مردی به نام شقایق

ای دل نگفتمت نرو از راه عاشقی / رفتی بسوز کین همه آتش سزای توست...

مردی به نام شقایق

ای دل نگفتمت نرو از راه عاشقی / رفتی بسوز کین همه آتش سزای توست...

مردی به نام شقایق

از درد سخن گفتن و از درد شنیدن
با مردم بی درد ندانی که چه دردیست!

***

شقایق وحشی آزاده است و تعلقی ندارد.

در دشتهای دور، لابه‌لای سنگها می‌روید و به آب باران قناعت دارد

تا همواره تشنه باشد و بسوزد.

داغدار است و گلبرگهای سرخش را نیز گویا به خون آغشته‌اند.

شهید نیز آزاده است و فارغ، قانع، تشنه، سوخته دل و داغدار و غلطیده در خون

اما میان این دو چه نسبتی است؟

*******
اگرچه برگهایی زرد دارند
و در دل شعله هایی سرد دارند
کسی اما نمیفهمد که یک عمر
"شقایق"ها دلی پر درد دارند...
******
به ظاهر مرد:.متاهل:.
کارشناسی مهندسی شیمی
ارشد مهندسی هسته ای
صنعتی اصفهان:.

مدیر مهندسی یه پتروشیمی تو جنوب کشور فعلا!:.
متاسفانه ساکن تهران!

فقط حسین...
همین.

طبقه بندی موضوعی

کلمات کلیدی

بایگانی

پربیننده ترین مطالب

محبوب ترین مطالب

آخرین نظرات

پیوندها

عقد نامه!!!(یا همون رنج نامه!)

چهارشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۱، ۰۲:۱۴ ب.ظ
سلام

به لطف خدا جمعه عقد خواهرمون بود. فک کنم حدود 17 سالشه. خداروشکر که رفت خونه بخت.

البت مسئولیت بده ی حقیر بسیار بسیار سنگین و خطیر بود!!!

مسئولیت که نه مسئولیتهای بنده!

1-تهیه سفره عقد و تجهیزات

2-دیزاین اتاق عقد با ساتن و ازین چیزا که برق میزنن

3-چیدن سفره عقد و تزئینات

4- خرید میوه و شیرینی

5- تمیزکردن بقیه قسمتهای خانه

6-شستن میوه ها(خدائی این قسمتو بنده حضور نداشتم ولی ازونجایی که کلا نقشم پررنگ بود این رو هم به نام خودم کردم! کی به کیه! کیییه.... کییییییییییییه!!..)

7-آوردن عاقد

8-هماهنگی پذیرایی آقایون و خانمها بصورت مجزا

9- خرید بستنی (آخ آخ-این قسمت از بدترین قسمتهای برنامه بود. فک کن!100 تا بستنی اعلای سنی زعفرانی تو این کاسه خوشگلا بری بگیری بعد هی زنگ بزنن بگن کم اومد! دوباره بری 20 تا دیگه بگیری بازم بگن کم اومد! دوباره بری بگیری بازم کم اومد دوباره بری................... آخرشم به خودت نرسه!)

10-توزیع کیک(متاسفانه به علت جمعیت زیاد به هر کس به اندازه یه اپسیلون کیک رسید که طبق معمول به بنده ی حقیر نرسید!!!)

11- تهیه شام برای حدود 30 الی 40 نفر از اعضای خانواده ی جناب داماد(این قسمت قابل توضیح نیست!!!)

12- جمع و جور کردن خانه پس از رفتن مهمانها

بعد از روز عقد

خلاصه یه خونه در حد باغ وحش مشهد و این تن خسته و زبان بسته

کلی ازین نقل ریزا که لای فرش رفته و یه عدد جارو برقی و بنده ی حقیر

کلی ظرف و بنده ی حقیر

جمع کردن اتاق عقد  سفره عقد

پس دادن همه وسایلی که کرایه شده بود

و هزاران بیگاری دیگر که ازین جانب مهندس ع-ح در این ایام کشیده شد و در نهایت آبجی کوچیکه اصلا به روی خودشم نیاورد که برادر عزیزم ازینکه پدرت در اومد در این چند رو ممنون! (عجب دنیائیه) ولی همش فدای یه تار موی مادر مهربونم.

فکر میکنم وقتی کنارشونم احساس آرامش بیشتری میکنن. منم دوس دارم این حالتو.

خداروشکر که به خوبی و خوشی همه چیز تموم شد

انشاالله به لطف خدا زندگی خوبی داشته باشن

یاعلی

۹۱/۰۶/۲۲ موافقین ۱ مخالفین ۰
مردی به نام شقایق

نظرات  (۵)

۲۲ شهریور ۹۱ ، ۱۵:۲۵ هیئت محبان اهل بیت ع
سلام
مبارک باشه ان شاالله خوشبخت بشن
شما هم خسته نباشید
حق برادری را ادا کردید دستتون درد نکنه

یا علی
التماس دعا



سلام
خواهش میکنم
این حق برادری که گفتید واقعا سخته ها. پدر آدمو در میاره!!!
خواهش میکنم
محتاجیم
یاعلی
سلام.مرغ هماهمیشه
بربام بخت شماباد




سلام
حاجی حرف از مرغ نزن که دلم کبابه!!! شایدم جوجه کبابه!

