پاسخ به 5 سوال کلیدی درباره همه آنچه که در ژنو گذشت
چهارشنبه, ۶ آذر ۱۳۹۲، ۰۶:۴۳ ب.ظ
سرانجام سلسله مذاکرات ایران و 1+ 5 به پایان رسید و اکنون با انتشار متن نهایی توافقات طرفین با یکدیگر، می توان به قضاوت در این باره نشست.
بر این اساس، توجه به چند نکته بسیار راهگشاست و می تواند پاسخ سوالات متعددی در این باره باشد:
1. آیا در این مذاکرات بدیهی ترین حق مسلم ایران یعنی « غنی سازی اورانیوم طبق NPT» به رسمیت شناخته شده است؟
پاسخ
رییس جمهور و وزیر امور خارجه به این سوال بسیار شفاف و روشن است. آقای
روحانی در نشست خبری خود در نهاد ریاست جمهوری که ساعاتی بعد از اتمام
مذاکرات انجام شد، گفت: «در متن این توافق به صراحت آمده که ایران غنیسازی
خود را انجام خواهد داد و به همین دلیل من به ملت ایران اعلام می کنم که
فعالیت غنیسازی ایران به همان صورت سابق ادامه مییابد.»
محمد جواد ظریف نیز در نشست خبری خود در ژنو در این باره اعلام کرد: «مهمترین بخش تفاهم به رسمیت شناختن غنیسازی ایران است.»
اما
بلافاصله، جان کری وزیر خارجه امریکا در نشست خبری خود، تفسیر دولت این
کشور از توافق 1+5 با ایران را این چنین اعلام کرد: «در این توافق، حق
غنیسازی برای ایران به رسمیت شناخته نشده است ... طبق توافق ما، جلوی
پیشرفت و توسعه برنامه هسته ای ایران از اکنون گرفته خواهد شد و دیگر ایران
نمیتواند دوستان ما در منطقه و در دنیا را تهدید کند. راه حل نهایی و
جامع ما این دنیا را امن تر خواهد کرد و این توافقنامه برنامه هسته ایران
را به عقب خواهد برد و فاصله دستیابی ایران به بمب هسته ای را بیشتر خواهد
کرد و این توافقنامه امنیت اسرائیل را بیشتر می کند ... من در کنگره به
تحریم های ایران رأی دادم و هدف این تحریمها به پای میز مذاکره کشاندن
ایران بود.»
ساعاتی
بعد هاشمی رفسنجانی نیز در مراسم تودیع و معارفه ولایتی و روحانی در مرکز
تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام با تایید ادعای جان کری اعلام
کرد: «درست است که ننوشته حق غنی سازی برای ایران محفوظ است، اما این موضوع
در قرارداد ایران با ان پی تی مورد اشاره قرار گرفته است.»
اما
در میان این همه اظهارات ضد و نقیض، چه کسی درست می گوید؟ و آیا بالاخره
حق غنی سازی برای ایران در چارچوب NPT به رسمیت شناخته شده است؟
در
پاسخ به این سوال باید توجه داشت که متن نهایی توافق طرفین، آنقدر مبهم و
ضعیف تنظیم شده است که تنها چند ساعت بعد از توافق اولیه بر محور آن،
تفسیرهای مختلف از قسمت های مهم آن شروع شد و نه تنها اختلافات پایان نیافت
بلکه دور جدیدی از اختلافات آغاز شد.
از طرف دیگر در
دو بخش از متن نهایی که درباره غنی سازی اورانیوم توسط ایران بحث شده است،
برخلاف نص صریح ماده چهار NPT که کشورهای عضو این پیمان می توانند بدون هیچ محدودیت خاصی تا
جایی که غنی سازی اورانیوم آنها به سمت ساخت سلاح هسته ای منحرف نشود به
غنی سازی بپردازند، از حق غنی سازی اورانیوم ایران به صورت «محدود» و
بنا بر توافقات طرفین در آینده سخن به میان آمده است و حتی میزان 20% غنی
سازی که تا پیش از مذاکرات ژنو ایران اجازه تحصیل آن را داشت، در حال حاضر
به 5% محدود شده است.
