مردی به نام شقایق

ای دل نگفتمت نرو از راه عاشقی / رفتی بسوز کین همه آتش سزای توست...

مردی به نام شقایق

ای دل نگفتمت نرو از راه عاشقی / رفتی بسوز کین همه آتش سزای توست...

مردی به نام شقایق

از درد سخن گفتن و از درد شنیدن
با مردم بی درد ندانی که چه دردیست!

***

شقایق وحشی آزاده است و تعلقی ندارد.

در دشتهای دور، لابه‌لای سنگها می‌روید و به آب باران قناعت دارد

تا همواره تشنه باشد و بسوزد.

داغدار است و گلبرگهای سرخش را نیز گویا به خون آغشته‌اند.

شهید نیز آزاده است و فارغ، قانع، تشنه، سوخته دل و داغدار و غلطیده در خون

اما میان این دو چه نسبتی است؟

*******
اگرچه برگهایی زرد دارند
و در دل شعله هایی سرد دارند
کسی اما نمیفهمد که یک عمر
"شقایق"ها دلی پر درد دارند...
******
به ظاهر مرد:.متاهل:.
کارشناسی مهندسی شیمی
ارشد مهندسی هسته ای
صنعتی اصفهان:.

مدیر مهندسی یه پتروشیمی تو جنوب کشور فعلا!:.
متاسفانه ساکن تهران!

فقط حسین...
همین.

طبقه بندی موضوعی

کلمات کلیدی

بایگانی

پربیننده ترین مطالب

محبوب ترین مطالب

آخرین نظرات

پیوندها

روی ماه خدا را ببوس...

پنجشنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۲، ۰۴:۴۰ ق.ظ
+تلاشهای بی وقفه چندین روزه برای خرید مان.تو پس از پیمودن مغازه های وامو، مجتمع کوثر(ینی بالاشهر) ، حکیم نظامی و... بالاخره به نتیجه رسید و همسر محترم صاحب مانتوی جدید شد!

اینکه چه بر من سوخته دل گذشت بماند!!! (از قیمتها نپرسید که کمرمون رو شکست!)

بعلاوه اینکه یه مغازه آب انار جدید هم در چارباغ بالا کشف کردیم که ای... بدک نبود!

یه چیز جالب اینکه تو هر مغازه ای وارد میشدیم همه یه جوری بهمون نگاه میکردن!

اصن آدم حس میکرد خریدن مانتو توسط یه آقای ریش دار و یه خانوم محجبه چادری عجیب ترین کار دنیاس!

بعضی از مانتوها واقعا مسخره بودن. یکیشون رو به خانومم نشون دادم گفتم ینی کدوم آدم عاقلی اینو میپوشه؟!

دیدیم دختر خانوم فروشنده که از بس رنگ و بتونه(همونا که موقع رنگ کردن دیفال بهش میمالن که سوراخ پوراخاش معلوم نشه!) به خودش زده بود قیافش قابل تشخیص نبود، با غیظ خاصی اومد وایساد جلومون!

بنده خدا خودش از همون مانتو پوشیده بود! همچین یه جوری با خشم نیگام کرد که مطمئن شدم اگه همسر مکرمه اونجا در کنار ما نبود چشامو در میاورد دختر خانوم فروشنده!

داشتم می پکیدم از خنده!

گفتم: خب البته هر کسی یه سلیقه ای داره...

و سریعا جیم شدیم!!!


++ یه سفر یه روزه رفتیم کاشان قم جمکران

البته قبلا با رفقا رفته بودیم کاشان ولی خب این اولین بار بود که با خانواده!!! رفته بودیم.

دفعه قبل که با رفقا باغ و حمام فین رو دیده بودیم صرفا به مسخره بازی و شیطنت گذشت ولی اینبار که با دید مهندسی و البته با توضیحات آقای راهنما که همچین شیک و مجلسی کلاس مهندسی گذاشته بود دیدیم ، فهمیدیم که مهندسای دوران صفویه هم مکانیک سیالات شیمز رو خورده بودن نامردا!

ینی دمشون گرم. هرچی قانون و محاسبه تو مکانیک سیالات خونده بودیم همشو اونجا دیدیم بعلاوه ی معماری اسلامی. برای مثال همین فواره هایی که میبینید.

اینا پمپ ندارنا! همشون طبیعی هستن و بخاطر همون قانون سطح سیالات اینجوری شدن.

