شنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۸، ۱۲:۳۱ ب.ظ
سلام و عرض ادب خدمت همه دوستان
کیه که ندونه یکی از اصلی ترین دلایل اختلافات زوجین و طلاق تو کشور ما متاسفانه منشا و ریشه اش مسائل جنسیه و چقدر آمار نارضایتی های جنسی متاسفانه در کشورمون بالاست! و یکی از دلایل تنوع گرایی و روابط از خارج از خانواده چه برای مردها چه زن ها در شرایط فعلی جامعه همین عدم رضایت جنسیه.
این مسئله دلایل متعدد و متنوعی داره که دو تا از اصلی تریناش به نظر حقیرِ کمترین ایناس:
1-عدم انتخاب مناسب شریک جنسی (عدم کفویت جنسی)=> قبل ازدواج
2-عدم آموزش مسائل جنسی (عدم مهارت جنسی کافی)=> قبل، حین و بعد از ازدواج
ان شاالله تو این پست قصد داریم در خصوص مورد 1 با هم صحبت و تبادل نظر کنیم البت بعد از گفتن چند نکته:
نکته اول: صحبت کردن در این خصوص بویژه در جامعه ما همیشه با حاشیه ها و نگاه ها و حرف و حدیث هایی همراه بوده و یکی از دلایل مشکلاتمون هم همینه که درباره این مسایل حیای نابجا بخرج میدیم و تهش این میشه که داریم تو سطح جامعه میبینیم!
لذا اجازه میخوام از دوستان عزیز و فرهیخته که در ادامه مطلب یکم بی پرده و صریح در این خصوص صحبت کنم. لذا دوستانی که حساس هستن و ممکنه این صحبتهارو حمل بر بی حیایی بنده و ترویج فلان و بهمان بدونن خواهش میکنم از مطالعه ادامه مطلب صرفنظر کنن.
نکته دوم: بنده صرفا مواردی که باهاشون مواجه شدم در دوستان و نزدیکان و یا از اساتیدم در حوزه روانشناسی و جامعه شناسی شنیدم و همچنین حاصل مطالعات و تجربیات خودم رو به اشتراک میذارم. مسلما وحی منزل نیست و جای اشکال هم داره. لذا علاوه بر اینکه خوشحال میشم از شنیدن نظراتتون و انتقاداتتون در این خصوص، خواهشم این هست که این پست رو همگی به عنوان مقدمه ای از مطالعات و بررسی های تکمیلی و کامل تر قرار بدیم و به هم کمک کنیم که رشد و تکامل بیشتری رو در این بعد از زندگی تجربه کنیم.
نکته سوم: طبق آموزه های دینی ادیان توحیدی، سکس و روابط جنسی (با اجازتون زین پس اسمش رو میخوام بذارم "عشق ورزی" که مفهوم بهتر و کامل تری داره) یکی از موهبت های خداوندیه و بسیار مقدس و ارزشمند توصیف شده. پس حرف زدن دربارش، بحث کردن، آموزش دیدن، مشورت کردن و ... نه تنها بد نیست! بلکه اگر در طول و راستای اهدافی که خدا برای این مسئله تعریف کرده باشه کاملا امری ثواب و موجب پاداشه.
لذا لازمه اون "حیای منفی" که در دین هم بکلی رد شده رو کنار بذاریم و این مباحث رو بیشتر از قبل تو جامعه مطرح کنیم و در این خصوص به هم کمک کنیم.
نکته چهارم: از طرف دیگه چه بخوایم چه نخوایم یکی از ارکان زندگی متاهلی همین مسئله اس که به عنوان یه چسب یا ملات میتونه آجرهای زندگی رو در کنار هم نگه داره و زندگی خونوادگی رو شکل و قوام بده.
پس مهمه. از مهم هم مهمتره. پس باید براش اهمیت قائل شد. باید برای یادگیریش و ارتقاش وقت گذاشت. هزینه کرد. مطالعه کرد. پیش متخصص رفت و قص علی هذا.
اینو یادتون باشه یکی از اولین سوالاتی که در مشاوره زوجین مشاورا میپرسن اینه که وضیعت عشق ورزیتون چطوره! بنظرتون چرا اینقدر مهمه این سوال که اول کار بررسی میشه قبل از چیزای دیگه؟
دوستان متاهل شاهدن که چقدر این مسئله در حل مسائل و برطرف کردن کدورت ها و تشنج های زندگی مهم و کاربردیه.
برای همین باید از قبل از ازدواج به فکرش بود و براش آموزش دید. لذا این پست بیشتر مخاطب عزیزان در آستانه ازدواج و انتخاب شریک زندگی هستن.
خب. اگر نکات بالا رو مطالعه فرمودید بریم ادامه مطلب که برسیم به اصل مطلب ^_^
(یه خواهش دیگه. دوستان اگه فکر میکنن این مدل پست ها رمز دار باشه حتما بهم اطلاع بدن. ممنونم)
مقدمه:
در بسیاری از جوامع، با توجه به اینکه تعریف خانواده و الزامات و محدودیت های پارتنر با جامعه ما متفاوته، نوع مواجهه با این مسئله و مشکلات ناشی از اون هم متفاوته.
برای مثال دوست آمریکن بنده میگفتن که ما از ابتدای نوجوانی (مثلا دوره راهنمایی ما) تو مدرسه آموزش های جنسی و جلوگیری بارداری و چگونگی ارتباط با جنس مخالف از نظر عاطفی و جنسی رو بصورت رسمی آموزش میبنیم. لوازم بهداشتی نظیر کاندوم و انواع قرص های جلوگیری هم همیشه در دسترس هست.
از طرف دیگه بسیاری از افراد در جوامع دیگه قبل از شروع زندگی مشترک با همسرشون عشق ورزی و رابطه جنسی با افراد دیگه رو امتحان کردن و همین باعث شده که به شناخت جنسی قابل قبولی از خودشون دست پیدا کنن. (بنده اصن تایید نمیکنما! صرفا توصیف میکنم )
لذا هنگام انتخاب همسر از زاویه جنسی، از پختگی بیشتری نسبت به ما و افراد جامعه ما برخوردارند.
هر چند که اونها هم دچار مشکلات دیگه ای هستن که در این مقال نمیگنجد :)
اما مسئله ما و جوونای ما چیه تو این جامعه؟
روی صحبت با جووناییه که قبل از ازدواج هیچ پارتنری ندارن و طبق آموزه های دینی و اجتماعی صرفا و صرفا میخوان مسئله عشق ورزی و روابط جنسی رو در چارچوب خانواده و همسرشون داشته باشن.
اما با توجه به اینکه هیچ شناختی از خودشون و جنس مقابلشون در این خصوص ندارن و کسی هم آموزشی در این خصوص بهشون نمیده، این پارامتر که یکی از مهمترین پارامترهای انتخاب همسر هست متاسفانه و متاسفانه و متاسفانه در اغلب موارد و اکثر افراد نادیده گرفته میشه، یا به دلیل جهل یا حیای منفی و بی مورد.
اصل مطلب:
اصلی ترین عامل در انتخاب همسر کفویت هست. این کفویت شاخه های متعددی داره از جمله:
- -کفویت اعتقادی
- -کفویت اخلاقی
- -کفویت اقتصادی
- -کفویت اجتماعی
- -کفویت خانوادگی
- -کفویت جنسی
- -کفویت ظاهری
و...
متاسفانه در روند انتخاب همسر در جوونای ما بسیاری از کفویت ها اصن بررسی هم نمیشه چه برسه به اینکه نتایجش نادیده گرفته بشه :)
اما چیزی که متداول هست بین خیلیا نادیده گرفتن کفویت جنسی طرف مقابل هست.
کفویت جنسی یعنی نگاه زوجین به امر مقدس عشق ورزی، تمایل زوجین به امر مقدس عشق ورزی، توانایی زوجین در امر مقدس عشق ورزی و مهارت هاشون در این زمینه به هم نزدیک باشه.
تمایل و توانایی جنسی(اینا دوتاس ها. با هم فرق داره!) مثه مزاج های جسمی میمونه که بین افراد مختلف و در دوره های سنی مختلف متفاوته. یه نفر طبع جسمی و فیزیکالش گرمه یه نفر دیگه سرده یه نفر دیگه معتدل. هر کدوم ازینا رژیم های غذایی مختلف و خصوصیات اخلاقی مختلفی دارن که تا حد زیادی ریشه در همین مزاجشون داره.
از نظر جنسی هم مزاج های افراد با هم کاملا متفاوته. یه نفر طبعش گرمه و هر روز و هر شب تمایل به رابطه جنسی داره. یه نفر هم طبعش سرده و بعضا ماهی یبار شاید هوس کنه شایدم نکنه حتی!
خب حالا در نظر بگیرید این دو نفر به دلایلی هم رو انتخاب کنن به عنوان همسر و این موضوع رو هم تو انتخابشون دخیل نکنن و بسلامتی و خوشی و مبارکی برن زیر یه سقف شبیه یکی از دوستان بنده. که ماجراشون رو خدمتتون به عنوان مثال عرض میکنم.