این به معنای آن است که حق طبیعی و مسلم ایران برای غنی سازی بدون محدودیت اورانیوم در چارچوب NPT نه
تنها به رسمیت شناخته نشده است بلکه در شرایط کنونی ایران با یک قدم
بازگشت به عقب، برخلاف مذاکرات آلماتی در سال 91 که اختلاف ایران و 5+1 بر
سر «میزان» غنی سازی 20% و بالاتر از آن بود، اکنون ایران به پذیرش حق غنی
سازی محدود به 5% راضی شده است و در عین حال بسیاری از رسانه ها اصرار
دارند از این مساله به عنوان یک «فتح الفتوح» یاد شود.
این
عقب نشینی آشکار حتی در بیانیه نهایی اعضای 5+1 که بعد از توافق با ایران
منتشر شد، آمده است: «امروز ایران و گروه 1+5 به مجموعهای از درکهای
اولیه رسیدند که پیشرفت برنامه هستهیی ایران را متوقف میکند و آن را از
نظر جنبههای کلیدی عقب میراند. اینها اولین محدودیتهای معناداری است که
ایران پس از نزدیک به یک دهه در زمینه برنامه هستهییاش پذیرفته است.»
2. آیا تعهدات طرفین به یکدیگر متوازن است؟ طبق توافقنامه ژنو چه داده و چه گرفته ایم؟
دقت
بر سر دیگر مفاد متن توافق نهایی طرفین نشان می دهد برخلاف آنچه که بسیاری
«خام اندیشانه» تصور می کنند این مذاکرات شروعی برای پایان اختلافات ایران
و غرب بر سر پرونده هسته ای است، فصل جدیدی از مناقشات در راه است و
بسیاری از تعهدات ایران به طرف مقابل در ازای تعهدات 1+5، غیر قابل قبول
است.
به عنوان مثال در بخش نهایی متن توافق طرفین، در قسمت «عناصر گام نهایی راه حل جامع» بر
عدم باز فرآوری و احداث تاسیسات قادر به باز فرآوری تاکید شده است، نکته
ای که در عمل به معنای توقف کامل و همیشگی فعالیت های مربوط به «آب سنگین»
است و در واقع ایران از یک حق مسلم دیگر خود بر خلاف NPT محروم می شود.
همچنین الزام
مجلس شورای اسلامی به پذیرش و تصویب پروتکل الحاقی از بخش های دیگر این
توافق در مرحله گام نهایی است که نه تنها ناقض استقلال تصمیم گیری در داخل
کشور و قوه مقننه است بلکه حاکی از تحمیل آشکار یک مطالبه مهم 1+5 بر نظام
سیاسی جمهوری اسلامی است. نکته ای که بدون تردید در آینده به راحتی مورد
قبول نمایندگان قرار نخواهد گرفت و چالش های فراوانی در این باره وجود
خواهد داشت.
هم چنین بر اساس تعهدات ایران به طرف مقابل در گام نخست (دوره 6 ماهه پیش رو) که از روز سوم آذر سال 92 رسما به اجرا در آمده است، آژانس
انرژی اتمی اجازه دستیابی غیر محدود از راکتور اراک، سایتهای نطنز و فردو،
کارگاه های مونتاژ سانتریفیوژ، تولید روتور سانتریفیوژ و محل نگه داری
آنها و حتی معادن اورانیوم را خواهد داشت که این مساله به راحتی راه را
برای کسب اطلاعات ویژه غرب از جزییات توانمندی های ایران در عرصه هسته ای و
در واقع جاسوسی های تحت پوشش «آژانس انرژی اتمی» باز خواهد کرد و با این
اوصاف هیچ بعید نیست در آینده نه چندان دور، نسل جدید شهدای هسته ای و یا
خرابکاری های سابقه دار غرب در سایت های هسته ای کشور را مجددا شاهد باشیم.
