يكشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۶، ۰۵:۳۹ ب.ظ
سلام
چند وقت پیش بود
آلارم گوشیم به صدا در اومد راس ساعت 7.
اومدم بلند شم دیدم حنانه خانوم اومده دستشو حلقه کرده دور گردنم و تخت خوابیده :)
دیدم هر کاری کنم بخوام بلند شم بیدار میشه...
یه صدایی در اندرونم نجوا کرد:
"ولش کن... گور بابای کار..."
ازونجایی که من همیشه به نجواهای درونی گوش میدم منم باش تکرار کردم "آره... گور باباش..."
جاتون خالی با لذت تمام تخت خوابیدیم تا ساعت 9!!!
ساعت 10 هم رسیدم سر کار و دیدم مدیر عامل محترم نشسته تو اتاقم!
بعد سلام و احوالپرسی گفتن "مهندس دیر اومدین امروز؟"
گفتم بله و قضیه رو تعریف کردم.
ایشون هم بشدت تاکید کردن که
"بسیار خوب کاری کردین مهندس :))
بعضی وقتا لحظاتی تو زندگی آدم پیش می یاد که تا آخر عمر دیگه تکرار نمیشه...
اون لحظه هارو باید ثانیه ثانیه زندگی کرد و لذت برد...
خیلی خوب کاری کردی مهندس... خیلی!
من الان با وجودی که دخترم بزرگ شده دلم میخواد مثه بچگیاش بدوئه بپره بغلم و منم بگیرم غرق بوسه اش کنم..."

پ.ن:
با همه ی سختیها و مشغلات و فشارهای کاری این روزا
دلم نمیخواد این ثانیه ها و سر و کله زدن با بچه ها زود طی بشه...
بر خلاف اینکه خیلیا فکر میکنن بچه ها به پدر نیاز دارن
حس میکنم پدر بیشتر به بچه ها نیاز داره...
خصوصا دختر ^_^
پاسخ:
وبلاگ مردی بنام شقایقو میفرمایین ؟ ^_^
پاسخ:
واقعا به به
قدیمیا در جواب سوال علم بهتر است یا ثروت میفرمودن: ضمن احترامی که برای هر دو این بزرگواران قائلیم، خواب از هر دوتاشون بهتره :))
پاسخ:
موارد مشابه زیاده...
پاسخ:
بهترین کار دقیقا همینه
اولویت خانواده از همه چی بالاتره...
از همه چی.
خدا بهشون سلامتی بده و برکت و طول عمر
امثال ایشون واقعا تو کشور کم هستن
پاسخ:
سلام و عرض ادب
بیاید یه کاری کنیم
من الان تقریبا تعداد زیادی سمت دارم که خودمم نمیتونم بشمرمشون! برای شما لیست میکنم
شما زحمت بکشید یکیشون رو تقبل بفرمایید
ما قول میدیم هر روز پست جدید بذاریم :)
مدیر مهندسی پتروشیمی انتخاب قشم
رئیس دپارتمان ارزیابی طرح های هلدینگ
عضو کمیسیون فی معاملات هلدینگ
مشاور تجاری سازی تکنولوژی صنایع ملی پتروشیمی
مجری مطالعات بازار احداث کارخانه تولید روانکننده ها
مجری مطالعات فرصت زنجیره نفت گاز پتروشیمی کشور آذربایجان
مدیریت استارت آپ حس لمس سنت ها
عضو هیئت عامل استارت آپ بیزبورد
برای هر کدوم ازینها دو ساعت در روز در نظر بگیرید خودتون متوجه میشید چه بلایی این روزا داره سرم میاد و همین یه سری هم که اینجا میزنم قاچاقیه :)
+
دقیقا همینطوره
حتی فکرش هم لذت بخشه
برگشتن به دوران کودکی و طعم خوب آغوش بابا...
پاسخ:
سلام
ان شاالله بزودی یه پست درباره ایشون میذارم جهت آشنایی بیشتر :)
فقط یه نمونه کاراشون رو میگم
ایشون شرکت قبلی یه پتروشیمی رو مدیریت میکردن که 7 تا پلنت بوده!
یکی از این پلنتها یه مشکلی توش پیش میاد که شیفت شب اون رو تعمیر نمیکنه و میرسه به شیفت صبح!
حدود 100 نفر کل سه شیفت اون پلنت رو اخراج کردن!!!
پاسخ:
بله
ایشون وواقعا جزو معدود مدیرایی هستن که تا بحال دیدم با این همه تجربه و سوابق درخشان و کاربلد، رفتار و شخصیت کاریشون اینجوریه
واقعا از کار کردن باهاشون لذت میبرم و تنها دلیل موندنم تو این شرکت ایشونه
مدتهاست میخوام یه پست دربارشون بنویسم ولی هنوز وقت نشده. ان شاالله حتما مینویسم دربارشون
تو بحث خانوما همینطوره که میفرمایید
از یه طرف کارفرما حق داره از یه طرف هم کارمند خانم.
یکی از دلایلی که ما کلا از خانمها استفاده نمیکنیم در شرکت همینه
هر جور باهاشون بریم جلو بهشون اجهاف میشه و یا سر و صدای اقایون در میاد که چرا تبعیض و این صوبتا...
