ای دل نگفتمت نرو از راه عاشقی / رفتی بسوز کین همه آتش سزای توست...
از درد سخن گفتن و از درد شنیدن با مردم بی درد ندانی که چه دردیست!
***
شقایق وحشی آزاده است و تعلقی ندارد.
در دشتهای دور، لابهلای سنگها میروید و به آب باران قناعت دارد
تا همواره تشنه باشد و بسوزد.
داغدار است و گلبرگهای سرخش را نیز گویا به خون آغشتهاند.
شهید نیز آزاده است و فارغ، قانع، تشنه، سوخته دل و داغدار و غلطیده در خون
اما میان این دو چه نسبتی است؟
******* اگرچه برگهایی زرد دارند و در دل شعله هایی سرد دارند کسی اما نمیفهمد که یک عمر "شقایق"ها دلی پر درد دارند... ****** به ظاهر مرد:.متاهل:. کارشناسی مهندسی شیمی ارشد مهندسی هسته ای صنعتی اصفهان:.
مدیر مهندسی یه پتروشیمی تو جنوب کشور فعلا!:. متاسفانه ساکن تهران!
میخوام گیر بدم.این تکرار پشت هم اسم با اکوی زیاد...! خوب نیست واقعا ولی همهگیر شده :(
پاسخ:
سلام
گیرتون وارده عزیز
با هم همگیریم!
+ مدت هاست داریم میجنگیم که این قضیه لخت شدن رو ازهیئت خارج کنیم. به لطف خدا بعد از مدتها موفق شدیم و جزو معدود هیئتهای ججون اصفهان هستیم که هم ولائی ان هم اهل منبر و روضه که موقع سینه زنی لخت نمیشن!
ان شاالله فاز بعدی اصلاحات همین بحثیه که میفرمایید
هرچند بصورت مرسوم و سنت در اومده و کسی به عنوان ناهنجاری بهش نیگاه نمیکنه!
من به گرداب گنه غرق شدم کاری کن...
ای که کشتی نجاتی " لک لبیک حسین "
+ممنون از این نوحه ی زیبا...