نکته مهندسیش اینه که افت فشار(کم شدن ارتفاع فواره) هم ندارن که مکشوف به عمل اومد طراح محترم در اصل فید لاین این فواره هارو با تغییر سطح موضعی طراحی کرده و افت فشار رو از این طریق جبران کرده.(قانون بقای جرم)

خدائی کفم بریده بود. همونجا تصمیم گرفتم که دانشجوهامو (البته اگه یه روز استاد شدم که میشم انشاالله) حتما یه سر ببرم اونجا و یه تحقیق کامل هم روی سیستم مهندسی اینجا انجام بدم و اون رو بذارم پایه تدریسم.

خلاصه از بحث علمی بیایم بیرون که سخن عشق خوشتر است.

به علت دیر شدن نهار باسرعت نور خودمون رو رسوندیم به نیاسر (نمیگم چقدر تو خیابونا گشتیم که راهو پیدا کنیم!!!)

بعد از طی سیصد عدد پله ناقابل رسیدیم بالای آبشار نیاسر(به ازای هر پله سه بار رئیس مارو نفرین کرد فک کنم!) و بساطو پهن کردیم و این شد که میبینید! (از پشت همین تریبون از همه دوستان عذرخواهی میکنم بخاطر نشون دادن این صحنه های فجیع اون هم در ماه مبارک! چه کنیم دیگه! خاطرس... اشناالله قسمت شما هم بشه با همسر محترمتون برید نیاسر و جوج زعفرونی خفن بزنید!!! ها؟ خو چرا نفرین میکنی برادر من؟!)

بعد از نهار کمی خواستم استراحت کنم که خدارو شکر دوستان هم جوار اجازه ندادن! عصر هم راه افتادیم بسمت قم.

قم و جمکران هم که قابل وصف نیست.

نماز مغرب و عشا رو تو حرم خوندیم و یه زیارت نمکی و اومدیم تو حیاط.

تماس گرفتم با استادم برای دریافت برنامه عبادی ماه رمضان و بعدش یادمون افتاد که باید دوستان رو هم دعا کنیم. خلاصه همه رو دعا کردیم. (ها؟ چیه؟ فک کردید ما هم مثه شما بی وفائیم که یادمون بره بقیه رو؟ نه داداشششششششششش!)

رفتیم جمکران....

واقعا اون جاده منتهی به مسجد آدم رو دیوانه میکنه. تنها چیزی که به ذهنم میرسید این بود:

مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد

از جاده ی سه شنبه شب قم شروع شد...

دم در ورودی مسجد جمکران داشتم به این فکر میکردم که خدا برا چی مارو آورد اینجا؟ ما که لیاقت نداشتیم که!

یهو دیدم یه پسر کوچولویی با التماس گفت:

آقا یه فال ازم میخری؟

نشستم و با خنده گفتم: چنده خوشگل پسر؟

گفت: هرچی دلت خواست بده...

دست کردم جیبم هزار تومنی دراومد. گفتم کافیه؟

خندید و گرفت و رفت...

یکی دم گوشم گفت فهمیدی؟

گفتم چیو؟

گفت دلیل اومدنت رو؟

...

اونجا بود که به صرافت افتادم که خدای مهربون منو از اصفهان کشونده اونجا که دقیقا تو اون ساعت یه فال ازین بنده ی کوچولوی خدا(به ظاهر البته) بخرم.

خدارو شکر کردم و رفتم تو و نماز امام زمان و............

خداروشکر سفر خوبی بود و بسیار خوش گذشت.


نکته اخلاقی:

آدم بعضی وقتا بعضی کارارو حالشو نداره یانمیخواد انجام بده

اما باید بخاطر خونوادش انجام بده

اینو خدا گفته. پس وظیفس. پس بخاطر خداس.

اگه اینجوری بهش نیگاه کنیم خیلی مشکلا حل میشه...


یاعلی

بر و بچ اراذل خودمون مارمضون دعا کنن.


۹۲/۰۴/۲۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
مردی به نام شقایق

نظرات  (۱۱)

۲۰ تیر ۹۲ ، ۰۵:۱۱ ناموس خدا
شهادت لب های خشک را نگه دارید.
ارزشش بالاست.

سلام...

پاسخ:
پاسخ:
سلام

شهادت... تا جنون...

یک یا حسین دیگر
سلام
زیارت قبول
آیا گذاشتن عکس جوجه کباب در ایام ماه مبارک کار خوبی ست؟ این بود آرمان های ما؟

پاسخ:
پاسخ:
سلام

تشکر

نه واقعا کار خوبی نیست...
ما که عذرخواهی کردیم که!!!

بازم ببخشید...

یاعلی
آقا
برادر
روزه مون باطل شد

ان شاالله عکس جوجه فیلتر بشه
.........

پاسخ:
پاسخ:
سلام

پس مبارزه با نفس رو برای چی گذاشتن؟!