گلایه هاتون بجاست
اونی که یه خانم رو استخدام میکنه و به کارش نیاز داره مشخصا باید شرایط رو هم جوری تنظیم کنه که مناسب یه خانوم با همه ی شرایط و مسائلش باشه
نباید جوری برخورد کرد که اجهاف بشه و رضایت شغلی بیاد پایین...
البته مدیران هم اصولا محدودیت های خودشون رو دارن.
پاسخ:
بزرگوارید
البته کمی چاشنی خواب آلودگی و کمبود خواب رو هم باید به بابای خوب بودن اضافه بفرمایید :))
پاسخ:
ای بابا
حالا حداقل تو ظاهر آبروداری میکردی داداش...
پاسخ:
کدوم قسمتش رو دقیقا؟!
پاسخ:
Yes
You are right...
پاسخ:
حالا یه ذره بهتر شد :)))
+
ممنون از حضورتون
پاسخ:
علیکم اسلام
ممنونم از لطفتون
+
من خیلی پاسخ به شما بدهکارما
شرمنده نتونستم یه سری فرمایشاتتون رو هنوز پاسخ بدم :(
پاسخ:
علیکم السلام
ممنونم. شما هم همینطور
بله خداروشکر نعمت هستن ایشون
واقعا خدا امثالشونو زیاد کنه :)
پاسخ:
سلام
مشکل واقعا از ما نیست!
مشکل از اونجایی شروع میشه که با یه کار نمیتونی خرج یه زندگی رو بده هر چند سوابق علمی و فنی و مهارتیت بالا باشه!
مشکل از اونجا شروع میشه که روزی که حقوق میگیری باید قسطارو بدی و از فرداش باید منتظر یارانه ها باشی...
اونجاس که حاضری ده تا کار دیگه هم انجام بدی که شرمنده خونواده نباشی...
+
به خدمتتون عارضم که بحث کارآفرینی تا حدود زیادی به رشته ربط نداره و بعضا تو سایر رشته ها هم به شدت میشه موفق بود و کارکرد و کار ایجاد کرد
شاید باورتون نشه ولی این چند ماهه بشدت تو حوزه آی تی فعالیت کردم و بسیار هم راضی هستم ازینکه غیراز رشته خودم تو رشته های دیگه هم وارد شدم
شما هم جدای از رشته بنظرم به فکر باشید.
کار درست کنید. هم برای خودتون هم رفقاتون
ازین دولت و سیستم حاکمیتی ما چیزی در نمیاد برا جوونا
خودشون باید به داد خودشون برسن...
پاسخ:
فرمایشتون صحیحه
متاسفانه شرایط کار برای خانوما خیلی مساعد نیست
یا افراط میکنن یا تفریط
و از همه بدتر نوع نگرش های جنسیتی تو محیط های کاریه
در هر حال امیدوارم تا اونجا که امکانش هست خانوما مجبور نباشن به کار و اگه کار میکنن از روی میل و متناسب نیازشون باشه
اگر هم مجبورن حداقل تو کاری باشن که متناسب شان و توانشون باشه
پاسخ:
سلام
به همههههههه :)))))))
+
و ازین باباها البته!
پاسخ:
بعضی وقتا که با بچه ها تو سر و کله هم میزنیم خانومم میگه واقعا لازمه آدم تو هر سن و سالی یکی دوتا بچه تو این سن و سال تو خونه داشته باشه.
و من به روزایی فکر میکنم که هیچ کدوم بچه ها خونه نیستن و ما تنهاییم...
پاسخ:
والا ما از خدامونه
متاسفانه تو دانشگاه روی مهارت بچه ها اصلا کار نمیشه
و این میشه که عزیزانی که از دانشگاه میان بیرون حتی حداقل مهارت های مورد نیاز تو رشته خودشون رو هم ندارن.
وقتی کسی مهارت نداشته باشه و استعدادهاش رو نتونه به عمل برسونه نهایتش میشه یه کارمند! که یه سری کارهای از پیش تعیین شده رو باید انجام بده! همین!
تازه فوق لیسانس گرفتن کارو بدتر میکنه! بدتر از اون چیزی که فکرشو میشه کرد.
پاسخ:
سلام
من با آدماس زیادی کار کردم این سالها
انواع و اقسام مدیرای رده بالا و پایین و این وری و اون وری...
واقعا ایشون یکی از نوادر مدیریت هستن.
با همه مشکلاتی که شرکت داره تنها دلیل موندنم اینجا همین ایشون هست.
پاسخ:
سلام
مدل زندگی طلبه ها چند مدله
اکثرا بعد از ازدواچ ناچارن کار یا تدریس هم بکنن که اکثر رفقای من که طلبه هستن ازین دسته هستن. با حداقل ها زندگی میکنن و کار هم میکنن که بتونن هزینه هاشون رو در بیارن.
کسایی که حقوقشون پایین هست واقعا به سختی دارن زندگی میکنن و بعضا از حداقل های زندگی (داشتن خوراک و پوشاک و مسکن مناسب) هم محرومند.
حالا خدا نکنه این وسط بیماری یا قرض و بدهی و این جور چیزا پیش بیاد که طرف واقعا به فنا میره و این میشه که کارشناس ارشد مهندسی ناچار میشه شبا بره اسنپ کار کنه که فردا صبحش بتونه نون بخره ببره خونه واسه صبحونه زن و بچه اش!