ماهی... آب...
چهارشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۹:۵۸ ق.ظ
علم می گوید
ماهی به خاطر دور شدن از آب ،
به دلایل طبیعی ، می میرد .
اما هر کس یک بار بالا و پایین پریدن ماهی را دیده باشد ،
تصدیق می کند که ماهی از بی آبی به دلیل طبیعی نمی میرد .
ماهی به خاطر آب
خودش را می کشد .
ارمیا
پ.ن:
حضرت محبوب
یادت هست نوشتم:
(چقدر سخت است
ماهی کوچک
دچار آبی بی کران باشد) ؟
اگر یک لحظه هم خدا نکرده
در اقیانوس آغوشت نباشم
خودم را میکشم ها...
آنوقت خونم می افتد گردنت...
خونم حلالت آقا...
ولی
بگذار همین جا
میان این امواج خروشان آرامش بخش بمانم...
یک لحظه دوریت از مرگ بدتر است...
به خدا بدتر است...
این را از حضرت ماه شنیدم...
مخواه ماهی تو روی خاک جان بدهد
چگونه زنده بمانم بدون دریا من؟!...
پ.ن2:
به خودم که فکر می کنم
همه جور به تو ختم می شود!
و ختم می شود به خدا
وقتی به تو فکر می کنم!
۹۲/۰۱/۱۴
من خودم الان در ایام ماه محرّم که نمى توانم روضه بروم، چون آن احساس و عشقى که در دل هر شیعه هست و دلش مى خواهد در عزادارى شرکت کند، لذا من این را با خواندن «نفس المهموم» حاج شیخ عباس قمى(11) - که یک کتاب عربى است - اشباع مى کنم؛ این خودش گریه آور است و براى من کار چند نفر روضه خوان را میکند. حتماً لازم نیست که عزادارى به همان شکل سنتىِ روضه خوانى باشد که اولش چیزى مى خوانند و بعد هم احیاناً آخرش دمى مى گیرند و سینه اى مى زنند؛ نه، شرح حال را بیان کنید؛ مثلاً یک نفر با بیان خوب و لحن محزونى، وضع زندان رفتن حضرت موسى بن جعفر را بیان کند؛ حوادث تلخ زندان را بیان کند؛ بعد شهادت حضرت را بیان کند؛ بعد مراسم تشییع را بیان کند؛ در این صورت هر کس که آنجا نشسته باشد، دلش نرم مى شود. "
به نظرت این صحبتا از کیه؟حاجی پس این کارای ما تو عزادری ها که تقریبا همیشه شور هست و سینه زنی و....
نگفتم فقط برا آگاهیت بلکه جواب شبهه ذهنییم رو هم بدی
سلام
تو وبت جواب دادم داداش
یاعلی