در
بخش دیگری از متن نهایی توافقنامه نیز بر «قابل تمدید بودن» گام اول (6
ماه تعلیق تاسیسات هسته ای) ایران تاکید شده است و جالب آنکه هر میزان
زمانی که این مدت تمدید شود، ایران در آن مدت حق ایجاد محل های جدید برای
غنی سازی اورانیوم را نیز نخواهد داشت و این در یک کلمه به معنای تمدید
«عقب افتادن» روند پیشرفت های کشور و گذشت زمان به نفع غرب خواهد بود.
نکته
دیگر آنکه تعهد ایران بر اکسید (بی اثر) کردن نیمی از اورانیوم های 20%
غنی سازی شده خود در حال حاضر، بیش از همیشه دست ما در برابر طرف مقابل
خالی خواهد کرد و با توجه به آنکه برخی از تاسیسات هسته ای ایران مانند
راکتور تحقیقاتی تهران با اورانیوم غنی شده 20% قادر به ادامه فعالیت
خواهند بود، این آفت در دراز مدت بیشتر خود را نشان خواهد داد چرا که سابقه
غرب در فروش اورانیوم 20% به ایران نیز مانند سایر تعهداتش کاملا منفی است
که نمونه بارز آن ماجرای بیانیه تهران در سال 89 است که طرف مقابل چند روز
بعد از آنکه متعهد شد بواسطه برزیل و ترکیه اورانیوم 20% را تحویل تهران
دهد نه تنها از وعده خود سرپیچی کرد بلکه دور جدید تحریم ها علیه ایران را
آغاز نمود.
و
نکته آخر درباره توافق نهایی طرفین آنجاست که تاکیده شده است: «این راه حل
جامع به مثابه یک مجموعه منسجم خواهد بود که هیچ بخشی از آن مورد توافق
قرار نمی گیرد مگر آنکه در مورد تمامی بخشهای آن توافق حاصل شود.»
ناگفته
پیداست که این بخش از توافقنامه دست طرف مقابل را باز گذاشته تا هر کجا که
اراده کرد، با نقض کوچکترین بخش از تعهدات خود و یا حتی مانع سازی بر سر
اجرای تعهدات تهران، به راحتی زیر میز زده و تمام راه رفته شده و هزینه های
داده شده از سوی ایران در این باره، به یک باره کان لم یکن تلقی شود.
غرب چه تعهداتی به ایران داده است؟
عمده تعهدات غرب به ایران «تعلیق موقت» بخشی از کل تحریم های ظالمانه ای است که تاکنون علیه مردم ایران وضع شده است.
به عنوان مثال در نخستین بخش از تعهدات غرب آمده است: «توقف تلاش برای کاهش خرید نفت خام ایران به نحوی که مشتریان فعلی بتوانند میانگین میزان کنونی خرید نفت خام خود از ایران را کماکان ادامه دهند.»
این
جمله به معنای آن است که غرب تنها در صدد «حفظ شرایط موجود» است و تعهد
داده تا وضع تحریم ها از این بدتر نشود، بلکه همچنان چین و هند مشتریان
اصلی نفت ایران خواهند بود و اگر چه ممکن است از این به بعد بخشی از مابه
ازای فروش نفت ایران راحت تر تبدیل به دلار شده و وارد کشور شود اما نمی
توان منکر این مساله شد که «روپیه هندی» و «کالاهای چینی» باز هم ما به
ازای بخش زیادی از «نفت ایرانی» خواهد بود و در واقع هیچ کدام از تحریم های
مربوط به تحریم بانک مرکزی ایران در این باره حذف یا حتی محدود نشده است.
