مردی به نام شقایق

ای دل نگفتمت نرو از راه عاشقی / رفتی بسوز کین همه آتش سزای توست...

مردی به نام شقایق

ای دل نگفتمت نرو از راه عاشقی / رفتی بسوز کین همه آتش سزای توست...

مردی به نام شقایق

از درد سخن گفتن و از درد شنیدن
با مردم بی درد ندانی که چه دردیست!

***

شقایق وحشی آزاده است و تعلقی ندارد.

در دشتهای دور، لابه‌لای سنگها می‌روید و به آب باران قناعت دارد

تا همواره تشنه باشد و بسوزد.

داغدار است و گلبرگهای سرخش را نیز گویا به خون آغشته‌اند.

شهید نیز آزاده است و فارغ، قانع، تشنه، سوخته دل و داغدار و غلطیده در خون

اما میان این دو چه نسبتی است؟

*******
اگرچه برگهایی زرد دارند
و در دل شعله هایی سرد دارند
کسی اما نمیفهمد که یک عمر
"شقایق"ها دلی پر درد دارند...
******
به ظاهر مرد:.متاهل:.
کارشناسی مهندسی شیمی
ارشد مهندسی هسته ای
صنعتی اصفهان:.

مدیر مهندسی یه پتروشیمی تو جنوب کشور فعلا!:.
متاسفانه ساکن تهران!

فقط حسین...
همین.

طبقه بندی موضوعی

کلمات کلیدی

بایگانی

پربیننده ترین مطالب

محبوب ترین مطالب

آخرین نظرات

پیوندها

سلام


تقریبا از یه ماه و نیم پیش که درگیر بیمارستان و کارهای حسین آقا بودیم و صابخونه زنگ زد که باید خونه رو خالی کنین سر موعد قرارداد و میخوام خودم بیام بشینم، تا همین امروز تقریبا هر روز رفتم دنبال خونه! از همه بدتر هم تو ماه رمضون و زبون روزه بود...


چند تا نکته جالب داشت این دنبال خونه گشتن های بی نتیجه من امسال :)

خب من شهرهای مختلفی تو کشور زندگی کردم و با سیستم هاشون و فرهنگشون و نوع نگرششون آشنا شدم.

بروجن ویژگی های خاص خودش رو داشت

اول اینه که بنگاه های املاکش محله ای نیست و هر بنگاهی ممکنه از هر جای شهر خونه داشته باشه و این یعنی اینکه برای پیدا کردن خونه باید کل املاکی های شهر رو سر بزنی و چون سیستمشون کاملا سنتیه و دیوار(اپ یا سایت) هم در این شهر فعال نیست، ناچاری هر روز این کارو بکنی چون روزانه خونه های خوب برای اجاره میاد و همون روز هم میره :)))

نکته جالب بعدیش اینه که اینجا بشدت دوست دارن خونه هارو بزرگ بسازن و شما ممکنه خونه 120 متری پیدا کنین یک خوابه!!!! ینی یه اتاق خواب میسازن میشه توش فوتبال کرد با بچه ها ولی دو خوابش نمیکنن نمدونم چرا؟!!! این در حالیه که تهران حتی 60 متری هارو هم سعی میکنن دو خوابه در بیارن و این خودش برای منه بچه دار ینی حذف 40 درصد خونه های موجود!

نکته بعدی پارکینگه که بخاطر سرمای وحشتناک زمستون نمیشه بدون پارکینگ سر کرد و این یعنی حذف 30 درصد باقی موارد و فرصت ها!

نکته بعدی تا حدودی جدید بودن ساختمونه چون زن های ما اصولا تو تهران و اصفهان و اونم تو آپارتمان زندگی کردن و خونه های ویلایی و کابینت قدیمی و کف غیر سرامیک و اینا رو قبول ندارن و به همین منوال حدود 20 درصد باقی موارد و خونه های موجود هم پَر!

با یه حساب سر انگشتی تا الان حدود 90درصد فرصت های موجود برای ما حذف شده و فقط مونده 10 درصد!

و تازه اینجاست که ماجرا جذاب میشه ^_^


این 10 درصد باقیمونده هم حدود 5 درصدشون مورد پسند خانوم قرار نمیگیره (چون ایشون بیشتر وقتشو تو خونه میگذره ناچارا اولویت نظر ایشونه تو این مورد و زن ذلیل هم خودتونین :) ) 


اما اون 5 درصد آخر که مورد پسند قرار میگیره هم همشون با این سوال میان جلو که "چند نفرید و چند تا بچه دارید؟"

و برام جالب که اینجا اولین شهریه که براشون این مسئله اینقد مهمه و همیشه سوال میکنن که چند نفرید! و بعد از شنیدن پاسخ ما با یه لبخند ژکوند تو افق محو میشن ^_^


لذا الان در شرایطی هستیم که تا 10 روز دیگه باید خونه رو خالی کنیم با سه تا بچه کوچیک و کلی اساس و دست تنها تو شهر غریب و هنوز هم هیچ جایی پیدا نکردیم :))))



پ.ن:

باخانمان رو یادتونه؟ (پرین)

ما بی خانمانشونیم ^_^

مردی به نام شقایق
۲۶ خرداد ۹۸ ، ۱۰:۲۴ موافقین ۱۲ مخالفین ۲ ۲۸ نظر


بسم الله

و لله الحمد


حدود یک ماه پیش

خدای مهربان خانه ی مارا به عطر نام "حسین" مزین فرمود




پ.ن:

این روزها

صدایش که میزنم

دلم میلرزد

چه سِرِّ عظیمیست در این نام...