چند ماه بعد از عروسی که زندگی میره به سمت حالت عادیش و از اون حالت گذار اولیه خارج میشه، خانوم که طبعش گرمه مدام شبها شروع میکنه به رفتارهای تحریک آمیز برای جذب شوهرش و نشونه های آمادگی خودش رو ابراز میکنه به طرق مختلف!
لباس سکسی کوتاه میپوشه، آرایش میکنه، عطرهای فلان و بهمان استفاه میکنه، اتاق خواب رو آماده میکنه و شمع روشن میکنه و خلاصه کلی فضای عشقولانه مهیا میکنه. بعد با کلی ناز و عشوه زنونه چایی شربتی چیزی میاره برای آقا که مثلا سر صحبت باز بشه و اون آقا هم شرایط رو ببینه و کم کم متمایل بشه و خلاصه آماده بشه برای یه عشق ورزی لذت بخش.
اما چیزی که در نتیجه میبینه اینه که شوهره میخکوب شده به تلویزیون و فوتبال میبینه و چرق چرق تخمه میشکنه و اصن نگاهم نمیکنه! ته تهش چایی رو ورمیداره و مثه کرگدن هورت میکشه و میگه ممنون!
خانوم میاد دوباره کلی جلوش دلبری میکنه و این ور اون ور میره که لباس و آرایش و اینارو طرف ببینه اما زهی خیال باطل! جناب شوهر شوت تر ازین حرفاس!
خلاصه بهش برمیخوره و میخواد بره همه چیو برگردونه به حالت اول و لباساشم عوض کنه و بره بخوابه از روی ناامیدی اما به خشمش غلبه میکنه و میگه شاید حواسش نیست. بذار برم زبونی بهش بگم که فلانی من آماده ام و امشب دلم عشق ورزی میخواد!
تهش پا رو غرورش میذاره و میره به همسرش میگه و حدس میزنید چه جوابی میشنوه؟!!
"تو چقد شهوت پرستی زن! ما همین هفته پیش رابطه داشتیم! چه خبرته؟! شیطون تو وجودت رخنه کرده... آدم که نباید اینقد بنده شهوت باشه و..."
(مکالمات کاملا واقعی هستند)
دلیلش چیه؟ خانم طبعش گرمه ولی آقا خیر. این عیب نیست ولی تفاوت مهمیه! که منجر میشه به عیب بزرگی به نام اختلاف و کاهش آستانه تحمل همسر و شروع اختلافات ریز و تبدیل شدن اختلافات ریز به اختلافات بزرگ.
نتیجه اش این میشه که یه دختر پر انرژی خوشگل خوش زبون اجتماعی، تبدیل میشه به یه زن افسرده ی شلخته ی بی انگیزه ی بی انرژی. اونم طی یک سال!
ازون طرف آقا از رفتار زنش ناراضیه که این پرخاشگر شده و فلان شده و بهمان شده و با خانواده من نمیسازه و این صوبتا. ازون ورم خانوم از رفتار شوهرش ناراضیه و میگه همش سرش تو تلویزیونه و به من توجه نمیکنه و ازین صوبتا. حالا مشکل بعدی اینه که این دو عزیز دل توانایی و مهارت گفتگو و ریشه یابی مشکلات و حل مشکلات رو هم ندارن! روز بروز زندگیشون تلخ تر و پر تنش تر میشه. مشاور رو هم قبول ندارن و معتقدن که ما خودمون همه چیو بلدیم!
اختلافات تا جایی ادامه پیدا میکنه که کارشون میرسه به دادگاه و پاسگاه!
در حالیکه مشکل این زوج عزیز براحتی آب خوردن (بعد از کشمکش های زیاد البته) به مراجعه به یه مشاور کار بلد و یه سکسولوژیست خوب حل شد و بسرعت رضایت نسبی برگشت به زندگیشون. اما این اختلاف طبع جنسی همچنان براشون مشکل ساز هست.
مورد بعدی که یکی از اساتید برام گفتن، کیسی بود که خانوم شاکی بود از دست شوهرش بخاطر روابط ناهنجار جنسی! میگفت همسرم به پشه ماده هم رحم نمیکنه. تو خیابون که میریم زنی نیست که نیگاش نکنه. همش دنبال زنای دیگه و صیغه و این کاراس. بعضی وقتا خود ارضایی میکنه و خلاصه آنچه خوبان همه دارند در معظلات جنسی ایشون هم داره!
بعد از ریشه یابی که کرده بودن اون استاد روی هر دوتاشون نتیجه همین شده بود که سرد مزاجی خانوم و یه سری دیگه از رفتارای غلط جنسی مثه گروگان گیری عشق ورزی (ینی مثلا اگه فلان طلارو نخری از رابطه جنسی خبری نیست!!!) در برابر مردی که از نظر جنسی به شدت اکتیو و گرم مزاجه و عدم ایجاد تعادل بین این دو نفر موجب شده یه خونواده 5 نفری دچار مشکلات شدید بشدن و خونوادشون نابود بشه.
و صدها مثال دیگه که از نزدیک دیدم یا از اساتید شنیدم که اینجا امکان نقلش نیست.
خب با این تفاسیر باید چه کرد؟
ما تو دوره مجردی نه سیستم و اخلاق جنسی خودمون رو میشناسیم و نه میتونیم سیستم طرف مقابلمون رو بشناسیم. ته تهش میتونیم تمایلات خودمون رو بشناسیم که با توانایی ها متفاوته.
مثال خنده دارش سر یه کلاسی تو دوره نوجونی برای خود بنده پیش اومد. یه استاد اخلاقی میخواست تداخل نیازهارو مطرح کنه. گفت شما جوونا اگه سه روز غذا نخورید و از گشنگی در حد مرگ باشید، بعد یه دختر زیبا بدون لباس بیاد جلوتون اصن بهش توجهی میکنین؟ همه گفتن بَـــــــــــــــــــلــــــــــــــه. بعد گفت اگه مثلا یه هفته غذا نخورده باشین چی؟ توجه میکنید؟ دوباره همه گفتن بَـــــــــــــــــــلــــــــــــــه. گفت اگه یه ماه غذا نخورده باشین چی؟ بازم توجه میکنید؟
یکی از بچه ها گفت آقا اگه مرده هم باشیم و خاکمون کرده باشن یه دختر بیاد سر قبرمون بهش توجه میکنیم J))
به این میگن تمایل جنسی. ولی آیا تمایل جنسی با توانایی جنسی یکیه؟! خیر.
یکی از دوستان تو دوره مجردی به خنده تو شوخیای پسرونه میگفت من اگه زن بگیرم یه زنی میگیرم که هر شب پاکار باشه و هیچ وقت حوله هامون خشک نباشه و این صوبتا!!!
چند سال بعد از ازدواجش تو داروخونه 13 آبان رفتم به یکی از دوستان سر بزنم دیدم اونجاس داره التماس میکنه برا فلان قرص!
خلاصه کلی سر به سرش گذاشتیم و خندیدیم که فلانی تو که اینقد گرم بودی و هارت و پورت داشتی، چی شده حالا دنبال قرص تقویت جنسی هستی! گفت حاجی امونم بریده! بیچاره شدم. نمیدونستم این جوریه که. رفتم یه خانومی رو گرفتم از فلان شهر (معروف هستن یه گرم مزاجی). الان موندم و نمیتونم جوابگو باشم.
خلاصه اینکه بین تمایل و توانایی فرق هست.
اصولا در دوره مجردی هم امکان شناخت توانایی ها نیست و ته تهش طرف خیلی خود شناس باشه تمایلاتش رو میشناسه. تمایلات هم الزاما بیانگر توانایی ها و مهارت ها نیست.
پس راه حل چیه؟
باید کلا ایگنور کرد این قضیه و هم کفو بودن جنسی رو بی خیال شد و امید به خدا رفت جلو؟
مسلما نه!
باید قبل ازدواج حتما رفت سراغ روابط جنسی خارج از خانواده که تجربه و شناخت پیدا کرد؟
مسلما اینم نه
پس چی؟
والا از شما چه پنهون من خودمم تو جوابش موندم! ما و مردم ما و جامعه ما تو این موارد خیلی ضعیفیم متاسفانه. بهش اهمیت نمیدیم و برای همین هم کمتر بهش پرداخته شده. برای همین جواب متقنی براش نیست اما صرفا یه پیشنهاد میتونم در این خصوص بدم که به جواب قطعی کمک میکنه.
اونم مشاوره. یه مشاور دلسوز و کاربلد حین ازدواج که هر دو طرف بصورت جداگانه بررسی کنه و کفویت اخلاقی و خانوادگی و اعتقادی و البته جنسی رو بررسی کنه و کمک کنه به طرفین برای انتخاب.