آیا باطل شدن روزه با دیدن عکس جوجه کار خوبیست؟!

اگه فیلتر بشه یه عکس دیگه میذارم... :دی

یاعلی
ممنون که سر زدید

پاسخ:
پاسخ:
قربون داداش

یاحق
۲۰ تیر ۹۲ ، ۱۷:۱۲ مجنون علی
کاسه شعله زرد نذری میان سفره افطار چه فخری می فروشد امروز به نان و نمک از نقش بستن نام علی بر سینه اش
اما هیچ وقت این برنج و زعفران معطر حکایت ابوتراب را با نان و نمک نخواهد فهمید.
خوشا به حال نان و نمک که هرچه خشک هرچه ساده انتخاب می شوند
نه هیاهویی، نه صدایی فقط نزدیک باش به آنچه او می خواهد. انتخاب خواهی شد
شنیده ای کلام امام را.
بسا روزه داری که بهره اش از روزه، گرسنگی و تشنگی است و بسا شب زنده داری که بهره او از عبادت شبانه ای فقط بی خوابی است
یاعلی

پاسخ:
پاسخ:
سلام

به یاد قدیما

نوشته شده بر عرش خدا با قلم حیدر کرار

خدا خلق نمودست زمین را و زمان را ز غبار قدم حیدر کرار و........

آقا یا علی
۲۰ تیر ۹۲ ، ۱۷:۱۴ مجنون علی
سلام
حاجی جون خودم فیلتریا...
چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من با فیلترشکن اومدم الان!!!!!!!!!!!!!
از خدا بترس
برو توبه کن!!!!!!!!!!!
میخوامت داداش
یاعلی

پاسخ:
پاسخ:
سلام

حاجی جون خودم بازه!
نکنه شما هی جاهای بد بد رفتی کلا فیلترتون کردن؟!!!
از خدا بترس داداشم!

برو توبه کن!

میخوامت داداش مابیششششششششتر

یاعلی
۲۱ تیر ۹۲ ، ۱۳:۴۵ مجنون علی
سلام مشتی
والا ما خلافمون سایت حمید و شماس!
عشق است این دو تا سایت بد!
التماس دعای شدید!
خدا به روی دلم
زده به خط جلی
سینه سپر کن بگو
منم غلام علی
یا حیدر کرار

پاسخ:
پاسخ:
سلام

خو دیگه چی؟ ببین میگم خلافکاری میگی نه! دیدی حالا؟!
حسابی خلاف سنگینی دیگه!
حمیدمون هم که رفته سوریه و فعلا نیستش.

عشق است اسم ارباب که هرجا بیاد اونجارو هم شیرین میکنه.

محتاج دعای شدید

با غم تو شور و شعف چیز دیگس
راه که تو باشی هدف چیز دیگس
تو بهشتم که برم جار میزنم
ایوون طلای نجف چیز دیگس...

یاعلی و یا علی و یا علی و یا علییییییییی و... (110)

سلام رفیق بامعرفت که کاشون اومدی ولی به ما هم سر نزدی !!
خوشت باشه/
انشاالله استاد بشی!و اون فواره ها رو بسازی
راستی علی مستند"نبردخاموش" رو حتما دانلود کن و ببین .و اگه تونستی به رفقای فرهنگی و غیرفرهنگی بگو ببینند.
التماس دعای شدید در این روزهای بزرگ خدا
عاشق کوی علی را ترس رسوایی کجاست
بیم ننگش نیست هر کس آبرومند علی ست
آب اگر آب حیات ست و اگر شط فرات
تا ابد شرمنده لب های فرزند علی ست

پاسخ:
پاسخ:
سلام

شرمنده ممد جون
خدائی خعلی دلم میخواست ولی نشد.(قضیش مفصله!)

خو اگه استاد بشم که نمیسازم که! یه پروژه میدم به دانشجوهای بدبخت اونا بسازن به اسم من!!!! (آیکون خباثت!)

برگشتم اصفهان دانلود میکنم انشاالله

یاعلی
مژده به بانوان بی حجاب!!
منتظر حضور سبزتان هستم...
نظر یادتون نره.

پاسخ:
پاسخ:
سلام

چشم

یاعلی
۲۷ تیر ۹۲ ، ۱۷:۵۹ خانم مهندس
سلام
طاعاتتون قبول باشه ان شاءالله
التماس دعا...

پاسخ:
پاسخ:
سلام

قبول حق انشاالله

شماهم قبول باشه

محتاجیم...
۱۲ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۳۵ بنای با ثوات
از بچه های کار چیزی نخرید :))
کاملا جدی..
پاسخ:
دلم میخواد

ولی نمی تونم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">