی
۱۸ خرداد ۹۲ ، ۲۱:۰۳ اینجا ستاره ای تنهاست
ممنون
اجرکم عند الله

پاسخ:
پاسخ:
یاعلی
فما احلی اسمائکم...

پاسخ:
پاسخ:
احلی من العسل...
سلام علی جان خیلی از شعری ه برام فرستادی استفاده کردم

پاسخ:
پاسخ:
علیک سلام

الحمدلله...

روزی خودتون بوده

ما حتی وسیله هم نبودیم

یاعلی
۲۱ تیر ۹۲ ، ۰۶:۵۱ یار وبلاگ شما
چند باره میام به وبلاگت امار بازدید وبلاگتو دیدیم خیلی کمه تعداد نظراتی هم که درای بازم کمه . در سایت من چندین نرم افزار افزایش بازدید وبلاگ و نرم افزارهای ارسال نظر به وبلاگها هست که میتونی بیای دانلود کنی و امار وبلاگتو به روزی صد هزار بازدید و تعداد نظراتتو رو هم به روزی هزار نظر برسونی آدرس سایت من در زیر هست بیا زود منتظرم دوست عزیز

http://plink.ir/akuf

سایت من روزانه 700 هزار بازدید داره بیا ببین وبلاگ تو هم میتونه مثل سایت من بازدیدش صدها هزار شه

پاسخ:
پاسخ:
سلام

همین تعداد کم هم از سرمون زیاده!

شرمنده ایم که با این حرفامون وقت بقیه رو میگیریم

نیازی به این چیزا ندارم.

زززززت زیاد
حسین جان
دارم توبه میکنم به خاطر کربلاهایی که امدم...
مددی مولا
پاسخ:
ز هر چه غیر یار استغفرالله

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">