اما
اسف بار تر از همه، تعهدات غرب نسبت به رفع تحریم صنعت خودروست که نه از
سر دلسوزی برای ایران بلکه با هدف به راه افتادن مجدد بازار پژو در ایران
است. لذا فابیوس را باید یکی از برنده ترین طرف های غربی در مذاکرات ژنو
دانست که با دست پر به فرانسه برگشته است تا موج بیکاری و فروش کم شده پژو
در ماه های گذشته را بدون از دست دادن هیچ امتیازی، از بین ببرد و دستاورد
دوم فرانسه نیز آنجایی است که می تواند از این به بعد مجددا صدور قطعات
ایرباس به ایران را از سر بگیرد و البته این در حالی است که عملا خواسته
اولاند یعنی تعطیلی اراک نیز محقق شده است.
هم
چنین بند دیگر از تعهدات غرب که شامل «پرداخت حقالتدریس دانشگاهها و
کالجهای خارجی که دانشجویان ایرانی در آنها تحصیل میکنند، تا سقف مدت
زمان توافقی 6 ماهه» می باشد به خوبی روشن می سازد که برنده واقعی این بند
از تعهد چه کسی است؟ و آیا گنجاندن این بند در توافقنامه؛ آن هم با منت بر
سر ایران که بخشی از تعهدات غرب به ایران محسوب می شود! جز به نفع غرب است
که هم ایران را تحریم کرده است و هم بدهی خود را از ایران دریافت کرده است؟
این
موضوع بسیار مهمی است که در متن بیانیه 1+5 که بعد از توافقنامه ژنو منتشر
شد نیز آمده است و در آن تاکید شده که از این طریق ایران می توان با واسطه
یک کشور ثالث، به راحتی مبلغ 400 میلیون دلار بابت بورسیه های تحصیلی خود
در اروپا را به کالج های آنها واریز کند: «400
میلیون دلار به صورت کمکهای تحصیلی دولتی از صندوقهای ایرانی محدودی
مستقیما به موسسات آموزشی شناخته شده در کشورهای ثالث انتقال یابد تا
هزینههای تحصیلی دانشجویان ایرانی تسویه شود.»
در
بخش دیگری از تعهدات غرب به ایران نیز تاکید شده که «دولت امریکا در
چارچوب اختیارات قانونی رییس جمهور و کنگره از تحمیل تحریم های جدید هسته
ای خود داری خواهد کرد.» که مهم ترین بخش این بند تاکید بر «چارچوب
اختیارات رییس جمهور و اختیارات کنگره» است که دست طرف مقابل را باز گذاشته
تا در صورت لزوم، با اجرای تحریم های جدید با این بهانه که «عدم اجرای این
تحریمها مغایر با اختیارات قانونی رییس جمهور و یا کنگره» می باشد، در
صورت اراده بتواند تحریم های اعمال شده کنونی را افزایش دهد.
اما
اینها هم تمام ماجرا نیست، بلکه بعد از اتمام گام اول شش ماهه میان طرفین و
به شرط اجرای تک تک تعهدات ایران و و غرب، گام دوم که پرداختن به قطعنامه
های شورای امنیت است صورت خواهد گرفت و با فرض موفق بودن این مرحله، توفقات
برای گام نهایی آغاز می شود که گفته می شود یک دوره دراز مدت بین 10 تا 20
ساله خواهد بود و باز هم در گام نهایی حق غنی سازی ایران بر طبق NPT به
رسمیت شناخته نمی شود بلکه طبق توافقنامه ژنو: «متضمن یک برنامه غنی سازی
باشد که توسط طرفین تعریف می گردد. برنامه ای که شاخصه های آن با موافقت
طرفین و منطبق با نیازهای عملی با محدودیت های مورد توافق در خصوص دامنه و
سطح فعالیت های غنی سازی ظرفیت غنی سازی، محل هایی که در آن غنی سازی انجام
می شود و ذخایر اورانیوم غنی شده برای دوره زمانی که مورد توافق قرار می
گیرد، تعیین می گردد.»
