يكشنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۰۰ ق.ظ
مثلا بمیرد و
چشم های تو را نبیند...*
گرچه مالامال دردم یا حسین
شعله ای خاموش و سردم یا حسین
روز محشر حسرت از این می خورم
کم برایت گریه کردم یا حسین...**
پ.ن:
تصور اینکه بعد از مرگ
نتونم صدات کنم
بزرگترین عذابه
حضرت محبوب...
*
حسینه دل
**
شعر از حقیر کمترین
بعدن نوشت:
منی که بال و پرم زخم خورده، میدانم
قفس برای تمام پرندهها بد نیست
۹۳/۱۰/۲۱
۴
۰
مردی به نام شقایق
پاسخ:
اسم ارباب فوق العادس...
خوش اومدین
پاسخ:
سلام
قیامتم چو به دیوان عرش رو آرم
میان آن همه تشویش بر تو مینگرم...
حسین جان...
پاسخ:
سلام
اللهم الرزقنا...
پاسخ:
سلام
ان شاالله بزودی شعرهای جدید رو میذارم
+
چه مخاطبین حواس جمعی!!!
:)
پاسخ:
سلام
بدترش هم هست!
شنیدم بعضی بهشتیا هر هفتصد سال یه بار حضرت اباعبدالله رو زیارت میکنند...
+
از اینکه دوباره وبتون قابل رویته خوشحالم
یاعلی
پاسخ:
خداروشکر
ان شاالله لذتتون از اسم ارباب همیشه مستدام
پاسخ:
داریم با حسین حسین پیر میشویم
دلخوش به این جوانی از دست داده ایم...
+
علیک سلام
پاسخ:
سلام
واسه شعر اهلبیت باید کلی بهشون التماس کرد!
هر کجا نامت نباشد دوزخ است
چشم تو جام می و صهبای من
+
اینم یه بیت دیگه!
ادامش بدید خب!
قافیش که راحته...
پاسخ:
سلام
ممنون
شعر زیبایی بود
ولی خدایی ما آب پرتغال ندیدیم اونجا ها!!!
ته تهش چایی عراقی!
+
درهای آسمان همه باز است؛می پرند
وقتش رسیده بال و پری دست و پا کنیم
پاسخ:
نفس بده که برایت نفس نفس بزنم.
نفس به جز تو نخواهم برای کس بزنم.
مرا اسیر خودت کرده ای دعایی کن.
که آخرین نفسم را در این قفس بزنم.
پاسخ:
سلام
کدوم لینکهارو؟
بفرمایید تا بررسی کنم
+
این متنتون رو اصن نفهمیدم
شایدم با دقت نخوندم!
پاسخ:
والعن اعداعهم اجمعین
پاسخ:
از عکس تو و بغض همینقدر بگویم
آری که چه شبها که چه شبها که چه شبها...
خدا بهتون خیر بده