مردی به نام شقایق

ای دل نگفتمت نرو از راه عاشقی / رفتی بسوز کین همه آتش سزای توست...

مردی به نام شقایق

ای دل نگفتمت نرو از راه عاشقی / رفتی بسوز کین همه آتش سزای توست...

مردی به نام شقایق

از درد سخن گفتن و از درد شنیدن
با مردم بی درد ندانی که چه دردیست!

***

شقایق وحشی آزاده است و تعلقی ندارد.

در دشتهای دور، لابه‌لای سنگها می‌روید و به آب باران قناعت دارد

تا همواره تشنه باشد و بسوزد.

داغدار است و گلبرگهای سرخش را نیز گویا به خون آغشته‌اند.

شهید نیز آزاده است و فارغ، قانع، تشنه، سوخته دل و داغدار و غلطیده در خون

اما میان این دو چه نسبتی است؟

*******
اگرچه برگهایی زرد دارند
و در دل شعله هایی سرد دارند
کسی اما نمیفهمد که یک عمر
"شقایق"ها دلی پر درد دارند...
******
به ظاهر مرد:.متاهل:.
کارشناسی مهندسی شیمی
ارشد مهندسی هسته ای
صنعتی اصفهان:.

مدیر مهندسی یه پتروشیمی تو جنوب کشور فعلا!:.
متاسفانه ساکن تهران!

فقط حسین...
همین.

طبقه بندی موضوعی

کلمات کلیدی

بایگانی

پربیننده ترین مطالب

محبوب ترین مطالب

آخرین نظرات

پیوندها

محبوب تر از پیامبر خدا

يكشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۱، ۰۵:۳۳ ق.ظ


وقتی حضرت عیسی علیه السلام از خداوند در خواست کرد کسی را به او نشان دهد که نزد خدا محبوب تر از او باشد، خداوند عیسی را به پیرزنی که در کنار دریا زندگی می کرد راهنمایی نمود. وقتی عیسی علیه السلام به سراغ آن خانم آمد، دید در خرابه ای زندگی می کند وبا بدنی فلج و چشمانی نابینا در گوشه ای رها شده است. وقتی حضرت عیسی علیه السلام جلوتر رفت ودقّت کرد، دید پیرزن مشغول ذکری است:

« الحَمدُ للهِ المُنعِمِ المُفضِلِ المُجمِلِ المُکرِمِ»
خدایا شکرت که نعمت دادی، کرم کردی، زیبایی دادی، کرامت دادی.

حضرت عیسی علیه السلام تعجب کرد که او با این بدن فلج که فقط دهانش کار می کند، چرا چنین ستایش می کند؟ با خود گفت که او از اولیای خداست ومن بی اجازه وارد خرابه شدم؛ برگردم، اجازه بگیرم وبعد داخل شوم. به دم خرابه بازگشت و گفت: « السَّلامُ علیکُ یا أَمةَ الله» پیرزن گفت: « وعلیک السَّلام یا روح الله». عیسی پرسید: خانم! مگر مرا می بینی؟

گفت: نه. پرسید: پس از کجا دانستی که من روح الله هستم؟ پیرزن گفت: همان خدایی که به تو گفت مرا ببین، به من هم گفت چه کسی می آید. عیسی با اجازه آن خانم وارد خرابه شد و پرسید: خداوند به تو چه داده است که این قدر تشکّر می کنی؟ تشکّر تو برای چیست؟ پیرزن گفت: یا عیسی، آن چه به من داده بود از من گرفت، آیا همین طور پس گرفته است؟ آیا وقتی می خواست آن را از من بگیرد، به من نگاه کرد وپس گرفت؟ عیسی فرمود: آری، اوّل به تو نگاه کرده وبعد پس گرفته است. پیرزن گفت: من به همان نگاه او خوشم. خدا این نگاه رابه دیگری نداشته وبه من کرده است؛ پس جای شکر دارد.

برگرفته از سایت تاپ

۹۱/۱۱/۲۹ موافقین ۰ مخالفین ۰
مردی به نام شقایق

نظرات  (۴)

واقعا اگر هرکدوممون اینچنین(مثل نگاه اون پیرزن به خدا) به خودمون نگاه کنیم همینطوره و می فمیم که به جز شکر در هر لحظه و آنی هر کار دیگه بکنیم غلطه و شاید ناشکری.مثلا به این توجه کردی که ما آدما تو هر موقعیتی که قرار می گیریم دایم می گیم کی بشه تموم شه و خلاص شیم.دبرستان کنکور دانشگاه سربازی کار روزانه و....ولی وقتی تموم میشه میبینیم که ای وای بهترین لحظات رفت و ما برا رسیدن به بعضی چیزا خیلی چیزا رو از دست دادیم و به فرد دیگه ای که تو موقعیت قبلی ما قرار گرفته میگیم خوش به حالت ما فلان کار رو نکردیم ولی تو حواست باشه که زمان رو از دست ندی و.../واینکه انسان بایستی در هر موقعیتی 1-شکر کنه خدا رو 2-از خدا بخواد که به بهترین نحو ممکن از این موقعیت استفاده کنه در جهت او(تکبیر داره بگو تکبیرش رو!!!!!!!!) و خدا کنه بفهمیم...



سلام

ئییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییر!!!!

بعله برادر جان
شاعر میگه:
حیف که چقدر دیر فهمیدیم
زندگی همان روزهایی بود
که ارزو میکردیم زودتر بگذرد!

(ها؟
خو همیشه که شاعر نباید شعر بگه! اینبار خواسته جمله بگه...
اصن به من و شما چه!
ها؟!
ای بی ادب بی نزاکت.
نذار بت بگم ا.... نیگاه .... رو بی بینا!!!!)

مخلصیم داداش
التماس 2آ
سلام علیکم
جهت اطلاعتون بنده آقانیستم.بابت نظراتتون تشکر.




علیک سلام
درود بر شما خواهر گرامی

البت فرقی هم نداره ها!
مهم مطالبی بود که بیان شد

جنسش همچین مهم نیس!

امیدوارم موفق باشید

یاعلی
سلام ممنون که امدی در وبمون
مطلبتت رو خواندم عالی بود
ای کاش حواسمون رو جمع کنیم که به هر کسی نگاه تحقیر امیز نداشته باشیم و تکبر نورزیم
داستانت هم زیبا بود




سلام

نوکرتم داداش

دم شما گرم

پرچمت همیشه بالا

یاعلی
سلام
نمیدونم چرا دلم هوای این مداحی رو کرد:
حسین ای دین و دنیای دیوونه
حسین می نوشم کنج این میخونه.........
یا حسین




سلام

منم دلم هوای این شعرو کرده

به حلقه های ضریحت دلم گره خورده
به خدا اگه این گداتو ولش کنی مرده

آبرویی که به من دادی نمیدیدم در خواب
خدا سایتو از سر من کم نکنه ارباب

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">