گنجشک...
يكشنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۱، ۰۲:۱۷ ب.ظ
این روزها...
غرق میشوم
در زیبایی یک گنجشک
به همین سادگی...
برای تو نگاهی تر نکردند
گُلی را قد تو ، پر پر نکردند
« دل گنجشکها تُرد است » صد بار
به مردم گفتم و باور نکردند
تو می خواهی مرا انگار ، گنجشک !
نگاهم می کنی هر بار ، گنجشک !
چه احساس عجیبی با تو دارم
کمی انسانم و بسیار گنجشک
خبر از یک بهار آشنا نیست
کسی حتی نمیپرسد: "چرا نیست؟"
اگر دست و من گنجشک ها بود...
ولی دست و من گنجشک ها نیست...
سید حبیب نظاری
۹۱/۱۲/۲۰
سلام
ممنونم داداش
چشم
یاعلی