لذا به راحتی مشخص می شود که ابتدایی ترین حق مسلم ایران برای غنی سازی اورانیوم در چارچوب NPT حتی در آخرین مرحله نیز باید مورد توافق و تفسیر طرفین و همراه با محدودیت های متعدد صورت
بگیرد و به درستی مشخص نیست شروع این روند، در مذاکرت بعدی آیا امتیاز
قابل توجهی باقی مانده که ایران بر سر آن بخواهد با طرف مقابل چانی زنی
کند؟
این مساله زمانی آشکارتر می گردد که به این مساله مهم توجه شود در
توافقنامه ژنو، ساختار اصلی تحریم ها علیه ایران که تحریم های مربوط به
بانک مرکزی و نفت می باشد، تغییر عمده ای نکرده است اما در مقابل ایران از
اصلی ترین توانایی خود در عرصه هسته ای یعنی غنی سازی 20% که تا چند ماه
قبل در مذاکرات آلماتی نیز حاضر به عقب نشینی از آن نشد، این بار عقب نشینی
کرده است و در واقع «نخستین گام نامتوازن» به نفع غرب برداشته شده است.
4. چرا اسراییل از توافقنامه ژنو ابراز ناراحتی می کند؟
پاسخ
به این سوال ساده و در عین حال چند وجهی است، نکته اول آن که می توان این
رفتار اسراییلی ها را یک تقسیم کار ساده با طرف غربی در نظر گرفت، به عبارت
دیگر اسراییل نقش «پلیس بد» و دیگر کشورهای غربی نقش «پلیس خوب» را بازی
می کنند تا در داخل نیز بسیاری با استناد به این مساله که «چون اسراییل از
این توافقنامه اعلام نارضایتی کرده است پس مذاکرات کاملا موفق بوده است»
راحت تر پاسخ منتقدان را بدهند.
اما
واقعیت این است که این همه ماجرا نیست و واقعا مقامات ارشد رژیم صهیونیستی
از این توافقنامه ناراحت هستند، کما اینکه این اولین بار نیست که آنها به
صراحت نسبت به چنین مساله ای اعلام نارضایتی می کنند بلکه مرور ساده و
گذرای منابع خبری بین المللی در 10 سال گذشته و بعد از نشست های هسته ای
مختلف جمهوری اسلامی در ادوار گوناگون به ریاست آقایان روحانی، لاریجانی،
جلیلی و امروز نیز ظریف نشان می دهد صهیونیست ها از هر توافقی «حتی با دستاوردهای اندک برای جمهوری اسلامی» ابراز نارضایتی می کنند.
رژیم
صهیونیستی از آنجایی که به طور مبنایی بر پایه افراط، تروریسم و خشونت
تاسیس شده است نه تنها به غنی سازی 5% بلکه به تعلیق دائمی تاسیسات هسته ای
بزرگ ترین دشمن خود در جهان نیز راضی نیست و تنها زمانی می تواند ابراز
رضایت کند که جمهوری اسلامی ایران دیگر وجود خارجی نداشته باشد. آنها
نه امروز، بلکه همیشه از هر میزان توافق جمهوری اسلامی با مجامع بین
المللی ناراضی بوده اند و در حال حاضر نیز تعلیق 6 ماهه تاسیسات هسته ای
جمهوری اسلامی را نه از منظر عقب افتادن ایران بلکه از منظر تاخیر در 6 ماه
اسقاط جمهوری اسلامی ارزیابی می کنند. لذا این مساله غیر قابل انکار است
که چند ماه قبل در مذاکرات آلماتی قزاقستان برگ برنده بزرگتر جمهوری
اسلامی آنجا بود که در عین عصبانیت و اعلام ناراضایتی مقامات ارشد رژیم
صهیونیستی، کاترین اشتون با ایران بر سر 20% اورانیوم غنی سازی چانه زنی می
کرد و ایران نمی پذیرفت اما امروز با عقب نشینی نسبت به آن برهه، بر سر 5%
به توافق می رسیم اما در هر دو برهه، آنچه ثابت مانده است خشم صهیونیست ها
از نظام جمهوری اسلامی است که جز با نابودی کامل آن آرام نمی شوند.