الله اکبر...



+

یا زهرا (س)

جسارت ما رو ببخشید که اسم عزیزان شمارو روی بچه هامون میذاریم

دلمون میخواد به هر طریقی عرض ادب و ارادت و اعلام محبت کنیم به شما و فرزندانتون.



++

لذتی ازین بالاتر نیست

که روزی هزار بار

تو خونه آدم بگن

"حسین جان"



+++

همه بچه هام فدات

حسین فاطمه...

مردی به نام شقایق
۱۸ خرداد ۹۸ ، ۱۶:۱۷ موافقین ۱۴ مخالفین ۰ ۴۸ نظر

بسم الله


مسواکشو زد

وضوشو گرفت

موهاشو شونه کرد

لباساشو پوشید

جوراباشو پاش کرد

انگشتر و ساعتشو انداخت

کیفش قرمزشم انداخت روی شونه اش

مقنعه یاسی اش رو سرش کرد

چادر گل گلیش رو هم سرش کرد

کتاب دعاشو گرفت دستش


انگار واقعا رفت مهمونی

پخش مستقیم حرم امام رئوف (ع)


از اول تا آخر دعا

تنها جمله ای که بلد بود رو زمزمه کرد:

سبحانک یا لااله الا انت

الغوث الغوث

خلصنا من النار یا رب...



پ.ن:

یا رازق طفل الصغیر

میدونم که این دستای کوچیکی که امسال سال اولی بود که به سمتت دراز شد رو خالی بر نمی گردونی...

میشه "ظهور" بزرگترین و سریعترین دعای برآورده شده ی بچه هام باشه؟



+

من هیچ...

من نگاه...


مردی به نام شقایق
۰۸ خرداد ۹۸ ، ۱۴:۱۴ موافقین ۲۳ مخالفین ۲ ۲۲ نظر

بنام اکرم الکرما



برکت نان بخاطر حسن است، شاطران از قدیم می گویند
تاجران بزرگ،صبح به صبح، زیر لب "یاکریم" می گویند

سائل از شرم در زدن بیگاه، خادم از خاکروبی درگاه
بی نیازند، من نمی گویم! آفتاب و نسیم می گویند

نه دری داری و نه دربانی، نه پس هفت پرده پنهانی
زائران حاجتی اگر دارند به خودت مستقیم می گویند

مرقد ساده ی تماشایی! با تمام وجود تنهایی
از تو با این وجود می ترسند! نرده های ضخیم می گویند

خواستی تا بخاطر زهرا نگذارند خلق پا اینجا
پس تو هم یک مدافع حرمی، عقل های سلیم می گویند


شعر از دوست عزیزم محمد حسن ملکیان


+

زندگیتون سراسر برکت :)

میلاد حضرت کریم مبارک


++

هر چی فکر میکنم اسم از اسم "حسن و حسین" قشنگ تر نیس تو دینا

اگه خدا بهم دو تا پسر بده حتما اسم یکیشون رو میذارم "حسن"

تو خونه هم هی صداش میکنم "حسن" جانم... تا دلم حال بیاد...

مردی به نام شقایق
۳۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۴۵ موافقین ۲۲ مخالفین ۰ ۲۱ نظر

+زهرا بیا عقب آجی...😏

آفرین...آفرین...😘

 بیا...بیا... خوبه. همین جا واسا🤔

صبر  کن تا بابا رفت سجده بدو بریم دوتایی بپریم روش!😲


-باسه... باسه...🤗😊😉


+ببین آجی من اول میپرم رو کمرش، تو هم سریع بپر رو گردنش😎

فقط باید زود بپریااااا... تا از سجده بلند نشده🤠


من:😲😳🥺😭


پ.ن:

در حد گروهکای تروریستی برنامه ریزی میکنن😂😂😂

مردی به نام شقایق
۲۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۰:۰۴ موافقین ۱۵ مخالفین ۰ ۲۰ نظر

سلام


این روزا همش یاد این قضیه می افتم و میخندم! ازون خنده ها که از گریه غم انگیزتر است.