مسلما این مشاوره باید در ابتدای کار باشه نه وقتی همه حرفا زده شده و هم دیگه رو هم پسندیدن و قرار مدار عقد و اینارو گذاشتن مهمونارم دعوت کردن اسم بچه هاشونم انتخاب کردن تازه میگن برای خالی نبودن عریضه (شایدم غریضه!) بریم مشاور! خب معلومه که دیگه حرف این مشاور مقبولیتی نداره براشون. لذا قبل از ایجاد وابستگی و علاقه و تو همون مراحل اول پیشنهاد میشه یه مشاور خوب و دلسوز و کاربلد که تجربه کافی و علم لازم رو داشته باشه (نه اینا که فقط فکر پول هستن یا صرفا فقط روحانی هستن یا تخصصشون زوجین نیست) پیدا کنید و یکی یکی دختر و پسر پیشش برن و در این خصوص هم سوال کنن و ازش بخوان که کفویت جنسی رو هم بررسی کنه.
البته راه های دیگه هم هست که فرد خودش بررسی کنه طرف مقابلش رو ولی اجراش بسیار سخت هست و ممکنه فرد دچار اشتباه بشه. برای همین یه فرد کاربلد که تخصص اینه این بررسی رو انجام بده نتیجه اش مطمئن تره.
جمع بندی و نتیجه گیری:
عشق ورزی، توانایی و مهارت های جنسی یکی از عوامل و ارکان ثبات زندگی مشترک هستن که عدم هماهنگی و هم کفوی در این زمینه یکی از عوامل اصلی مشاجرات و مشکلات زوجین در جامعه ماست. پس یکی از پارامترهایی هستن که نیاز به کفویت دارن. لذا هم کفو بودن در این زمینه هم حتما باید جزو پارامترهای بررسی شونده قرار بگیره. برای بررسی این پارامتر پیشنهاد میشه از یه مشاور متخصص و دلسوز در این زمینه کمک گرفته بشه.
+
ان شاالله که زندگیهاتون سر شار از عشق و عشق ورزی و لذت باشه به برکت نور خدا
ببخشید اگه طولانی بود ^_^
۹۸/۰۶/۳۰
۹
۰
پاسخ:
امیدوارم مفید باشه :)
پاسخ:
:)
پاسخ:
سلام
والا ازین دوستانی که طب سنتی بلدن باید پرسید
من همیشه اسمای اینارو با هم قاطی میکنم!
+
یکی از اصلی ترین دلایل ازدواج از انسانهای نخستین تا حالا همین بوده
به مرور هر چی کیفیت زندگی انسان تکامل پیدا کنه این مقوله هم تکامل پیدا کرده.
پاسخ:
سلام
اولا بسیار بسیار ممنونم بابت وقتی گذاشتید و نظری که لطف کردید.
برای آقایون هم راحت نیست چه برای خانومها. چون با مطرح کردنش بلافاصله طرف برچسب میخوره و ذهن طرف مقابلش هم منفی میشه نسبت بهش چون همونطور که گفتم هر دو طرف آگاهی مناسبی در این خصوص ندارن.
این وضعیت بخاطر حیای ذاتی و فشارهای اجتماعی به مراتب برای دختر خانومهای خوبمون بدتر و سخت تره.
تن ندادن به مشاوره معظل بعدی اجتماعی ما هست. وقتی میگیم برو مشاوره میگه من دیوونه ام؟!!! یا مگه من مشکلی دارم!؟! در حالیکه آدم مشاور میره برای اینکه به مشکل نخوره نه اینکه وقتی مشکل پیش اومد تازه بره سراغ مشاور(هرچند ماهی رو هر وقت بگیرن از آب میمیره)
+
پیشنهاد مکتوب کردن سوالات یکی از روش هایی هست که تو خواستگاری مطرحه و اتفاقا استقبال خوبی هم ازش شده (نه صرفا این سوالا. خیلی از سوالای دیگه که طرفین راحت نیستن حضوری بپرسن)
ولی بحث فقط مطرح کردن سوال نیست!
شما فرض کنید من یه مرد جوونم که رفتم خواستگاری. بعد فرض محال که دختری که خواستگاریش رفتم اینقد اپن مایند باشه که درباره سیستم جنسی من از من سوال بپرسه! نه اون میدونه چه سوالی باید بپرسه نه میدونم چی باید جواب بدم و نه هیچ کدوممون میدونیم از این سوال و ازین جواب باید چه نتیجه گیری ای بکنیم.
مثلا به من بگه شما گرم مزاجید یا سرد مزاج؟! خب چی باید بگم؟ من که سابقه زندگی مشترک نداشتم که!
اگه دو نفر قبلا زندگی مشترک داشتن و الان ازدواج دوم سومشونه راحت تر میتونن درباره این قضیه صحبت کنن.
مثه یه خانوم مطلقه که چند هفته پیش به خانومم مراجعه کرده بود برای ازدواج مجدد و خیلی راحت گفته بود بخاطر مشکلاتش تو زندگی اول اصن بالکل از رابطه جنسی متنفره! (درسته باید درمان بشه ولی حداقل اینقد خودشو میشناخت که در چه وضعیتیه)
++
من به این فکر میکنم که اگه دختر یا پسرم بعد ازدواج در این خصوص دچار مشکل بشن باید چه خاکی تو سرم بریزم؟
(مثل یکی از دوستان که خانوم به شدت گرم (ینی اینقد این خانوم هایپر انرژتیک هستن که اصن نمیشه باش معمولی برخورد کرد) ولی متاسفانه شوهرشون علاوه بر سرد مزاجی دچار مشکل فیزیکی هم هستن و اصن امکان رابطه جنسی ندارن.
متاسفانه زندگیشون از جهنم هم بدتره! یه عذاب همیشگی! یه مرگ تدریجی... یائسگی تو 38 سالگی! مشکلات روحی و عقده های وحشتناک... و از همه بدتر یه بچه که این وسط داره نابود میشه)
پاسخ:
بله
پیشنهاد جمع بندی ما هم همینه
+
یکی دیگه از رفقا اونجا کار میکرد
رفته بودم ببینمش هماهنگی کنیم برا اربعین کربلا چند سال پیش :)))
پاسخ:
always :)
پاسخ:
سلام
ممنونم از لطفتون و وقتی که گذاشتید.
رویه این پست بیشتر پیگیرانه بود برای همین روی صحبت با کسایی بود که در آستانه ازدواجن که این مطلب رو هم در نظر بگیرن و اهمیت بهش بدن و دربارش مطالعه کنن.
برای متاهلانی که آب از سرشون گذشته ان شاالله یه پست دیگه مفصل باید بنویسم و حسابی دربارش بحث کنیم ان شاالله :)
بله. بحث کشش و جاذبه و اینها که یکی از راهکارهای نزدیک شدن زوجین و ایجاد تعادل بینشون هست مال بعد از ازدواجه.
بحث ما اینه که قبل از ازدواج تا حد ممکن به یه شناخت نسبی از خودشون و طرف مقابلشون برسن و تا حد ممکن این نوع کفویت رو هم در نظر داشته باشن که در ادامه زندگی با یادگیری مهارت های عاطفی و عشق ورزی بقول شما بتونن اون جاذبه و کشش رو در هم ایجاد کنن و از با هم بودن لذت ببرن.
رضایت و علاقه ابتدائا برای کسی که تازه میخواد ازدواج کنه مبهمه. بیشتر برای کسایی هست که حداقلی یکی دو سالیه با هم زیر یه سقف زندگی کردن.
دقیقا همه اینهایی که میفرمایید جزو مهارت هایی که افراد در حین ازدواج و خصوصا به جد بعد از ازدواج باید روش کار کنن.
چرا که طبق فرمایش متینتون مهم ترین عضو جنسی انسان چه زن و چه مرد مغز یا ذهنش هست نه اندام جنسی!
ارگاسم هم یکی از اونهاست که بسیار پیچیده است خصوصا در خانومها و اونهایی که تجربه اش نمیکنن واقعا دچار مشکل میشن و اونهایی هم که به خوبی و مناسب تجربه اش میکنن به شدت انرژی و استقامتشون تو زندگی در برابر ناملایمات و مشکلات بیشتر میشه و خیلی خیلی بهتر از بقیه میتونن نقش پیونددهندگی زن رو در خانواده داشته باشن.
نکته آخر در تکمیل فرمایشاتتون این هست که عشق ورزی، سکس یا رابطه جنسی صرفا یه کار لذت بخش یا خالی کردن شهوت یا حتی جلوگیری از گناه نیست. ینی این نگاه حداقلی ترین نگاهیه که میشه بهش داشت.
در واقع سکس، عالی ترین حالت زن و مرد برای ابراز نهایت احساسات و عشق و علاقشون به هم هست. اونقدر زیاد که تو کلمات نمیگنجه و حتی نمیتونن توصیفش کنن.
برای همین هم بسیار تو زندگی تاثیر داره. تو آرامش زندگی تو آینده بچه ها تو حل مشکلات و خیلی چیزای دیگه.
