مردی به نام شقایق

ای دل نگفتمت نرو از راه عاشقی / رفتی بسوز کین همه آتش سزای توست...

مردی به نام شقایق

ای دل نگفتمت نرو از راه عاشقی / رفتی بسوز کین همه آتش سزای توست...

مردی به نام شقایق

از درد سخن گفتن و از درد شنیدن
با مردم بی درد ندانی که چه دردیست!

***

شقایق وحشی آزاده است و تعلقی ندارد.

در دشتهای دور، لابه‌لای سنگها می‌روید و به آب باران قناعت دارد

تا همواره تشنه باشد و بسوزد.

داغدار است و گلبرگهای سرخش را نیز گویا به خون آغشته‌اند.

شهید نیز آزاده است و فارغ، قانع، تشنه، سوخته دل و داغدار و غلطیده در خون

اما میان این دو چه نسبتی است؟

*******
اگرچه برگهایی زرد دارند
و در دل شعله هایی سرد دارند
کسی اما نمیفهمد که یک عمر
"شقایق"ها دلی پر درد دارند...
******
به ظاهر مرد:.متاهل:.
کارشناسی مهندسی شیمی
ارشد مهندسی هسته ای
صنعتی اصفهان:.

مدیر مهندسی یه پتروشیمی تو جنوب کشور فعلا!:.
متاسفانه ساکن تهران!

فقط حسین...
همین.

طبقه بندی موضوعی

کلمات کلیدی

بایگانی

پربیننده ترین مطالب

محبوب ترین مطالب

آخرین نظرات

پیوندها

نشستن!

شنبه, ۴ آبان ۱۳۹۲، ۰۴:۳۶ ق.ظ
رئیس قافله افتاده بود توی چاه. صبحهای جمعه می آمد می نشست* بالای چاه برایش گریه میکرد!

(مشترک مورد نظر!)



*

قَالُواْ یَا مُوسَى إِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا أَبَدًا مَّا دَامُواْ فِیهَا فَاذْهَبْ أَنتَ وَرَبُّکَ فَقَاتِلا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ ﴿۲۴﴾

(بنی اسرائیل) گفتند ای موسی تا آنها در آنجا هستند ما هرگز وارد آن نخواهیم شد، تو و پروردگارت بروید و (با آنان) جنگ کنید، ما همینجا نشسته‏ ایم!!

 

قَالَ رَبِّ إِنِّی لا أَمْلِکُ إِلاَّ نَفْسِی وَأَخِی فَافْرُقْ بَیْنَنَا وَبَیْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِینَ ﴿۲۵﴾

(موسی) گفت پروردگارا! من تنها اختیار خودم و برادرم را دارم، میان من و این جمعیت گنهکار جدائی بیفکن!

 

قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَیْهِمْ أَرْبَعِینَ سَنَةً یَتِیهُونَ فِی الأَرْضِ فَلاَ تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِینَ ﴿۲۶﴾

خداوند (به موسی) فرمود: این سرزمین تا چهل سال بر آنها ممنوع است (و به آن نخواهند رسید) پیوسته در زمین سرگردان خواهند بود و درباره (سرنوشت) این جمعیت گنهکار غمگین مباش



پ.ن:

جای یاری حسین اشک ریختند.

لعنت بر این اشک بی موقع!

(ع.ل)


+

این روزها...

از اشک هایی که روی صورتم سرازیر میشوند هم میترسم...


بار اللها , اجلم را تو به تاخیر انداز
چند روزیست دلم تنگ محرم شده است ....

۹۲/۰۸/۰۴ موافقین ۰ مخالفین ۰
مردی به نام شقایق

نظرات  (۱۷)

غدیر نیامده رفت!
و محرم نمی آید چون هست.
نگو محرم آمد
که محرم آمدنی نیست.
محرم همیشگی است.
و بدبختی ما
از انجا شروع شد که پنداشتیم
محرم یک دهه می آید و می رود.
محرم از کی هست شد؟
آیا تا به حال از خودت پرسیده ای؟
آری
از آن زمان که غدیر نیست شد.
غدیر را نیست کردندو ما نظاره کردیم.
وقتی غدیر فراموش شد
محرم برپا شد.
محرم عزای نادیده گرفتن غدیر است.
محرم عزای فراموشی غدیر!غدیر!غدیر!
یا حسین

پاسخ:
پاسخ:
غدیر

پشت سر

و پیش رو محرم است

من میان

این دو واقعه هنوز

بی تعارف از خودم

سوال می کنم

در زبان که هیچ!

