مگر سیاهی چشم تو مرحمت بکند...
سه شنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۱، ۰۱:۳۱ ب.ظ
هنوز بار گناهی که داشتم دارم
ز شرم شعله ی آهی که داشتم دارم
مگر سیاهی چشم تو مرحمت بکند
وگرنه بخت سیاهی که داشتم دارم
بخوان ز چشم من آن حرفها که میدانی
ز رنگ چهره گواهی که داشتم دارم
خوشم که نام "حسین" از لبم نیافتاده
یگانه پشت و پناهی که داشتم دارم...
۹۱/۱۱/۱۰