و برای همینم هست که باید در نظر گرفتنش. براش آموزش دید. مطالعه کرد. هزینه کرد.
هم قبل ازدواج هم بعد ازدواج.
+
واقعا ممنونم بابت نکاتی که فرمودید و اینکه دوستان رو دعوت کردید به بسنده نکردن به این مطالب و مطالعه بیشتر ^_^
پاسخ:
میتونم قسم بخورم سراغ مشاور نرفتید
چون اگر واقعا مشاوری که پیشش رفتید مشاور بود ضرر نمیکردید.
بحث سر تعریف مشاوره که بین بنده و بعضی دوستان متفاوته.
هر کی از دانشگاه یه مدرک روانشناسی و یه مجوز دفتر مشاوره گرفت مشاور نیست! اینکه اسمش رو بذاریم مشاور باز هم طرف رو مشاور نمیکنه.
مشاور خوب پارامترهای مخصوص خودش رو داره
( هر چند مشاور هم مثل یه پزشک قرار نیست معجزه کنه! قراره با کمک خود فرد و با اطلاعات و تجربیات و هوشی که داره اول مشکل رو بخوبی درک کنه و بعد تلاش کنه برای ریشه یابی مشکل و بعد ارائه راه حل ها برای حل ریشه ای مسئله و در تمامی این مراحل نقش مشاور 20 الی 50 درصده و بقیه با خود فرده که این مشاوره براش کاربردی بشه)
چرا داریم مشاور متعهد دلسوز.
سخت میشه پیداشون کرد.
ولی اگر پیدا کنیم ارزش وقتی که برای پیدا کردنشون گذاشتیم رو داره :)
+
بحث توکل و توسل و این ها راس این مطلبه. ینی بصورت پیش فرض لحاظ شده برای همین اینجا تو بحث آورده نشده.
ما وقتی درباره یه قانون فیزیک صحبت میکنیم اصولا از فسلفه خلقت صحبت نمیکنیم و صرفا درباره همون قانون بحث میکنیم. چرا؟
چون پیش فرض هممون این هست که این قوانین رو خداوند سبحان ایجاد کرده و هممون قبولش داریم. برای همین تو بحث فیزیک بهش نمیپردازیم ولی تو فلسفه علم مثلا بهش میپردازیم.
اینجا هم همینجوریه :)
++
مطلبی که توسط خواننده های دقیق و فهیم رو هوا بره رو به مراتب بیشتر از مونولوگی که همه تایید کنن دوست دارم ^_^
پاسخ:
سلام
دقیقا نمونه ی این رو بنده هم دیدم.
خانمی که بسیار گرم مزاجه و اصن آتیشش تو رفتارای معمولیش هم پیداس و شوهری که اصن مردونگی (منظورم از منظر جنسی هست) نداره
تمام زندگیش شده زجر کشیدن.
ایشون میگفت اگر شوهر نداشتم یک دهم این هم اذیت نمیشدم. میگفتم ندارم!
ولی الان دارم و ندارم اون چیزی رو که میخوام!
شوهر دارم و آرامش ندارم.
همین که میاد تو اتاق و رو تخت میخوابه عذاب میکشم تا صح که گورشو گم کنه بره سر کار!
لذا من همیشه به دوستان گفتم مجرد موندن به مراتب ضررش کمتر از ازدواج اشتباهه! (نظر شخصیم هست البته!)
+
امان از این محذورات فرهنگی که بیچاره کرده مردم رو (منظورم اون بخشای منفی خود دربیاری بین مردمه)
پاسخ:
سلام
ممنونم سرکار خانم. معترفم که کامنت سرکار علیه از خود مطلب مفید تر و کاربرد تر بود :))
+
یه پیشنهاد و روش خوبی که میشه بصورت غیر مستقیم به کفویت جنسی پی برد همین روشی هست که شما پیشنهاد دادید و بحث طبع شناسی جمسی و ذهنی هست.
++
بابت معرفی کتابها و مراکز و کلا سرنخ هایی که لطف کردید بسیار ممنونم
خدا خیرتون بده
دوستان حتما استفاده کافی خواهند کرد
پاسخ:
سلام
دقیقا بحثی که مطرح کردیم همینه. نمیشه کسی که کاملا سرد مزاجه رو یهویی و به راحتی گرم مزاج کرد. یا نشدنیه یا خیلی سخته!
برای همین پیشنهاد کردیم بین بقیه پارامترهای مورد بررسی و کفویت ها این یکی هم بررسی بشه که اگه اختلاف خیلی زیاده یا طرفین بدونن و براش راه حل در نظر بگیرن یا اگه براشون واقعا مهمه (که بنظرم برای همه هست) قبل ازینکه دلبسته بشن بی خیال بشن.
بله با این بخش فرمایشتون کاملا موافقم:
به نظرم مثل باقی موضوعات مهم ازدواج، شما هر چقدر هم قبل از ازدواج، تحقیق کنی و تلاش کنی ممکنه نتوانی دقیق نتیجه بگیری و اونی که می خواهی نشه و باز با مشکل مواجه بشی.... نباید اجازه داد این مشکل بشه اصل! و همه چیز رو تحت تاثیر قرار بده...
+
نکته ای که هست تلاش طرفین برای حل مسئله اس (که پیشنیازش به رسمیت شناختن اهمیت این مسئله و درک مشکل هست)
اکثر مشکلات جنسی زوجین قابل درمان هست. اونایی که سر منشا فیزیکال داره با عمل جراحی و دارو و متدهای پزشکی اونهایی هم منشا سایکولوجیکال داره با مشاوره و سکستراپی و یادگیری مهارت های مرتبط. اونایی هم که سر منشا مزاجی داره تا حدی با بحثای تغذیه و تقویتی و اینها قابل تعدیل هست.
نکته مهمش طبق فرمایش سرکار این هست که طرفین غرور رو کنار بذارن و برای بهتر شدن زندگیشون که حاصل بهتر شدن عشق ورزیشون هست اقدام کنن. برن دنبال مشکل و حل مشکل.
تجربه نشون داده اکثر کسایی که واقعا دنبال حل مشکلشون هستن میتونن تاحد زیادی یا حلش کنن یا تعدیلش کنن که لازمه اش همون سازگاری و صبوری هست که فرمودید.
++
بسیار متشکرم بابت نکات کاربردی و مفیدی که فرمودید.
الحق استفاده کردیم.
خیر ببینین :)
پاسخ:
نه داداش ایران نیستم🤠
صدای منو میشنوید از
کالیفرنیا آمریکا
سلامتی سینگلا
هفتادیا شصتیا😂😂😂
+
خدایی اسکار ربط دادن بی ربط ترین چیزا هم تعلق میگیره به شما :)
پاسخ:
علیکم السلام
امان از بعضی بی ظرفیتی های ما و جامعه ما!
متاسفانه خیلی فاصله داریم از اونچه که باید باشیم.
خیلی چیزارو بیخودی تابو کردن تو جامعه در حالیکه تو اسلام خیلی عادی برخورد شده باهاش.
مثلا تو جامعه ما اگه یه خانومی از یه آقایی خوشش بیاد و بخواد مطرح کنه موضوع رو و پیشنهاد بده برای ازدواج واویلاس!!! ینی وایلاها!
متاسفانه با یه سری فرهنگ هامون ظلم کردیم به خانوما و متعاقبا به آقایون!
+
این مسائل هم مثل بقیه مسائلی که تو خاستگاری و شناخت و ازدواج مطرح میشه باید با ظرافت و هنرمندی خاص و غالبا هم بصورت غیر مستقیم بیان بشه.
اون بحث مشاور صرفا یکم بهبود میده وضعیت رو. متقن و کاملا ممکنه حل نکنه ولی خب اگه نمیتونیم 100 درصد یه چیزی رو بدست بیاریم،حداقل 100 درصدش رو از دست ندیم!
اگه نمیتونیم کامل تشخیص بدیم، حداقل از کسی که 20 درصد ممکنه تشخیص بده کمک بگیریم. بازم بهتر از صفره. نیست؟
++
حتما دعاگو هستیم.
شما هم دعا بفرمایید
پاسخ:
سلام و عرض ادب
بله
حتی شاید لازم باشه علمایی که تخصص دارن تو این قضیه روش ها و راهکارهای علمی و چک لیست هایی که مشخص کننده مزاج جنسی فرد هست رو طراحی کنن. عین همون چک لیستها و آزمون هایی که تو کتابهای مرجع روانشناسی هست و بسیار هم مورد استفاده و البته در حال اصلاح و تکمیل.
متاسفانه محتوای آموزشی تو این زمینه تو کشور ما به دلایلی که اصن منطقی نیستن بسیار ضعیفه!
سیستم حاکمیتی و برنامه ریزی ما حاضره سالانه میلیاردها هزینه کنه برای طلاق و تبعاتش و خیلی چیزای دیگه ولی برای اموزش که میتونه بسیاری از مشکلات اجتماعی رو پیشگیری و درمان کنه هزینه ای نکنه.
