شنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۲۹ ق.ظ
بسم الله
گاهی شبا دیر می خوابه. بغلش می کنم و می چسبونمش به سینم. صورتشو می بوسم. دستای کوچیکشو میکشه روی صورتم. نوازشش لطافت عجیبی داره که قابل توصیف نیست. همونجور که داره تند تند پستونک میخوره میخنده... قند تو دل آدم آب میشه. گاهی به کله ام میزنه بیخیال کار فردام بشم و بشینم تا صبح باهاش بازی کنم و اون بخنده...
شروع میکنم به راه رفتن تو اتاق. چراغارو هم خاموش میکنم.
آروم در گوشش بجای لالایی میخونم:
علی علی علی علی... علی علی علی علی... علی علی علی...
علی علی علی علی... علی علی علی علی... علی علی علی...
علی علی علی علی... علی علی علی علی... علی علی علی...
حیف که بعضی وقتا زود خوابش میبره.
دلم میخواد بازم ادامه بدم:
علی علی علی علی...
میذارمش آروم تو جاش و دوباره آروم صورتشو می بوسم.
یه جوری خوابیده انگار نه انگار که تو این دنیاست.معصومانه و بی خیال...
ساعت ها میگذره و من تو رختخواب خودم دراز کشیدم
ولی انگار هنوز یکی تو گوشم میخونه:
علی علی علی علی...
+
احلی اسمائکم
الحق که در نامتان حلاوتیست
و در تکرار آن حلاوتی دیگر...
++
بعضی شبها هم براش لالایی میذاریم
این صوتو که میذاریم دیگه جیکش در نمیاد:
دریافت
البته بیش از اونیکه حنانه این لالایی رو دوست داشته باشه خودم دوست دارم!!!
شبها ساعتها به همین شعر بچه گونه فکر میکنم...
بعضی شعرها عمق دارن.
حتی با وجود بچه گانه بودنشون.
پ.ن:
نیگاه به این قیافه مظومش نکنیدا!
گودزیلائیه واسه خودش
اون روی سکه اش در ادامه مطلب!
اینم اون روی سکه اش:
داره با تعجب به گوشی من نیگا میکنه :)
البته لازم به ذکره در یک اقدام کاملا غیر منتظره گوشی رو دو دستی از بنده قاپید و بصورت عرضی کرد تو دهنش و شروع کردن گاز گرفتن!
دندونش داره در میاد و هرچی دستش برسه میکنه تو دهنش...
چند وقت پیش دیدم صداش نمیاد!
به خانومم گفتم بدو بدو که این داره یه خرابکاری میکنه!
دیدم قلت زده رفته لبه فرش! داره لبه ی فرش رو با یه ولعی گاز میگیره و ملچ مولوچ!!!
بغلش کردم و گفتم:
آخه باباجان این همه اسباب بازی و دندونی و چیز میز دور و برت ریخته! میری فرش گاز میزنی آخه دخترم؟
غش غش میخنده...
اینجاست که هیچ راهی برام نموند الا اینکه لپشو یه گاز گنده گرفتم تا حالش جا بیاد!!!
۹۴/۰۶/۲۱
۵
۰
مردی به نام شقایق
پاسخ:
ممنون
همچین خیلی هم بزرگ نشده ها!
بروی چشم...
پاسخ:
انشاالله خدابزودی یه دسته گل تو دامنتون بذاره
ممنون از لطفتون
بعضی وقتا میمونم در جواب بعضی کامنتا چی بگم! الان ازون موقعاس.
پاسخ:
سلام
بدیمش شما بخورینش؟!!! ینی بچمو بدم شما بخوریدش؟!!! نهههه ینی بچمو بدم شما بخوریدش؟!!!!!!!!
مگه میشههه؟ مگه داریمممم؟!!!
کلی خرجش کردم! میدونید پوشک چنده الان؟!!!
چه انتظارایی دارن مردما...
والا...
ان شاالله
حتما!
