تو قوی تری...
چهارشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۱، ۰۹:۵۷ ق.ظ
پدر دستشو گذاشت رو شونه پسرشو ازش پرسید:
تو قوی تری یا من؟ پسر گفت: من!
پدر با کمی دلشکستگی دوباره پرسید: تو قوی تری یا من؟
پسر گفت: من!
پدر با دلی گرفته به یاد همه زحماتی که کشیده بود افتاد و دستشو از روی شونه پسرش برداشت و دو قدم دورتر پرسید تو قوی تری یا من؟
پسر گفت: شما!!!
پدر گفت: چرا نظرت عوض شد؟
پسر جواب داد: "وقتی دستت رو شونه ام بود فکر میکردم دنیا پشتمه"
تو قوی تری یا من؟ پسر گفت: من!
پدر با کمی دلشکستگی دوباره پرسید: تو قوی تری یا من؟
پسر گفت: من!
پدر با دلی گرفته به یاد همه زحماتی که کشیده بود افتاد و دستشو از روی شونه پسرش برداشت و دو قدم دورتر پرسید تو قوی تری یا من؟
پسر گفت: شما!!!
پدر گفت: چرا نظرت عوض شد؟
پسر جواب داد: "وقتی دستت رو شونه ام بود فکر میکردم دنیا پشتمه"
پی نوشت:
یا اباعبدالله... به خدا قسم تو قوی تری... تو...
پشت مرا خالی مکن ای تکیه گاه من
نوکر فقط تکیه به ارباب میکند
۹۱/۰۵/۰۴
قبل از گرفتن جوابتان توهین نمی کردید.اسلامتان را مدیون همان کسانی هستیدکه زبانم لال آنها را شرابخوار می دانید .
جواب سوالات شما:
امامت و جریان مفصل غدیر خم در پاسخ به سوال مدیر وبلاگ شقایق
سلام
خدارا شکر شیعه مسلمانیش را مدیون امثال یزید شرابخوار نمیداند.
ما مسلمان شده ی دست امیرالمومنین علی (ع) هستیم و به ایشان افتخار میکنیم.
تمام افتخار من همین است
که مولایم امیرالمومنین(ع) است
یاعلی