چی بگیم والا.
دلمون خونه برای این نسل هایی که یکی یکی دارن تو کشور از بین میرن بخاطر مشکلات سیستمی و حاکمیتی...
پاسخ:
سلام
ما اصلا نگفتیم مستقیم پرسیده بشن! چون ممکنه همونطور که بعضی دوستان به درستی اشاره کردن موجب سوء برداشت بشه
ببینید هیچ دو نفری از نظر ایمان و اخلاق کاملا اوکی نیستن. بالاخره با هم تفاوت دارن. تو بحث کفویت جنسی هم همینطور. هیچ دو نفری عین هم نیستن ولی همینطور که در بحث اخلاق و ایمان سعی میشه تلورانس قابل قبول تفاوت در نظر گرفته بشه تو این بحث هم همینطور.
هر چی نزدیک تر باشن بهتره. بعد از ازدواج با همین مواردی که فرمودید مثه آموزش ها و کسب مهارت ها و گفتگو ها و ... این فاصله رو سعی میکنن کم تر و کم تر کنن و به هم نزدیک تر بشن.
بحث این مطلب این بود که این قضیه رو در نظر داشته باشین و سعی کنین خیلی هم دور نباشین که بعد نشه با مهارت ها و تغذیه و اصلاح مزاج و اینا تعادل ایجاد کرد. و بعد از ازدواج هم بدونید یکی از ارکان زندگی اینه پس باید برایب بهبودش وقت گذاشت و هزینه کرد و اهمیت قایل شد.
اولویتش برای افراد مختلف متفاوته.
مردی که خیلی گرمه و با همسری ازدواج میکنه که نمیتونه نیازهاش رو پاسخگو باشه احتمال انحرافش بیشتر از بقیه اس (نمیگم حق داره منحرف بشه ها!) لذا اولویتش هم براش بالاتره
برای یکی نه. خیلی نیاز نداره خب میتونه کنار بیاد لذا اولویتش میاد پایین تر.
پاسخ:
علیکم السلام
ممنونم از بذل محبتتون.
این مسئله روی همه چی تاثیر داره! از سلامت جسمی و روحی تا حتی زیبایی خصوصا تو خانوما. علاوه بر این عاملیه برای حل و گذشتن بسیاری از مشکلات تو زندگی. عامل آرامش دهنده زن و شوهر. عامل بالاترین سطح ابراز علاقه زن و شوهر و خیلی چیزای دیگه.
پیشنهادتون منطقیه.
چند تا بررسی انجام بشه خیلی بهتره بشرطی نتایج متضاد نباشه و طرف گیج بشه کلا :)
پاسخ:
اگه همچین استادی پیدا بشه که بتونن درست و علمی تشخیص بدن اتفاقا راهکار بسیار خوبیه
هم مستقیم عنوان نشده
هم توسط یه متخصص بررسی شده
+
ماشالا به این دوستان زرنگ :)))
پاسخ:
اقتضا هست مسلما ولی خب مخاطبین وبلاگ ها از طیف ها و نگرش های مختلف هستن.
بعضیا عنوان کردن که این مسائل خصوصا با مثالهایی که زده شده شاید برای بعضیا مناسب نباشه بعضیا هم معتقدن به دور از حیاست (بنده نظر شخصیم خلاف این دسته از عزیزان هست)
+
والا تو وضعیت جامعه امروز دیگه گرم و سرد، مجرد و متاهل، زن و مرد، پیر و جوون، همه و همه در معرض خطرن و اگه خدا یاریشون نکنه نمیتونن خودشون رو حفظ کنن.
خدا حیا و غیرت رو به جامعمون برگردونه ان شاالله...
پاسخ:
سلام
خداوکیلی هست :)))
قبول دارم
ولی چه باید کرد؟
ضعیفیم دیگه! باید این ضعف رو قبول کنیم و بریم دنبال تقویتش.
یه بخشیش دست من و شماست
یه بخش هم دست برنامه ریزان مدیران بالا دستی و حاکمیتی (که خوابن و باید با لگد بیدارشون کنیم)
پاسخ:
سلام
ما اصن نگفتیم تو جلسه اول بپرسه کسی! حتی نگفتیم بپرسه کسی!
گفتیم این کفویت رو هم مد نظر داشته باشن عزیزان
مهمه. تاثیر گذاره.
لذا باید تو محاسبات و بررسی ها در نظرش گرفت.
+
یه جاهایی با هم مرتبط میشن.
ینی اگه کسی تمایلش زیاد بود الزاما تواناییش زیاد نیست.
ولی اگه تمایلش کم بود ممکنه تواناییش هم کم باشه. نیازش هم کم باشه.
این در خصوص افراد عادی هستا!
اونایی که دوچار مشکلات روانی خصوصا در دوران کودکی میشن بحثشون جداس.
برای مثال خانمی مراجعه کرده بود به خانومم سنشون حدود 45-50
ایشون میخواست ازدواج مجدد کنه چون از همسرش جدا شده بود و شاید باورتون نشه صرفا بخاطر همین رابطه جنسی منصرف شد از ازدواج!!!
ینی گفته بود به شدت متنفرم از رابطه جنسی و حتی فکر کردن بهش!
چرا؟
چون ایشون رو 11 سالگی به یه آدم 28 ساله تو روستاشون شوهر داده بودن و طرف هم با کمربند این بنده خدارو میزده و به زور باهاش سکس میکرده. با یه بچه 11 12 ساله!!!
این شده که طی 10 سالی که با این فرد زندگی میکرده همیشه متنفر بوده از رابطه. حالا هم که مدتهاست جدا شده از رابطه جنسی و کلا از مردها متنفره!
منظور ما این مدل افراد نیستن.
++
بله واقعا مشاور خوب خیلی کمه و سخته پیدا کردنشون ولی می ارزه تلاش کنیم واسه پیدا کردنشون.
میتونیم به هم معرفی کنیم ولی مشاور هم مثه دکتره.
ممکنه برای من جواب خوبی داشته باشه و نتیجه گرفته باشم ولی به شما که معرفی کنم نتیجه مطلوبی نداشته باشه
پاسخ:
سلام
خاک بر سری نیس که! اتفاقا بسیار مقدس و خوبه :)))
شناخت مزاج جسمی خیلی میتونه به مزاج شناسی جنسی کمک کنه ولی باید حواسمون باشه الزاما اینها با هم منطبق نیستن.
یکی از افرای که بنده در جریان مشکلشون بودم اتفاقا بسیار هم از نظر طبعی گرم مزاج بودن اما دچار یه مشکل فیزیکی بودن که توانایی جنسیشون رو از بین برده بود و از طریق مزاج قابل شناخت نیست.
اما بهرحال بررسی کردن این مسئله از طریق مزاج خیلی خیلی بهتر از بررسی نکردنشه در کل.
ممنون از شما که وقت گذاشتید و اظهار نظر فرمودید
ان شاالله زندگیتون سرشار از شادی و لذت و معنویت
پاسخ:
@ناشناس جون :)))
پاسخ:
عرض کردم.
مشاور با اون دلالی که فقط دنبال پوله و به انسان ها به چشم کارت عابر بانک نگاه میکنه و نه علمش رو داره و نه صلاحیتش رو کاملا فرق داره.
همونطور که پزشک ها هم با هم بسیار فرق دارن و بعضیاشون بجای پزشک کاسب ان!
اگه ما به فرد اشتباهی رجوع کردیم نمیتونیم بگیم همه اینجورین. درسته؟
بعلاوه اینکه واقعا خیلیا به همین توصیه شما تو جامعه عمل میکنن و همینجوری وارد زندگی میشن و نتیجه اش هم مشخصه :)
+
یه استادی خانومم داشتن تو دانشگاه که معروف هستن تهران. ایشون خودشون کلینیک داشتن و تعریف میکردن از بسیاری از مجوزهای مشاورهایی که مجوزاشون رو لغو کردن!
نمونه اش خانمی بود که خودش مشکل روانی داشت و مشاور بود (ببخشید یکم رک توصیف میکنم ایشون رو)
این خانم با یه روپوش نازک سفید و لباس زیر قرمز آتیشی (بدون هیچ لباس دیگه) و موهای بلوند فر شده تو دفترش مشاوره میداد!
وسط کار هم میومد مینشست کنار فرد که مثلا مردی بود که با همسرش دچار مشکل بود. دستشو میگرفت و بغلش میکرد و ازین کارا...
خب این فرد خودش مریض بود و خداروشکر مجوزش رو هم باطل کردن.
ازین مشاورا که خودشون مشکل دارن هم کم نیستن.
ولی آدم کاربلد قابل اعتماد با تجربه هم هست.
پاسخ:
سلام
این بسیار عالیه که تو روند سوالاتتون این مباحث هم بوده و اگر امکانش بود و تیپ و نمونه سوالات رو هم مطرح میکردید شاید برای بعضی دوستان مفید می بود.