سبک زندگی من

غدیری است؟

یا سقیفه ایی؟

زندگی من

پوشش و نماز و شادی ام

غصه ها و بازی ها و خلوتم

بنی امیه ایی است؟

یا شبیه خاندانِ

عصمت و طهارت است...؟

جواب روشن است و تلخ

پیک بود

گفت حسین

کوفیان زبانشان

با شماست ولی

ولی همان و...

نیزه و سر و

شهرها

یکی یکی

همان...

(ع.ل)
۰۴ آبان ۹۲ ، ۰۷:۵۶ نخل ها ایستاده میمیرند
سلام من اون پستتون رو خوندم ولی متوجه نشدم منظورتون رو .شما منظورتون آهنگ وبلاگمه ؟

پاسخ:
پاسخ:
سلام

توضیح دادم تو وبلاگتون

یاعلی
سلام

....

اللهم الرزقنا شفاعِه الحسین یوم الورود...

پاسخ:
پاسخ:
بحق ام الحسین آمین...


علیک سلام و رحمت الله
محرم.نوشت:
چه کسی دیده لب اب بسوزد جگری؟

روی دست پدری جان بسپارد پسری؟

چه کسی دیده که لب تشنه ای از سوز عطش

اب در دست و ننوشد به هوای دگری؟

پاسخ:
پاسخ:
سلام


سپاه را چقدر سیر کرد آب فرات
چه زود اینهمه تغییر کرد آب فرات

چه کرد با جگر تشنه ها نمیدانم
رباب را که زمین گیر کرد اب فرات...

یاعلی
۰۵ آبان ۹۲ ، ۱۲:۵۰ نخل ها ایستاده میمیرند
ممنون متوجه شدم.
واقعا دلمون برا محرم تنگ شده

پاسخ:
پاسخ:
سلام

ما منتظریم تا محرم آید
اسباب جنون ما فراهم آید....

ما هم.
به کلبه ی محرّم دعوتید...

پاسخ:
پاسخ:
شبیه خط آیه ها که ظاهرش سیاهی است
مایه ی روسپیدی است سیاهی عزای تو
حسین جان...
۰۶ آبان ۹۲ ، ۰۸:۰۰ منتظربهار
7 روز ...
فطرس
خیمه
بال های سوخته
...

پاسخ:
پاسخ:
مردی غریب تکیه به دیوار داد و گفت
دستم قلم شود که نوشتم بیا... نیا...
۰۶ آبان ۹۲ ، ۱۸:۲۹ پلک شیشه ای
سلام علیکم

یاالله!
اتفاقا خیلی ترسناکِ که آدم اجل تا محرم هم مهلتش نده! من از شب قدر تا الان همش تو همین فکرم نکنه ...!
ای کاش امسال با معرفت به محرم برسیم!

خداقوت +++++++++++++++++++++++++
یاعلی(صلوات برای فرج)
یازینب

پاسخ:
پاسخ:
ای اجل این چند روزه دور مارا خط بکش
وعده ی ما عصر عاشورا کنار قتلگاه

سلام
ممنون از لطفتون
یاعلی
اینروزهآ ...

کربلآ دیده هآ از گفته هایشآن میگویند

از خآطراتشآن

دیده هایشان

و

از گریستن هآیشان

از قبه میگویند و کف العبآس.ع.

از قتلگآه و ...

اما

ما...کربلآندیده ها

میرویم و میآییم و

روسری سیآه و چآدر محرمِ سال قبل را

بو میکنیم

ما...کربلآ ندیده ها

بجآی خاطره گفتن از روزهآی کربلآیی شدنمان

چشمهآیمآن را میبندیم و

خودمآن را در آن سرا می بینیم

ما کربلا ندیده ها

همآنهایی هستیم که همیشه دیر میرسیم

همآنهایی که حسینی شدن را گذاشته ایم برای بعد از زیارت کربلآ...