:)
پاسخ:
سلام
ممنون.
داره به خودم میره!!!خخخخخخ (ینی مونده رو دستمونه ها!)
ما همیشه کارامون درسته...
بویژه تو این مسایل!
+اعتماد بنفس
پاسخ:
سلام
خدا واسه خودش انتخابش کنه
ممنون
یاعلی
پاسخ:
سلام
بروی چشم.حتما.
خیره ان شاالله
مهم اینه که خوشبخت باشید و شاد زیر سایه امام زمان(عج)
لطف شماست. ما و خانوممون دعاگوی شما و زندگی مشترکتون هستیم.
یاعلی
پاسخ:
سلام
دختر پدری نبود که! پدر دختری بود.
شما مگه بابایید که درک میکنید؟
منو فقط پدرتون میکتونه درک کنه! همونطور که من درکشون میکردم!!!!
ممنون
قسمت شما هم بکنه بزودی
پاسخ:
سلام
رحمتن؟!
کلن آرامشن؟!
چیز دیگه میل ندارید؟!
+
لذت داره
لحظه به لحظش...
پاسخ:
سلام
یا خدا!
مگه دندونم در میارن بچه ها؟
نکنه پس فردا هم جاهاز باید بدیم؟!!!!!
پاسخ:
سلام
ذکر علی عباده..
+
واسه پدر بچه مفید تره...
پاسخ:
سلام
ممنون
خدا ان شالله ذریه سالم و صالح به شما و همه دوستان عنایت کنه
ان شاالله به همراه بابا مامانش!
یاعلی
پاسخ:
سلام
بله دقیقا.
+
خدا به بچه هاتون رحم کنه!
پاسخ:
:-)
پاسخ:
سلام
بچه ها بزرگ میشن
ما پیر میشیم...
خدا آخر عاقبت همشون رو ختم به خیر کنه...
پاسخ:
خوب شد یه نفر بالاخره توجه کرد!!!
+
دقیقا
شعرش سنگینه
حداقل واسه من!
پاسخ:
فقط عکس اول؟
ینی عکس دوم نیس!؟؟!!
:(
+
بیچاره باباش!!!
پاسخ:
سلام
خدا صبرتون بده!!!
بعضی وقتا دلم میخواد ساعت لئونارد رو داشتم.
زمان رو نگه می داشتم یه چند سالی!
قبل ازینکه دخترم بزرگ بشه و من پیر یه عالمه با هم بازی میکردیم و لذت میبردیم.
گاهی وقتا دلم میخواد زمان رو نگه دارم....
ولی....
+
حتما تهیه میکنم و مطالعه میکنم.
ممنون از پیشنهادتون و لطفی که به حقیر داشتید
یاعلی
پاسخ:
خداروشکر یه نفر به اصل قضیه توجه کرد...
بعد این همه وقت هنوز برام تازگی داره این شعر.
هنوز به فکر میندازه ادمو...
+
ممنون
پاسخ:
سلام
ان شاالله خشممون رو بزودی سراصل کاری خالی می کنیم برادر...
پاسخ:
میرویم همیشه
حس مشترک
عامل پیوند من و این بنده خداست از سالها پیش که مطالبشون رو میخوندم
بعضی از حرفهاشون رو با گوشت و پوستم حس میکنم.
پاسخ:
سلام
اینستا؟!!!
این که فرمودین بازیکن تیم بارسلونا نیست؟
در هر صورت خداوند بر رنگتان بیافزاید :)
+
صحیح میفرمایید
مشکلات زندگی هم شده مزید بر علت
خب مبارزه باید کرد باهاش
بعضی وقتا نوشتن نیازه
بعضی وقتا ننوشتن نیاز تره!
(اگه معنیشو فهمیدین بی زحمت برا خودمم بگین!)
++
الان یه سوال برای بنده پیش اومد!
آدرسی که گذاشتین همه پستهاش رمزداره
جای کامنت هم نداره
بنظرتون چیکار کنیم الان؟!!!