بخش اول فرمایشتون صحیحه اما نکته ای هست که باید عرض کنم خدمتتون.
بحث جنسی و توانایی و تمایل عشق ورزی دو بعد روحی و جسمی داره
طب (چه سنتی چه مدرن) بیشتر بخش جسمی رو مد نظر میگیره و با بررسی طبع فرد و مزاج غالبش سعی میکنه رفتار جنسی فرد رو تحلیل کنه منتها این مسئله بعدهای دیگه ای هم داره.
همونطور که تو مثالهام فک کنم عرض کردم، خانمی رو در جریان کارشون بودم که اتفاقا از نظر تبعی با همسرشون به هم میخوردن و از نظر احساسی و عاطفی هم کاملا اوکی بودن ولی تو رابطه جنسی بشدت ناموفق! و این در حالی بود که از نظر فیزیکی هم هر دوتاشون هیچ مشکلی نداشتن.
پیش یکی از اساتید رفته بودن و مشکل رو مطرح کرده بودن. ریشه یابی که کرده بودن مشخص شده بود که این خانم در کلیه مراحل سکس هیچ مشکلی نداره الا مرحله یکی مونده به آخر! ینی از پیش نوازی و سایر و اینها کاملا براش لدت بخش هست اما به مرحله آخر که میرسه دچار یه نوع فوبیا هست بنام "پینس فوبیا"
خلاصه با کلی کار روانکاوی متوجه شده بودن که ایشون زمانی که تازه به بلوغ رسیده بوده یه روز تو خونه با داییش که اونم جوون بوده تنها میشه و از بد روزگار دایی جوون با دیدن این دختر خانم تازه به بلوغ رسیده و اندامهای زنانه اش تازه در حال تشکیل بوده تحریک میشه و میاد به سمتش. هر چند هیچ گونه تجاوزی اتفاق نمیفته ولی ایشون این خاطره و تصویری که از آلت مردانه تو ذهنش میمونه باعث شده بود که تو سن سی چهل سالگی هنوز دچار مشکل باشه و نتونه با همسرش رابطه خوبی برقرار کنه در حالیکه هر دوتا هم مزاجشون شبیه هم بود هم بشدت همدیگه رو دوست داشتن.
هر چند این مدل مشکلات ذاتی نیست و قابل درمانه و بنده این مثال رو صرفا به جهت توصیف ابعاد مختلف مطرح کردم ولی میشه اینجوری از فرمایش شما نتیجه گرفت که این دو میتونن مکملای خوبی باشن. هم بررسی مزاجی طبی و هم بررسی روحی روانی روانشناسی.
+
اما در خصوص دو تا نکته ای که فرمودین
در خصوص نکته اول فرمایشتون صحیحه. اما باید این رو هم اضافه کنم که تا یه حدی (نه بطور کلی) میشه طبع هارو اصلاح کرد. آقای عربی رو هفته پیش ملاقات کردم که دنبال یه ماده غذایی تو ایران بود و وقتی علتش رو پرسیدم میگفت برای تقویت قوای جنسی میخوام (تعجب کردم چون این دارو گرون قیمته و برای بیماریهای خاص استفاده میشه)
بعد که رفیق شدیم با هم میگفت من سه تا همسر دارم و بعضی شبها با هر سه تا همبستر میشم و این ماده رو مصرف میکنم برای اینکه بتونم از پس هر سه بر بیام.
لذا میخوام اینو عرض کنم که در این صورت که خود فرد سرد باشه و طرف مقابلش گرم (اگه فاصله شون زیاد نباشه) مثلا طرف هفته ای سه بار تمایل داره و طرف مقابلش هفته ای یه بار این قابل تعدیل هست بین هر دو.
ولی اگه فاصله زیاد باشه که طرف هفته ای سه بار بخواد و همسرش ماهی یه بار اونوقت سخت میشه.
++
در خصوص نکته دومتون عارضم به محضر شریفتون که بله متخصصان معتقدن بیش از 90 درصد مشکلات جنسی شایع در جامعه قابل درمانه. خیلیاش براحتی و بعضیاش هم با صرف وقت و هزینه. حل کردنشون هم صرفا اصلاح مزاج و اینها نیست. بسیاریش سرمنشا روحی داره و بسیاریش هم مشکل مهارتیه بیشتر و صرفا با آموزش بسیاری از مسایل قابل حله!
شما با خانمهای متاهل که صحبت کنید اکثرا میگن مردا همشون همینطورن و فقط مارو برا رابطه میخوان و این حرفا! هم اینا نشون دهنده عدم آگاهی و مهارت لازم در طرفینه.
اتفاقا "تقوای رابطه و تقوای عشق ورزی" که بدرستی اشاره فرمودید یکی از همین مهارت هاست که دقیقا نبودنش عامل خیلی از مشکلاته چه تو خانمها چه آقایون.
این که بعضیا فکر میکنن همسرشون باید عین پورن استارهایی که تو پورن هاب کار میکنن رفتار کنن حین رابطه، نشون دهنده یه نوع بیسوادی جنسی در کلیه سطوح جامعه اس!
وقتی فرد مرام نداشته باشه (همون تقوای رابطه) مسلما ذهنش و تمایلش به سمت تنوع خواهد رفت و به مرور از همسر خودش ناراضی میشه.
-یه چیزی رو بی پرده می خوام عرض کنم خصوصا در مورد آقایون. (در مورد زن های امروزی هم صدق میکنه ولی شاید کمتر از مردها-هرچند نمونه های وحشتناکی هم از نظر کمیت هم کیفیت در بین خانمها خصوصا تو شهرهای بزرگ شاهد هستیم متاسفانه)
همه زن های کره زمین رو هم که به منه مرد بدین (مرد نوعی منظورمه) بازم تو مریخ دنبال یه زن جدید با یه ویژگی جدید میگردم که تنوع ایجاد کنه
همه مردها تنوع گرا هستن اگر جلوی خودشون رو نگیرن و روی کنترل ذهنی و فکری خودشون کار نکنن.
اینجاست که عیار ایمان و اخلاق از بسیاری از اولویت ها بالاتر میره.
اینجاست که اون بحث تقوای رابطه که شما فرمودید نقشش مشخص میشه.
+++
اما نکته آخر این هست که یکی از مهمترین مهارتهای زندگی مشترک توانایی حل مسئله و مدیریت بحران هست که متاسفانه بخاطر سیستم آموزشی ماها (چه آموزشای رسمی حاکمیتی چه آموزشای غیر رسمی خانوادگی) بسیار توش ضعیفیم.
اینکه تا تقی یه توقی میخوره و یه مشکل پیش میاد (حالا چه جنسی چه هرچی دیگه) اولین چیزی که به ذهن افراد میاد طلاقه نشوندهنده نداشتن همین مهارته. نشوندهنده عدم مسئولیت پذیره. نشون دهنده ی عدم بلوغ فکریه. خلاصش نشوندهنده ی بی عرضگی دو تا آدم گنده با کلی ادعاست!
لذا بسیاری از افرادی که دچار نارضایتی جنسی هستن، اگر واقعا بخوان و بشینن با هم حرف بزنن و مشکلاتشون رو بگن و دنبال راه حل باشن واقعا (چه از طریق گفتگو و تست راه حل های خودشون، چه مطالعه، چه مشاوره و...) بنظرم 90 درصد مشکلاتشون حل میشه و رضایت نسبی حاصل میشه. اینو حداقل خودم بارها و بارها تو زمینه های مختلف تجربه کردم. ما بعضا نیازها و علاقه ها و فانتزی های خودمون رو به طرف مقابل نمیگیم و انتظار داریم خودش علم غیب داشته باشه و بفهمه ما تو دلمون چیه!
در حالیکه که خیلی راحت زن و شوهر درباره لباس و ظاهری که دوست دارن همسرشون داشته باشه، رفت و امد های خانوادگی، کمیت و کیفیت روابط جنسی، مسائل تربیتی بچه ها و خیلی چیزایی دیگه و خصوصا و خصوصا مسائل جنسی میتونن با هم حرف بزنن و تجربه نشون داده حتی حرف زدن در این خصوص هم برای زن و شوهرها جذاب و لذت بخش و تحریک کننده است هم سازنده و اصلاح کننده و بهبود دهنده.
و واقعا چه چیزی برای یه زن لذت بخش تر و امیدوار کننده تر ازینکه شوهرش اونچیزی که تو رابطه میخواد رو باهاش در میون بذاره و اونم تا جایی که میتونه همراهیش کنه و شوهر هم همینطور. این ثابت میکنه که این زن و شوهر به هیچ کس دیگه ای در عشق ورزی فکر نمیکنن و اینقدر همسرشون رو دوست دارن که میخوان کاملا در همین قالب بهترین لذت ها و معاشقه هارو تجربه کنن.