کلی خندیدم
موندم چرا اینهمه کارو فقط شما یه تنه باید بکنید؟
خدا حفظتون کنه برا خونوادتون
17 سال؟
زوده هاااااا



سلام
شانسه دیگه!!!
اون از دانشگاه اینم از خونه!
همچین زودم نیست!
من که تو فکرم دخترمو از پیش دبستانی شوهر بدم!!!!!
یکی از دختربچه های فامیلمون به باباش گفته بود:
بابا! من دوس پسر میخوام! از همونا که سارا داره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

به این نتیجه رسیدم از پیش دبستانی شوهر بدم دخترمو
دعا کنید خاستگار براش پیدا بشه!!!!!!
خدااااااااااااااااااااااااااااااااا
۱۲ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۲۰ بنای با ثوات
خوشبخت باشن..
اون تمیزکاری رو الحق که راس گفتین..
حنابندون دختردایی خونه ما بود همین دو سال پیش..
پوستمان کنده شد تا خونه رو تمیز و رفت و روب کردیم..
حالا سوتی قضیه اینا بود ما مبل و صندلی نداشتیم
عروس دوماد که اومدن نمی دونستیم باید رو چی بشینن..دو تا پشتی گذاشتیم..!!!
حالا میز نبود...اصلا یه وضی..:|
پاسخ:
ممنون
شمام خوشبخت بشین ان شاالله

ینی حس مشترک و درک متقابل دارم در حد تیم ملی ازبکستان!

میشوندینشون رو زمین! والا...
هی تجملات...
سلام
ببخشید میگم شما خودتون چند سالگی ازدواجیدید که همشیره رو تو17 سالگی فرستادید ختو صف مزدوجان؟

برا ادامه این نهضت میخواین دختر خانم رو هم زود بفرستید برن؟عایا؟

تو عنفوان جوونی میرن خونه بخت وقت میکنن درس بخونن ؟

سخت نیس مسئولیت زندگی گرفتن؟واینکه با توجه به اینکه جوون ترین مادربزرگ ایرانم اصفهونین شما کللللا دوس دارید سریعا از دس جووناتون خلاص شید مگه؟چطوریاس؟

بعد حالا که حرف رسید به اینجا جناب نخبه شما چه سنی و چه فاصله سنی رو برا ازدواج خوب میدونید؟

در این زمینه هم راهنمایی بفرماین  موضوع و زندگی که فقط هسته ای نیس که هوم؟
باقیات و صالحات هم هس دیگه نصف دین ناقص نمشه رف سراغ هس ته ای که......
هاشمی هم که یه پیر مرده پولداریه که .... نگو و نپرس....
بوووووق

با اجازه
پاسخ:
سلام

بنده 22 یا 23 سالم بود ازدواج کردم. خواهرم هم سوم دبیرستان بود که ازدواج کرد.

اگر دخترم رشیده و عاقل باشه و روش زندگی رو یاد گرفته باشه و خاستگار خوب هم براش بیاد چرا که نه؟!

چرا وقت نکنن؟ خواهرم الان دانشجو هستن حسابداری.
خانمم هم وقتی ازدواج کردن دیپلم بودن. بعد از عروسی تازه رفتن پیش دانشگاهی و بعدشم کنکور. الانم روانشناسی میخونن.

اگر کسی خودش بخواد درس بخونه و تنبلی و اتلاف وقت رو کنار بذاره بدون شک کلی هم وقت زیاد میاره! (معتقدم خانوما 20 درصد وقتای تلف شدشون رو استفاده کنن میتونن تا دکترا بخونن)

چه سختی داره؟ اگر درست بچه تربیت شده باشه و کم کم مسئولیت بهش داده باشن و روش زندگی رو یاد گرفته باشه نه تنها سخت نیست خیلی هم آسونه. این خلاص شدن از دست جوونا نیست بلکه کمک به رشدشونه. اینکه زودتر برن سر خونه زندگیشون و به سر و سامون برسن بهتره یا اینکه تا 30 سالگی بشینن ور دل ننه باباشون؟!!!

البته خب این پیش نیازهایی که گفتم خیلی مهمه که دختر و  پسر رو آماده کنه واسه زندگی مشترک
بعضی دخترا که تا دانشگاه میبینیم 28 سالشونه ولی عین دختر بچه های 10 ساله میمونن و رفتار میکنن!

به نظر حقیر 3 تا 7 سال خوبه ولی خب بستگی به سطح فکر و رشد دو طرف هم داره خیلی.


یاعلی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">