مردی به نام شقایق

ای دل نگفتمت نرو از راه عاشقی / رفتی بسوز کین همه آتش سزای توست...

مردی به نام شقایق

ای دل نگفتمت نرو از راه عاشقی / رفتی بسوز کین همه آتش سزای توست...

مردی به نام شقایق

از درد سخن گفتن و از درد شنیدن
با مردم بی درد ندانی که چه دردیست!

***

شقایق وحشی آزاده است و تعلقی ندارد.

در دشتهای دور، لابه‌لای سنگها می‌روید و به آب باران قناعت دارد

تا همواره تشنه باشد و بسوزد.

داغدار است و گلبرگهای سرخش را نیز گویا به خون آغشته‌اند.

شهید نیز آزاده است و فارغ، قانع، تشنه، سوخته دل و داغدار و غلطیده در خون

اما میان این دو چه نسبتی است؟

*******
اگرچه برگهایی زرد دارند
و در دل شعله هایی سرد دارند
کسی اما نمیفهمد که یک عمر
"شقایق"ها دلی پر درد دارند...
******
به ظاهر مرد:.متاهل:.
کارشناسی مهندسی شیمی
ارشد مهندسی هسته ای
صنعتی اصفهان:.

مدیر مهندسی یه پتروشیمی تو جنوب کشور فعلا!:.
متاسفانه ساکن تهران!

فقط حسین...
همین.

طبقه بندی موضوعی

کلمات کلیدی

بایگانی

پربیننده ترین مطالب

محبوب ترین مطالب

آخرین نظرات

پیوندها

۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

سلام



1

-بابا؟

+جونم؟

-دوسِت دارم یه قابلمه!*

+ :/



2

(شب تو رختخواب)

-باباجون؟

+جونم؟

-من نی نی دوبه ام...**

+خب؟

-نازم کن دیده!

+:O



3

-بابا؟

+جونم؟

-برام توپ بقنگی میخری؟!!!***

+ 0-O


4

(از زور سوزش معده دراز کشیده بودم روی زمین)

-بابا... چی سُده؟

+هیچی بابا... دلم اوخ شده!

-دلت تنگ شده؟!!!

+دلم اوخ شده!

-نه... دلت تنگ شده!

+آره باباجون...دلم تنگ شده...

-بوس کنم خوب شه؟!!!

+^_^


پ.ن:

*یه عالمه!!!
** نی نی گربه ام!!!
***توت فرنگی!!!
مردی به نام شقایق
۲۹ مرداد ۹۶ ، ۱۰:۰۶ موافقین ۱۰ مخالفین ۰ ۱۶ نظر


هرکه دهانش بیش

سهمش بیشتر

سلف سرویس است

دهان هایمان در این مجلس!

بگذار ذوق زده

سلفیش را بگیرد

تا بانوی قاره سبز از دهان نیفتاده!

روی میز

یا پشت میز

فرقی نمی کند

این قطار سبز

سال هاست از ریل خارج شده

روی دهکده راه می رود

و ما همه خال کوبی داریم

روی من 

بیکاری تکیه بر درختی خشک سیگار می کشد

روی دست های مادرم

زنی با هسته های خرما خوشبختی می بافد

و روی دستان پدر

عکس مردیست

که مدام در جیب هایش دنبال چیزی می گردد!


بگذار سلفیش را بگیرد

شاید موگیرینی

روزی موگیرش کند

آن سوی آب ها

در مجلسی

دستی برجام و دستی بر زلف یار

عکسی بیندازند

و سال ها بعد

کسی بر درختی نیم خیز 

خال کوبی کند

شیخی را 

که برجامی وارونه منبر می رفت!... 


هرکه چشمش بیش

دردش بیشتر!...




سید مجید موسوی.


+

خاک بر سرمان با این مجلس!

مردی به نام شقایق
۱۵ مرداد ۹۶ ، ۱۳:۲۱ موافقین ۱۰ مخالفین ۰ ۲۳ نظر