4. رهبر انقلاب از تیم مذاکره کننده تشکر کردند، پس نباید از توافق ژنو انتقاد کرد؟
این
پرسشی است که این روزها در بخشی از جامعه به طور جدی مطرح شده است و عموما
نیز نیروهای انقلابی با آن مواجه هستند و در واقع این طور استدلال می شود
که عملکرد تیم مذاکره کننده چون مورد تشکر رهبر انقلاب قرار گرفته، نباید
از آن انتقاد کرد و حتما این توافقات با نظر مثبت معظم له همراه بوده است.
نکته اول در این باره توجه به سخنان چند روز قبل رهبر انقلاب در جمع بسیجیان در مصلی تهران است که ایشانضمن تاکید بر اینکه در جزییات مذاکرات دخالتی ندارند، بر مشی عمومی خود که حمایت از دولت های مختلف است تاکید کردند:
«بنده اصرار دارم بر حمایت از مسئولانى که اجراى کار برعهدهشان است، از
همهى دولتها بنده حمایت میکنم، از مسئولان - مسئولان داخلى، مسئولان خارجى
- حمایت میکنم و وظیفهى ما است ... لذا اینها به کمک احتیاج دارند، من هم
کمکشان میکنم، حمایتشان میکنم؛ این یک طرف قضیّه است که قطعى است. از آن
طرف اصرار دارم بر تثبیت حقوق ملّت ایران، از جمله مسئله ى حقوق هسته اى؛
اصرار داریم بر اینکه از حقوق ملّت ایران یک قدم عقب نشینى نباید بشود. ما
البتّه در جزئیّات این مذاکرات مداخله نمیکنیم.»
نکته
دوم بازخوانی توافق سعد آباد در ده سال قبل است به خوبی نشان می دهد آیا
انتقادات امروز بر سر مفاد توافقنامه ژنو اقدام بجایی است یا خیر؟
مهرماه
1382 وقتی مذاکرات سعد آباد انجام شد، جمع کثیری از نیروهای انقلابی به
نتیجه آن مذاکرات اعتراض داشتند، در همین حال در آن برهه رهبر معظم انقلاب
در 11 ابان 1382 با تایید اقدام صورت گرفته در سعد آباد فرمودند:
«کارى
که مسؤولان کردند، کار درستى بود. با تدبیر و بدون پذیرش تسلیم و قبول حرف
زور انجام شد تا توطئهاى که از طرف امریکاییها و صهیونیستها علیه جمهورى
اسلامى طرّاحى شده بود، شکسته شود. البته این آغازِ قضیه است و کار تمام نشده است. اگر
ادامه این کار به همین روالى که تاکنون طرّاحى شده، ادامه پیدا کند، هیچ
ایرادى ندارد؛ اما اگر قرار باشد دشمنان یا مراکز قدرت، فزونخواهى کنند و
سنگر به سنگر جلو بیایند و ما هم عقبنشینى کنیم، این مىشود تسلیم، که به
هیچوجه درست نیست و اجازه چنین کارى هم داده نخواهد شد.»
در
واقع اعتراض نیروهای انقلابی در آن برهه به تعلیق داوطلبانه غنی سازی
اورانیوم توسط حسن روحانی در حالی صورت می گرفت که «مشی عمومی دولت وقت و
تیم مذاکره کننده هسته ای» مورد نقد بود، در واقع روند انفعال و عدم قاطعیت
در این باره کانون انتقادات بود و گذر زمان نیز نشان داد که آن انتقادات
بیجا نبوده است و با گذشت چندان سال «دور اندیشی» رهبر معظم انقلاب بیش از
همیشه آشکار شد، چرا که ایشان ضمن حمایت از تیم رسمی مذاکره کننده جمهوری
اسلامی در برابر دشمنان و تشکر از زحمات مسئولان در آن برهه، بر لزوم
ایستادگی مقابل غرب تاکید کردند.
