تو را نشناخته ام
دوشنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۲، ۰۴:۱۱ ق.ظ
حسین جان
فهمیده ام
به اندازه همه نگرانی هایم
تو را نشناخته ام...
+
حسین جان
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی ، هر دو جهانش بخشی
دیوانه ی تو هر دو جهان را چه کند...
++
عاشقی دردسری بود نمیدانستیم
حاصلش خون جگری بود نمیدانستیم...
میگفتن کربلا.......
فکر نمیکردیم اینجوری آدمو بیچاره میکنه!
۹۲/۰۷/۲۹
وقتی که هوای شهر، نفس گیر می شود...
صلی الله علیک یا ابا عبدالله