واقعا موندم ایران با این همه آدم باهوش و بااستعداد، چه گناهی کرده که یه همچین ادم اح..ی باید بشه رئیس جمهورش! که همه کشور و منافعش رو حاضره فدای خودش و حزبش کنه

حالا ماجرای خنده دار این روزا چیه؟


یکی از دستااااااااااااوردهای خفن برجام این بود که ما میتونیم یه سری مواد هسته ای(مثه اورانیوم غنی شده و آب سنگین و...) رو تو بازارای جهانی بفروشیم! کلی هم بخاطر فروش چارکیلو مواد هسته ای تبلیغات و دست و جیغ و هورا راه انداختن!


حالا امریکا همین یه ذره فروش مواد رو هم که تو برجام به عنوان شوکولات تحویل عزیزان مذاکره کننده داده بود ازشون گرفته و ممنوعش کرده و همه مسیرها برای فروشش رو هم مسدود کرده!


بعد جناب پرزیدنت طی یه اقدام کاملا انقلابی زده دهن مهن آمریکا و اروپا و سایر قاره هارو یه جا آسفالت کرده و به عنوان حرکت متقابل و پاسخ درخور به آمریکا اعلام فرمودن ما دیگه موادمون رو نمیفروشیم اصن!!!

ینی هرچی از طنز قضیه بگیم بازم کمه :)))


النگوهات نشکنه خوشگلم با این اقدامات سخت و خشن و مواضع سنگینت؟!

 


+

آخه آدم ایییییییینقده نچسب و نفرت انگیز و حال بهم زن؟

مردی به نام شقایق
۲۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۰:۱۰ موافقین ۲۲ مخالفین ۰ ۴۵ نظر

سلام


از یه جایی به بعد

از یه سنی به بعد

دیگه برا خودت نیستی!

دیگه برا خودت زندگی نمیکنی!

دیگه دنبال ارزوهای خودت نیستی!

دیگه دغدغه خودت رو نداری!


خنده های یکی دیگه خوشحالت میکنه

گریه های یکی دیگه غمگینت میکنه


از یه جایی به بعد

رنگ همه چی عوض میشه


دقیقا از همون جایی که یه فرشته کوچولو بهت میگه بااابااا...



+

به بهونه تولد دختر ارشدم حنانه خانوم :)




++

این بالا رفتن عدد شمع روی کیک ها

بیشتر منو میترسونه :)


+++

ان شالله عاقبت بخیر بشن و بدرد اسلام و مملکت بخورن

مردی به نام شقایق
۰۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۹:۴۵ موافقین ۱۸ مخالفین ۰ ۳۶ نظر

بسم رب الشهدا والصدیقن



عمری به فکر مردمان شهر بودی

اما کسی حالا به فکر مادرت نیست

آسوده باش ای مرد از امشب که دیگر

حرف و حدیث هیچکس پشت سرت نیست


همسایه هایی که همیشه رسمشان بود

در طعنه ها از یکدگر سبقت بگیرند

حالا میایند آخر هفته سراغت

تا از مزارت هم شده ، حاجت بگیرند!


هربار از تکرار تهمت ها دلت سوخت

گفتی که باید مرد ، اهل درد باشد

رفتی که آنکس هم که بیزار است از تو

در خانه نانش گرم و آبش سرد باشد!


تو اهل بالا بودی از آغاز ای مرد

حیف است به پایین حواست بوده باشد

این زخمهای بی مهابایی که خوردی

شاید همان نان لباست بوده باشد!


با این همه در اوج خواهد ماند نامت

آنگونه که در آسمان شب ، ستاره

ای سبزپوشِ روسفیدِ خفته در خون

تو پرچم ایرانی اما پاره پاره


شعر از دوست خوبم میلاد حبیبی



پ.ن1:

میوندار هیئتمون بود.

کنار پرچم "نحن فداء للحسین" وایمیساد و ذکر میگفت.

محرما ذکر دو دمه با گریه میگفت.



پ.ن2:

بیشتر خانومهامون با هم صمیمی بودن.

خدا به همسر و مادرش صبر بده.

خدا فرزندش رو عاقبت به خیر کنه



پ.ن3:

دیروز برای تشییع اصفهان نبودم

ولی با تمام وجود به مردم این شهر افتخار کردم

خدا همتونو با شهدا محشور کنه

+

این لحظه قیمتش چند؟

مردی به نام شقایق
۲۸ بهمن ۹۷ ، ۱۰:۱۷ موافقین ۱۷ مخالفین ۰ ۲۶ نظر

سلام

 

میگم، اگه مردی با دیدن این کلیپ اشکش در بیاد احساساتیه؟

 

 

 
+
#حس_خوب_مهربانی
 
 
++
مردی به نام شقایق
۱۴ بهمن ۹۷ ، ۱۴:۴۲ موافقین ۱۴ مخالفین ۰ ۱۷ نظر


ظهری جمعه 

فقط میچِسبِد بری لبی آب

آ بریونو بیگیری و بِزنی بر بدن😍😋


اونم تو یه همچین مکانی😎


#اصفهان_شهر_زیبای_خدا


مردی به نام شقایق
۱۲ بهمن ۹۷ ، ۱۳:۰۸ موافقین ۶ مخالفین ۰ ۲۰ نظر