لذا
در ادامه روند عملکرد تیم مذاکره کننده دولت اصلاحات بگونه ای بود که حسن
روحانی در سال 84 در نامه به البرادعی، خود به نقد عملکرد تیم مذاکره کننده
هسته ای تحت مدیریت خویش پرداخت و نوشت:
«
با گذشت یک سال دیگر و با انجام بیش از یک هزارنفر روز از سختترین
بازرسیها، مدیرکل در بند 112 گزارش نوامبر سال 2004 خود، مجدداً تأکید کرد
که "تمامی مواد هستهای اعلام شده در ایران مورد حسابرسی قرار گرفته و
بنابراین، چنین موادی به سوی فعالیتهای ممنوعه منحرف نشدهاند".
متأسفانه،
در مقابل اگر نگوییم هیچ، ایران مابهازای بسیار اندکی دریافت کرد و بارها
اقدامات اعتمادساز خود را افزایش داد و تنها در عوض آن، با قولهای انجام
نشده و درخواستهای بیشتر روبه رو شد.» (صفحه 582کتاب امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای، خاطرات دکتر حسن روحانی)
لذا این روند منجر شد تا رهبر انقلاب در 13 دی 1386 و در جمع دانشجویان استان یزد تاکید کنند:
«من
همان وقت هم در جلسهى مسئولین - که از تلویزیون پخش شد - گفتم اگر چنانچه
بخواهند به این روند مطالبهى پىدرپى ادامه بدهند، بنده خودم وارد میدان
میشوم؛ همین کار را هم کردم. بنده گفتم که بایستى این روند عقبنشینى متوقف
شود و تبدیل بشود به روند پیشروى، و اولین قدمش هم باید در همان دولتى
انجام بگیرد که این عقبنشینى در آن دولت انجام گرفته بود؛ و همین کار هم
شد.»
ایشان
در 3 مراد 1391 نیز با اشاره به این مساله فرمودند: «عقبنشینىها آنها را
گستاختر کرد، طلبکارتر کرد. یک روزى بود که مسئولین ما قانع بودند که
اجازه بدهند ما ۲۵ سانتریفیوژ در کشور داشته باشیم؛ آنها گفتند نمیشود!
اینها قانع شدند که ۵ تا سانتریفیوژ داشته باشیم؛ باز هم گفتند نمیشود!
مسئولین ما قانع شدند که ۳ تا سانتریفیوژ داشته باشیم؛ باز هم گفتند
نمیشود! امروز گزارش را شنیدید، یازده هزار سانتریفیوژ داریم! اگر ما آن
عقبنشینىها را، آن انعطافها را ادامه میدادیم، امروز از پیشرفت هستهاى
که هیچ خبرى نبود.»
از این رو بدیهی است در شرایط کنونی که رهبر معظم انقلاب در پاسخ به نامه رییس جمهور، با تاکید بر اینکه «آنچه رییس جمهور مرقوم داشته است»،
از فعالیت های تیم مذاکره کننده هسته ای تشکر کرده اند، بخش دوم آن که
«ایستادگی در برابر زیاده خواهیها همواره باید شاخص خطّ مستقیم حرکت
مسئولان این بخش باشد» مورد مطالبه قرار گرفته، به چه معناست.
5. بزرگترین دستاورد توافقنامه ژنو در شرایط فعلی چیست؟
با
توجه به مواردی که به آنها اشاره شد، در شرایط کنونی می توان گفت بزرگترین
دستاورد توافقنامه ژنو، یک مساله است و آن اثبات مجدد صلح آمیز بودن
فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی ایران برای افکار عمومی جهان و عدم اراده
حل این موضوع توسط غرب است.