و جالب ترش اینه که همین مسئله هم جزو تقوای جنسی و تقوای رابطه اس :)
پ.ن:
خدایی بابت این کامنت ازتون ممنونم. نه تنها پرحرفی نبود بلکه به شدت اموزنده و کاربردی و مفید بود.
تا جایی که تصمیم گرفتم اگه اجازه بفرمایید همین کانورسیشن رو به عنوان یه پست دیگه بذارم برای دوستان که نظرات اونهارو هم بدونیم و بیشتر در خصوص تقوای رابطه با دوستان تبادل نظر کنیم.
واقعا ممنونم
پاسخ:
قربون اسلام برم که همه چیزو حل کرده
منتها تو جامعه از اسلام غیراز یه پوسته و چیزایی که ازش خوشمون میاد بقیشو کاری ندارن و اجرا نمیکنن!
نمونه اش همین مقوله ازدواج که غیر از یه صیغه خوندن دیگه بقیه جاهاش ربطی به اسلام نداره در خیلی از موارد البته
+
منتظر خوندنش هستیم :)
پاسخ:
سلام مجدد
ممنونم بابت مطالب تکمیلی که فرمودید
گل این فرمایشتون از نظر بنده این جمله بود: باید اول بیرونو ندید تا تو خونه سیر شد!
یکی از دلایلی که قدیمیا بیشتر پابند خونواده بودن و روابط فرا زناشویی توشون کمتر بود (منظورم قشرعادی جامعه اس) همین بود. پدربزرگ خدا بیامرز من تنها زنی که از نزدیک دیده بود مادرش بود! خب مسلما بعد ازدواج مادر بزرگ خدابیامرز ما براش حکم حوری و فرشته داشت دیگه :)))))
از طرف دیگه ذات آدمی سیری ناپذیره تو همه چی که یکیش همین لذت جنسی هست.
ینی هرچی هم بهش برسی بازم یه چیز دیگه میخواد. اینجاس که یه کنترل و اعمال محدودیتی لازمه.
از طرف دیگه آنچه که من از زن ایده آلم میخوام در عالم واقعیت تو هیچ زنی نیست. ینی باید ویژگیهای 10 تا زن رو با هم ادغام کنن که بشه اونی که من میخوام. خنده داریش هم اینه که اگه همچین کاری کنن و اون زن ایده آلم خلق بشه اون منو نمیخواد و یه مرد ایده آل برا خودش میخواد که حاصل ادغام ویژگیهای 10 تا مرده
لذا اگه آدم چه مرد چه زن چشمش به بیرون باشه همیشه احساس کمبود و نارضایتی داره
+
خیلی خیلی خیلی ممنونم از به اشتراک گذاشتن دانسته هاتون
خدا خیرتون بده
پاسخ:
سلام
جسارتا خیلی با بخش اول فرمایشاتتون موافق نیستم. این مسئله یه مسئله کاملا غریضیه و در همه اعصار و دوران ها بوده اما بخاطر اقتضائات اجتماعی نوع برخورد باهاش متفاوت بوده.
در زمان های قدیم هم این مسئله موضوعیت داشته اما ازونجا که بسیاری از موارد از نظر عرفی و حقوقی امکان عرضه نداشته اصلا مطرح نشده و یا اگر هم مطرح شده کار آماری مستندی ازش وجود نداره.
اگر هم مشکلی بوده میسوختن و میساختن چون تربیت اجتماعی اون زمان اینجوری بوده و بعضا تو بعضیا هنوز هم هست. مثه طلاق که یه زمانی تعریفی نداشت و الان بشدت رواج داره (نمیگم خوبه ها! از نظر اماری و نوع نگاه جامعه در قرن های اخیر در مقایسه با امروز عرض میکنم.)
بحث سر این نیست که خیلی آماده باشیم و خیلی موفق و حنتلمن عمل کنیم.
بحث سر اینه که به رسمیت بشناسیمش و براش اهمیت قائل باشیم و پیش نیازهاش رو در نظر بگیریم و در ادامه هم سعی کنیم هر دو طرف تو این مسئله بهتر بشیم.
بله پاراگراف دوم فرمایشاتتون صحیحه. اصطلاحا بهش میگیم آلودگی چشمی یا نگاه. همین باعث میشه طرف مقابل تو چشم همسرش کم جلوه کنه و کم کم تنوع خواهی قدرت بگیره. البته رضایت جنسی از همسر هم به این مسئله کمک میکنه و عامل قدرتمندیه برای جلوگیری از چشم چرونی و آلودگی چشمی.
برای مثال مردهایی که رضایت جنسی بالاتری دارن، کمتر دنبال روابط فرازناشویی خارج از خانواده و چشم چرونی هستن (منظور بنده بطور میانگین هست اونم تو مردهای سالم. هستند کسایی که مشکل دارن و سالم نیستن از نظر روانی و هر چقدر هم همسرشون مایه بذاره و رضایت ایجاد کنه اینا مریضن و دنبال روابط خارج خانواده)
بله بنده هم همین رو عرض کردم. قرار نیست مشابه باشن. باید سعی کرد نزدیک باشن یا حداقل خیلی دور نباشن از هم.
بخش اول فرمایشتون درخصوص وظیفه تامین کردن صحیحه. ولی اونجا که میفرمایید "دیگه اسلام نمیگه شما سرد هستی یا گرم پس افسرده شو یا جدا شو. میگه زن هستی یا مرد، تامین کن.. وظیفهی بارز همسری اینه و رضایت طرفینی رو هم به دنبال داره." یه مشکلی داره
اسلام بیش از حد توان از کسی انتظار نداره و وظیفه ایجاد نمیکنه. سوال اینجاست که اگر کسی نتونه تامین کنه اونوقت تکلیف این وظیفه چی میشه؟ مسئله مطرح شده در این پست اینجاست که اهمیت پیدا میکنه.
پاسخ:
سلام
اتفاقا ازین دوستان بی عق دوپا تو جامعه تا دلتون بخواد هست!!! چه زن چه مرد!
یکی از آقایون اعتراض میکرد که 6 ماهه با خانومم عقدم هنوز روسریشو بر نداشته جلوی من!
جالبیش اینه که این مدل برخوردا و اجتناب از عشق ورزی تو خانوما به مراتب بیشتره که دلایل مختلفی داره البته.
"اینکه مرد هر وقت زنش خواست پاسخگو باشه و نمیخواد بزاد" برمیگرده به عدم شناخت از فرآیند عشق ورزی (این عدم شناخت ربطی به مجردی و متاهلی نداره ها. بسیاری از متاهل ها هم این روند رو نمیشناسن). اینکه ذهن چیکار باید بکنه، کلام و احساسات چیکار باید بکنه و در نهایت بدن باید چیکار بکنه بحث هایی هست که با زایمان قابل قیاس نیست. هم مهارت میخواد هم کشش و تمایل و خیلی چیزای دیگه. به این سادگیا که میفرمایید نیست. هرچند عشق ورزی و لذت جنسی در خانمها پیچیده تر هست تا مردها.
+
اگر بعضی چیزارو میشد بعد ازدواج درست کرد اصن همچین متنی نمی نوشتم
با این حال همه مختارن که هر طور که دوست دارن شریک زندگیشون رو انتخاب کنن
++
اتفاقا سایز فونت رو بخاطر شما خیلی درشت کردم. ولی کامنتا دیگه دست من نیست.
پیشنهادم استفاده از کنترل و اسکرول هست :)
پاسخ:
سلام
نه بابا
بخدا تو غرب هم همچین خبرایی نیست. کلی فیلتر هست برای کسی که تو محیط کاری قرار میگیره خصوصا بحثای روانشناسی و مشاوره.
داریم تو کتابای مرجع که مثلا بشین کنار مراجعه کننده و دستشو بگیر و اینا ولی دیگه نگفته با بیکینی بیا کنارش بشین که!
مشاور خودش اول باید اونچه که میگه رو اجرا کرده باشه تو زندگیش.
مشاوری که خودش 5 بار طلاق گرفته به هیچ دردی نمیخوره (بماند که همین فرد تو تهران برای چند ماه بعد نوبت میده از بس سرش شلوغه :) )
+
بله کاملا درست میفرمایید. مشاورهای خوب و کاربلد و با عقل و شعور کم نیستن. زیاد هم نیستن البته. باید خوبهاشون رو تو جامعه بهم معرفی کنیم که مردم استفاده کنند
پاسخ:
سلام
والا واقعا نمیدونم درمقابل این فرمایش حق شما چی بگم!
متاسفانه ما تو جامعمون خیلی ظلم کردیم در حق دخترخانومهامون خصوصا اونهایی که حیا و عفت داشتن و خیلی کارایی که میتونستن بکنن (مثه خیلیا) رو نکردن و پاک موندن.
با نگاه ها با برچسب ها با دل شکستن های حین خواستگاری و هزاران چیز دیگه بهشون آسیب زدیم. (چه زن چه مرد)
دختری رو که ازدواج نکرده اسم روش گذاشتیم و براش عیب گذاشتیم
واقعا نمیدونم ماها (منظورم تک تک افراد جامعه است) چطور میخوایم جواب بدیم اون دنیا اون حقوقی که ضایع کردیم رو. اون زندگی هایی که خراب کردیم رو...
