موی سپید...
يكشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۲، ۰۵:۰۹ ق.ظ
واقعا عاشق شخصیت این کاراکتر هستم(عمره بانو)
اینقدر که حتی تو خواستگاری هم گفتم من یه همچین کسی میخوام(از نظر فکری و عملی)
اینکه وقتی بار روی دوش یه مرد سنگینی میکنه همسرش بتونه کمکش کنه واقعا نعمت بزرگیه برای اون مرد.
تاثیر گذاری این شخصیت در داستان و خصوصا روی مختار خیلی من رو مبهوت کرده.
دقیقا نقطه مقابلش ناریه!!!
یعنی دقیقا تفاوت بین این دو نفر ، تفاوت بین یک زن عامیست با یک زن اهل فهم و بصیرت!
این خانوم در جایگاه خود برای بنده الگوی بسیار خوبیست در زمینه بصیرت و ولایت مداری و صبر وپایداری در راه هدف تا پای جان...
امیدوارم برای شما هم باشه.
دعا بفرمایید مثل اینها
جانمان را در راه محبوبمان ح س ی ن
فدا کنیم...
یاعلی
برای مطالعه بیشتر (+)
اینقدر که حتی تو خواستگاری هم گفتم من یه همچین کسی میخوام(از نظر فکری و عملی)
اینکه وقتی بار روی دوش یه مرد سنگینی میکنه همسرش بتونه کمکش کنه واقعا نعمت بزرگیه برای اون مرد.
تاثیر گذاری این شخصیت در داستان و خصوصا روی مختار خیلی من رو مبهوت کرده.
دقیقا نقطه مقابلش ناریه!!!
یعنی دقیقا تفاوت بین این دو نفر ، تفاوت بین یک زن عامیست با یک زن اهل فهم و بصیرت!
این خانوم در جایگاه خود برای بنده الگوی بسیار خوبیست در زمینه بصیرت و ولایت مداری و صبر وپایداری در راه هدف تا پای جان...
امیدوارم برای شما هم باشه.
دعا بفرمایید مثل اینها
جانمان را در راه محبوبمان ح س ی ن
فدا کنیم...
یاعلی
برای مطالعه بیشتر (+)
۹۲/۰۳/۱۹
مى خواهم اعتراف کنم !
خسته ام . . .
من امانت دار خوبى نیستم . . .
“ مرا ” از من بگیر . . .
مال خودت . . .
من نمى توانم نگهش دارم . . .