پاسخ:
پاسخ:
بگیر این دست گدارو
این گدای مبتلارو

همه دارن به ما میگن
کربلا نرفته هارو....


سلام
ان شاالله هیشکی کربلا نرفته از دنیا نره.

تا کربلا نرفته ای

هر آنچه از بهشت تصور می کنی

بازیچه ای بیش نیست


کربلا را آفرید تا انسان بداند

بهشت در نهایت خود چگونه است!
۰۷ آبان ۹۲ ، ۰۹:۰۲ منزل مرصاد
مدتهاست که از اشکهایم هم میترسم ...

پاسخ:
پاسخ:
..............

:(
۰۷ آبان ۹۲ ، ۱۷:۲۶ جوان انقلابی
امام صادق(علیه السلام):
اگر نمیترسیدیم که مردم ترک حج و زیارت خانه ی خدا کنند، میگفتم که ثواب زیارت امام حسین چیست.

پاسخ:
پاسخ:
سلام

آره والا...

از کعبه صفای این حرم بیشتر است...
و درد از آنجا شروع می شود که بفهمی به موقع درد نداشته ای...!!!!!!!!

پاسخ:
پاسخ:
و درد را مردی تفسیر کرد
که با لب تشنه اشک میریخت و...

دیگر به سمت خیمه ها نمیرفت!

آب هم با کوفیان بود!
از میان راه برگشت...
سلام
اومدن محرم امسال نمیدونم چقد داره حالمو خوب میکنه ...
یعنی چه خبری میتونه باشه ؟

پاسخ:
پاسخ:

سلام

ای اجل این چند روزه دور ما را خط بکش
وعده ما عصر عاشورا کنار قتلگاه...
سـلام
بــروز شـدیــم . . .

پاسخ:
پاسخ:
همه گویند این جمعه بیا اما درنگی کن
از اینکه باز عاشورا شود تکرار می ترسم !


سلام عزیز

برای انقلابی کردن بعضی از این روحانی ها ، هنوز هم بهترین راه ، انداختنشون از طبقه دوم فیضیه هست!

تمام فتنه ز حکم شریح قاضی شد.
هموکه کیسه ی زر گرفت و راضی شد

یاعلی
سلام ...

انگار نظر ما نرسیده ... :(

التماس دعا
یاعلی.

پاسخ:
پاسخ: سلام

عذر بنده رو بپذیرید بخاطر تاخیر.

ممنون از الطافتون به این حقیر

یاعلی
باز پیراهن مشکی به تنم کرد ارباب

باز آواره دور از وطنم کرد ارباب

من کجا روضه کجا هیئت ارباب کجا؟

یا حسین گفتم و شیرین دهنم کرد ارباب

"ارباب حسین"

پاسخ:
پاسخ:
بگذار زیر پای تو نقاشی ام کنند

در دومین هجای تو نقاشی ام کنند



مثل کبوتران شب جمعهٔ حرم

بگذار در هوایِ تو نقاشی ام کنند



مثل کتیبه هایِ قدیم حسینیه

در مجلسِ عزای تو نقاشی ام کنند



جبریل می شوم سر سجاده ای اگر

همسایه دعایِ تو نقاشی ام کنند



بگذار مثل مَشک پر از آب، یک غروب

در دست بچه های تو نقاشی ام کنند



من نذر کرده ام که به هنگام مُردنم

نزدیک کربلای تو نقاشی ام کنند



حتماً مرا بدون سر و تشنه می کِشند

روزی اگر برای تو نقاشی ام کنند



آیا نمی شود که در این زیر سنگ ها

آقای من، به جای تو نقاشی ام کنند؟!

علی اکبر لطیفیان‌
۱۳ آبان ۹۲ ، ۱۵:۳۲ مَـ ه جَبیـטּ
گفتند خود را نجات می دهیم
و در تاریکی شب
دور شدند از کشتی نجات ..

پاسخ:
پاسخ:
نیزه داران...
نیزه داران بر تن او تاختند...

خدا گو خدا گو به سوی خدا تاختند...
ولی خدا را بکشتند و نشناختند...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">