پاسخ:
علیک سلام مجدد تر :)
برای همینه که این مدل کارها حتما باید زیر نظر پزشک با تجربه انجام بشه چون آسیبش ممکنه بیشتر از سودش باشه. خصوصا طب سنتی که افراد غیر علمی توش کم هست و هر عطاری که چارتا گیاه میشناسه خودشو طبیب میدونه و برا مردم نسخه میده.
من دوستانی رو میشناسم که برای بچه دار شدن شروع کردن به همین برنامه ها و خوردن چیزای عجیب غریب طب سنتی و نخوردن خیلی چیزا! حاصلش این شده که بعد از سالها نه تنها نتیجه نگرفتن بلکه دچار مشکلات دیگه ای شدن که بچه دار شدنشون رو خیلی خیلی سخت از اول کرده.
لذا باید خیلی با احتیاط سراغ این چیزا رفت.
ولی ممنونم که این تجربه تون رو فرمودید. شاید برای خیلیامون اتفاق بیوفته.
ان شاالله که خدا اجرتون بده برا همه کارهایی که با نیت خالص انجام دادین
پاسخ:
علیک سلام مجدد تر تر تر 😐
کاااااااملا فرمایشتون و مثالی که زدید صحیحه
تغییرات هورمونی خانمها از نظر ما آقایون غالبا غیر قابل درکه چون خودمون اون تغییرات رو نداریم (ینی به این شدت نداریم)
لذا همیشه هم یکی از اختلافای زن و شوهرا سر همین مسئله اس و عدم درک ما آقایون از جمله خودم :)
این تغییرات هورمونی در اخلاق و رفتار و میزان تنش و میزان صبر و حوصله و خیلی چیزای دیگه از جمله توانایی و تمایل جنسی تاثیر داره که باید بهش توجه کرد. بهترین کار اینه که مردها در این خصوص آموزش ببینن یا همسراشون تو یه موقعیت مناسب که حال جفتشون خوبه برای مردهاشون کاملا توضیح بدن و توجیهشون کنن.
+
متاسفانه بحث صیغه کاملا به غلط مطرح میشه تو جامعه چه از سمت طرفدراهاش چه از سمت مخالفاش!
در همین حد خدمتتون عرض کنم که مردی که همسر داره و همسرش سالمه (از نظر جنسی منظورمه) حق همچین کاری نداره.
صیغه شبیه یه داروی خاص برای بیمارای خاصه. هر کسی که هوس کرد حق نداره بره داروی خاص بخوره!
بقول شما همون تقوای قبل رو پیاده کنیم(چه زن چه مرد) بهتره :))))
پاسخ:
بله
دیگه آخراش ناشناش تو ناشناس شد :)
مام نفهمیدیم داریم جواب کدوم ناشناسو میدیم...
اتفاقا نظر بنده اینه که ساختن و سوختن در این دوره جدید نزدیک به حماقته!
وقتی اینقدر بشر پیشرفت کرده که با کمی همت و تلاش میشه بسیاری از مشکلات رو حل کرد،سوختن و ساختن حماقته.
اما برای اون بخشیش که نمیشه حل کرد واقعا (در صوتی که خیلی حاد نباشه) بحث صبر و گذشت و توانایی تحمل تفاوت ها پیش میاد که مهارت های بسیار کاربردی در زندگی زناشوییه.
تعریف بساز بودن همسرها در دوره های مختلف فرق کرده.
امروزه بساز بودن یعنی تلاش کردن برای بهتر شدن زندگی و حل مشکلات. در حالیکه در نسل های قبل بیشتر به معنی پا گذاشتن رو خواسته های خود و دم نزدن بود.
اما اون عدم توانایی در تامین کردن همسر هم مثه خود تامین کردن دو جنبه روحی و جسمی داره.
از نظر جسمی فرمایشتون کاملا صحیحه و همسرها به روش های مختلفی میتونن نیاز هم رو تامین کنن و عشق ورزی کنن.
اما از نظر روحی اگر کسی امکانشو نداشته باشه واقعا نمیتونه.
فرض کنید خانمی که درگیر مسائل روحی هست و دچار بهم ریختگی و استرس یا فشار عصبی هست حتی بصورت یکطرفه هم امکان ارضای همسرش رو نداره و اگر هم این کارو با اکراه انجام بده بعد از چند بار دیگه لذتی برای همسرش نداره. بخاطر همینه که این تامین کردن از هر دو جهت روحی و جسمی باید باشه.
حالا بعضیا هستن بخاطر مسائل طبعی، یا فکری، یا رفتاری، یا خانوادگی یا حتی جسمی با همسرشون فاصلشون زیاده. (اونایی که فاصله زیادی ندارن طبق فرمایشتون میتونن با هم کنار بیان و به هم نزدیک بشن)
اینا باید با دقت بیشتری ازدواج کنن و تبعاتش رو حتما در نظر داشته باشن.
پاراگراف آخر فرمایشتون صحیحه و جزو مهارت هایی هست که حتما زوجین باید آموزش ببینن که زندگی جنسی سالم تر و با نشاط تری داشته باشن.
ممنونم از تبادل اطلاعات مفید
خدا خیرتون بده.
پاسخ:
سلام
بسیار عالی و ارزشمنده
من پیشنهاد میکنم به دوستان که حتما ملاحظه کنند و استفاده کنند
یکی از اهداف ازدواج بطرف کردن نیاز جنسی می باشد. هم آقایون و هم خانم ها دوست دارند که شریک زندگیشون گرم مزاج باشه. از اونجایی که خودم گرم مزاج هستم دوس دارم که خانمم گرم مزاج باشه. آیا میشه تو بحث خواستگاری این موضوع رو مطرح کرد؟ اگه میشه مطرح کرد چطوری مطرح کنیم؟ اگر این موضوع مطرح بشه خانم ها چه برخوردی میکنند؟ چطوری بدون اینکه سوال کنیم بدونیم که فرد مقابل گرم مزاج هست یا نه؟ خانم ها و آقایون نطرشون چیه ؟ هر کسی تجربه ای در این باره داره بیاد بگه.
پاسخ :
سلام
به نظر بنده از واجباته ! حتما باید مطرح بشه . ولی با احتیاط . با مقدمه چینی . قبلش باید اهمیت موضوع برای طرف مقابل روشن بشه .
الان مشخصه که سوال کننده محترم ، نگران شنیدن چنین جملاتی هستند :
- هنوز هیچی نشده حرف از سکس می زنه !
- پس هدف شما از ازدواج سکس کردنه ؟
- چقدر پر رو ؟! بذار از راه برسی
تو دلشون میگن ! :
هوس باز !
شهوتی !
بیشعور زل زده تو چشمام میگه سردی یا گرمی ؟!
...
دختران و پسران دم بخت ! لطفا کلاس نذارید !
هنوز حرفهای بحث قلب عاطفی یادم هست ! اینو بدونید که اگه جدا از بحث مسائل جنسی ، 100 درصد !!! با هم ، هم کفو باشید نمی تونید از کفویت جنسی چشم پوشی کنید .
کفویت جنسی چیه ؟
مثل کفویت فرهنگی ، اقتصادی و ... ، باید از لحاظ جنسی هم شبیه به هم باشید . در غیر این صورت قید زندگی گرم و عاطفی رو بزنید و در انتظار یه زندگی کارمندی باشید .
اینو بدونید که اگه خواستگار شما ، همه چی تموم باشه ، ولی نسبت به شما سرد تر یا خیلی گرم تر باشه ، زندگی شما فضای مناسبی نخواهد داشت !
اینو بدونید که اگه دختری که به خواستگاری اون رفتید همه چی تموم باشه ، ولی نسبت به شما سرد تر یا خیلی گرم تر باشه ، زندگی شما فضای مناسبی نخواهد داشت !
برید در مورد دلایل یا بهتره بگم دلیل اصلی طلاق های ایرانی تحقیق کنید . آمارها متفاوت هستش ولی همگی ، بیش از 50 درصد علت طلاق رو گردن مسائل جنسی میندازن !
خیلی کم پیش میاد که نداشتن خونه ، نداشتن ماشین ، حتی بیکار بودن شوهر و ... درصد قابل ذکری از دلایل طلاق های ایرانی باشن !
پس همون طور که از اخلاق ، دیانت ، اقتصاد و ... در جلسه خواستگاری صحبت می کنید به خودتون حق بدید که در مورد مسائل جنسی هم صحبت کنید . بهش حق بدید که نظر شما رو در مورد مسائل جنسی بدونه .
منتهی همون طور که عرض شد ، قبلش باید مقدمه چینی کنید تا اگه اهمیت موضوع براش مشخص نیست ، یه چیزهای دستگیرش بشه .
موفق باشید