هم
چنین بخشهایی از مردم که به علل مختلف و بواسطه عدم آگاهی کامل به ماجرا و
تحلیل های نادرست تصور می کنند عقب نشینی حتی موقت در برابر غرب می تواند
منجر به حل مساله هسته ای ایران و به رسمیت شناختن حقوق ملت توسط 1+5 شود و
یا بازگشایی اقتصادی دراز مدتی برای کشور داشته باشد، با گذشت زمان درک
خواهند کرد که برای دستیابی به حقوق حقه خود باید مسیر دیگری را انتخاب
کرد، این موضوع منجر به افزایش تجربه و عمق تحلیل یک ملت خواهد شد لذا در
شرایط کنونی همه باید از حسن روحانی و محمد جواد ظریف تشکر کنیم، آنها یک
بار دیگر دارند با دنیا و خوشبینان داخلی «اتمام حجت» می کنند که ایران
برای دستیابی به حقوق مسلم هسته ای خود قائل به اعتماد سازی است اما طرف
مقابل اراده ای برای حل مسالمت آمیز آن ندارد. این مساله البته بدون تردید
منجر به عقب افتادن روند پیشرفت های هسته ای کشور خواهد شد اما در دراز مدت
نه تنها ضرری برای کشور نخواهد داشت که منجر به تسریع پیشرفت های نظام در
این زمینه خواهد شد؛ نکته ای که رهبر معظم انقلاب نیز در 12 آبان سال جاری
به آن اشاره داشتند:
«بنده هم اوّلِ امسال در مشهد مقدّس در سخنرانى گفتم که مذاکره در موضوعات خاص اشکالى ندارد؛ منتها گفتممن
اعتماد ندارم، خوشبین نیستم به مذاکره، لکن میخواهند مذاکره کنند، بکنند؛
ما هم به اذن الله ضررى نمیکنیم. این تجربه ظرفیّت فکرى ملّت ما را بالا
خواهد برد؛ مثل تجربه اى که در سال ۸۲ و ۸۳ در زمینه ى تعلیق غنى سازى
انجام گرفت، که آن وقت تعلیق غنى سازى را در مذاکرات با همین اروپایى ها،
جمهورى اسلامى براى یک مدّتى پذیرفت. خب ما دو سال عقب افتادیم، لکن به نفع
ما تمام شد. چرا؟ چون فهمیدیم که با تعلیق غنى سازى، امید همکارى از طرف
شرکاى غربى مطلقاً وجود ندارد. اگر ما آن تعلیق اختیارى را - که
البتّه به نحوى تحمیل شده بود، لکن ما قبول کردیم، مسئولین ما قبول کردند -
آن روز قبول نکرده بودیم، ممکن بود کسانى بگویند خب یک ذرّه شما عقب نشینى
میکردید، همه ى مشکلات حل میشد، پرونده ى هسته اى ایران عادى میشد. آن
تعلیق غنى سازى این فایده را براى ما داشت که معلوم شد با عقب نشینى، با
تعلیق غنى سازى، با عقب افتادن کار، با تعطیل کردن بسیارى از کارها مشکل حل
نمیشود؛ طرف مقابل دنبال مطلب دیگرى است؛ این را ما فهمیدیم، لذا بعد از
آن شروع کردیم غنى سازى را آغاز کردن. امروز وضعیّت جمهورى اسلامى با سال
۸۲، زمین تا آسمان فرق کرده؛ آن روز ما چانه میزدیم سرِ دو، سه سانتریفیوژ،
[ در حالى که ] امروز چندین هزار سانتریفیوژ مشغول کارند.»
http://www.amirihosain.blogfa.com/post-369.aspx
http://www.amirihosain.blogfa.com/post-369.aspx
۹۲/۰۹/۰۶
اگر دوست داری از اینترنت کسب در آمد کنی به وبلاگی که میذارم حتما سربزن خوشحال میشم
کسب درآمد حتی میلیونی فقط با کمتر از نیم ساعت وقت گذاشتن
باورنکردنیه!!!!
پس بیا ببین تا باورت بشه
مطمئن باش پشیمون نمیشی
زودبیامنتظرم
اینم سایت:
http://sasali.saminblog.com
اگر راهنمایی خواستی ایمیلم و گذاشتم ادد کن راهنماییت میکنم
مرسی